زمینه و هدف: عدالت ترمیمی به عنوان الگویی در کنار الگوی عدالت کیفری سنتی، جایگاه ویژه, ای در نظام های مختلف برای خود دست و پا کرده، اهداف چندگانه, ای از جمله ترمیم خسارت بزه, دیده، آشتی بین بزه دیده و بزهکار و بازگرداندن انسجام گسسته شده در اجتماع در نتیجه وقوع جرم را دنبال می, کند. تحقق اهداف عدالت ترمیمی مستلزم وجود کنشگرانی است که ضمن آشنایی با مبانی و اهداف عدالت ترمیمی، به اصول آن نیز اعتقاد داشته باشند. بی, شک پلیس به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای مسئول پاسخ, دهی به پدیده مجرمانه و به عنوان اولین نهاد مورد رجوع بزه, دیدگان پس از وقوع جرم، نقش مهمی در اجرای برنامه, های ترمیمی دارد. موفقیت پلیس در این راه مستلزم تغییراتی در ساختار و نیز تغییر نگرش پلیس است. تغییر راهبرد از سیاست های خشن به سیاست, های جنایی مشارکت محور و نیز حرکت در مسیر حاکمیت الگوی پلیس اجتماع محور از جمله این الزامات است. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوی پلیس ترمیمی، بنیان های پشتیبان این الگو، رویه, های ترمیمی آن، فواید اجرای الگوی پلیس ترمیمی و آثار و نتایجی که استفاده از این الگو در پیشگیری از تکرار جرم می, تواند داشته باشد، پرداخته شده است. یافته ها: بررسی الگوی پلیس ترمیمی در راستای تحولات اخیر در سیستم, های عدالت کیفری و مطرح شدن الگوی عدالت ترمیمی در دنیا انجام گرفته است. الگویی که مورد توجه نهادها و انجمن های بین المللی همچون سازمان ملل متحد، شورای اروپا، انجمن بین المللی حقوق کیفری، جامعه بین المللی جرم شناسی، جامعه بین المللی دفاع اجتماعی و سیاست جنایی انسان گرا، بنیاد بین المللی کیفری و زندان و. . . قرار گرفته و همایش های مختلفی برای بررسی جنبه های آن و نحوه استقبال قانون گذاران مختلف از اصول عدالت ترمیمی در مراحل سه, گانه پیش از محاکمه، در جریان محاکمه و پس از محاکمه برگزار شده است. نتیجه گیری: تحقق رویکرد ترمیمی برای پیشگیری از تکرار جرم و بزه, دیدگی، نیازمند تجدیدنظر اساسی در ساختار سازمانی و اهداف و مأموریت, های نهادهای عدالت, گری مانند پلیس، دادسرا، دادگاه و زندان است.