هدف مقاله حاضر شناسایی، توصیف و تحلیل جایگاه محتوای دیجیتال اسلامی در خط مشی های «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (فاوا) در ایران در سال های 1381 تا 1386 است، در تحلیل خط مشی های فاوا از مدل خط مشی گذاری فرایندی استفاده شده است. از جمله اهداف دولت جمهوری اسلامی ایران در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، توسعه استفاده و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش های مختلف کشور است. بدین منظور، با توجه به انگیزه های دولت و پس از ابلاغیه «سیاست های کلی نظام در بخش شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای» در سال 1380 گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران در دستور کار سیاست های کلان دولت قرار گرفت. در سال 1381 برنامه اصلاح فرآیندها، روش های انجام کار و توسعه فناوری اداری به عنوان یکی از برنامه های هفت گانه اصلی ایجاد تحول در نظام اداری کشور و نیز، آیین نامه ای تحت عنوان توسعه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات با نام اختصاری «تکفا» توسط هیات وزیران تصویب شد و از سال 1383 اجرایی گردید. در سال 1385 برنامه تسما (تولید و ساماندهی محتوای الکترونیکی ایران) طرح و در سال 1389 طرح تکفا 3 مطرح شده است. تحلیل و ارزیابی خط مشی های محتوایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال های گذشته بر اساس یک مدل علمی و کلان به لحاظ هزینه ملی و اثر گذاری قطعی بر آینده فرهنگ و ارتباطات در کشور از اهمیت خاصی برخوردار است. بررسی این سیاست ها در قالب شش سوال اصلی مدل فرایندی نشان می دهد که توسعه و پیشرفت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیازمند دو بال زیرساخت و محتواست که این دو بال در کنار هم سبب توسعه و پیشرفت خواهند شد. در جمهوری اسلامی ایران و در برنامه توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات نگاه غالب به حوزه زیرساخت معطوف بود و عملا حوزه محتوای الکترونیکی بومی و بالطبع حوزه محتوای دیجیتال اسلامی، مغفول ماند که این مقاله بر اساس مدل تعیین شده، به بررسی محتوای دیجیتال اسلامی در میان برنامه های فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور بین سال های 81 تا 86 خواهد پرداخت.