غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال:1394 | دوره:17 | شماره:5 |تعداد مقالات:9

مقدمه: بیماری دیابت نوع دو و عوارض آن کیفیت زندگی بیماران را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار می دهد و معنویت می تواند کیفیت زندگی این بیماران را بهبود بخشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط معنویت و کیفیت زندگی در مبتلایان به دیابت نوع دو شهرستان خرمشهر طراحی و اجرا شد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 145 بیمار از مراکز بهداشتی روستایی و بیمارستان ولیعصر شهرستان خرمشهر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه 29 سوالی دانینگ و پارسیان برای سنجش معنویت و پرسش نامه 26 سوالی سازمان بهداشت جهانی برای سنجش کیفیت زندگی بود که روایی و پایایی آن ها در مطالعات پیشین تایید شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون تی، آنووا، پست هاک و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: معنویت با کیفیت زندگی و ابعاد آن همبستگی مثبت و معنی داری داشت (p<0.0001). تحصیلات با معنویت و کیفیت زندگی ارتباط معنی دار و مستقیم و هم چنین سن با هر دو مقوله همبستگی معنی دار و منفی داشت (p<0.01).نتیجه گیری: همبستگی قوی بین معنویت و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نشان دهنده نقش و مسوولیت مهم مراقبین سلامت اعم از پزشک، پرستار و خانواده بیماران در توجه به نیازهای معنوی آنان و برآورده کردن آن ها در کنار اقدامات درمانی است. هم چنین در برنامه های آموزشی این بیماران باید به تقویت سلامت معنوی آنان توجه کرد.

مقدمه: بیماری دیابت با طیف وسیعی از اختلالات کلیوی و کبدی همراه است. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر عصاره الکلی بخش های هوایی بادرنجبویه بر شاخص های عملکرد کبدی و کلیوی در رت های دیابتی شده بود.مواد و روش ها: در این مطالعه، 35 سر رت نژاد ویستار به 5 گروه بدین شرح تقسیم شدند: شاهد، شاهد دیابتی که روزانه نرمال سالین دریافت می کردند و گروه های دیابتی که به ترتیب با عصاره الکلی بادرنجبویه در مقادیر 100، 200 و یا گلی بن کلامید 10 میلی گرم بر کیلوگرم تحت درمان قرار گرفتند. دیابتی شدن با تزریق درون صفاقی استرپتوزوسین انجام شد. در پایان دوره 21 روزه، خون گیری انجام شد و پس از اندازه گیری میزان آنزیم های کبدی و کراتینین و اوره در نمونه ها، تحلیل داده ها صورت گرفت.یافته ها: مقادیر آنزیم های آلانین ترانس آمیناز (ALT)، آسپارات آمینوترانسفراز (AST) در گروه های تحت درمان با عصاره الکلی گیاه بادرنجبویه تغییر معنی داری نسبت به گروه شاهد دیابتی نداشت. در حالی که سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز (ALP) و گاما گلوتامیل ترانسفراز (GGT) کاهش معنی داری پیدا کرد (p<0.05)، که در گروه دریافت کننده دوز حداقل عصاره گیاه چشم گیرتر بود. میزان کراتینین و اوره سرم در گروه دریافت کننده دوز حداکثری، کاهش معنی داری نسبت به سایر گروه ها نشان داد (p<0.05).نتیجه گیری: مصرف عصاره هیدروالکلی بادرنجبوبه با کاهش سطوح آنزیم های کبدی به ویژه ALP و GGT و هم چنین کاهش سطوح فاکتورهای کلیوی اوره و کراتینین در دوزهای موثر مصرفی در بهبود عملکرد کبد و کلیه موثر است.

مقدمه: فعالیت ورزشی در پیشگیری از اجزای سندرم متابولیک کمک کننده است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات مقاومتی دایره ای بر تغییرات گلوکز خون، بروز چربی خون و فشار خون بیماران زن مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: در این مطالعه، 20 زن مبتلا به دیابت نوع 2 که به صورت داوطلبانه شرکت کرده بودند، به طور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی دایره ای (میانگین سن 50.2±4.8 سال، نمایه توده بدن 30.16±3.6 کیلوگرم بر متر مربع) و گروه شاهد (میانگین سن 51.3±6.6 سال، نمایه توده بدن 30.5±4.8 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی دایره ای شامل اجرای هشت هفته حرکات جلوی ران، پشت ران، پرس سینه، پشت بازو سیم کش، جلو بازو، پرس پا، قایقی سیم کش و دراز و نشست با شدت 65-40 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته، بود. نمونه های خون، فشار خون و ترکیب بدن آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل و پس از تمرینات بررسی شدند. برای تعیین تفاوت قبل و بعد از تمرین، از آزمون t همبسته و برای تعیین تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان دادند که پس از تمرینات ورزشی، HbA1c (P£0.03) و کلسترول تام (p£0.02) کاهش معنی داری یافت، اما در قند خون ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول HDL-، کلسترول LDL- فشار خون سیستول، فشارخون دیاستول و دور کمر به لگن تغییری مشاهده نشد.نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی دایره ای با شدت 40 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه می تواند سبب کاهش HbA1c و کلسترول تام بیماران شود که در بهبود علایم سندرم متابولیک بیماران نقش مهمی دارد.

مقدمه: هدف کلی این پژوهش مقایسه تاثیر 12 هفته تمرین ورزشی با شدت متوسط و سنگین و یافتن شدت بهینه برای کاهش وزن بیشتر در زنان چاق و دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: 41 آزمودنی، به صورت تصادفی در گروه متوسط (16 نفر با شدت 76-64 درصد ضربان قلب بیشینه)، سنگین (15 نفر با شدت 90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) و گروه شاهد (10 نفر) قرار گرفتند. دو مرحله خون گیری در حالت استراحت و ناشتا انجام شد و پرسش نامه اشتها تکمیل گردید. آزمودنی ها تمرینات ورزشی را سه جلسه در هفته و یک ساعت و نیم پس از صرف صبحانه انجام دادند.یافته ها: نتایج نشان داد که هزینه کالری در گروه شدت متوسط به طور معنی داری بیشتر از گروه شدت سنگین بود (p=0.003). هم چنین تمرین ورزشی باعث کاهش معنادار وزن بدن (p=0.004) و درصد چربی (p=0.001) در دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل شد، ولی بر احساس اشتها، مقادیر گرلین آسیل دار، لپتین و انسولین پلاسما تاثیری نداشت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افراد توانایی داشتند مدت بیشتری را به فعالیت ورزشی با شدت متوسط بپردازند و هزینه انرژی خود را افزایش دهند. با توجه به این نتایج می توان گفت تمرین ورزشی با شدت متوسط برای افزایش هزینه کالری و عدم تغییر اشتها مناسب تر است. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه های ورزشی برای پیشگیری و درمان چاقی مورد استفاده قرار گیرد.

مقدمه: حدود 40-20 درصد مبتلایان به دیابت نوع 2 درجاتی از پریشانی هیجانی، نشانه های عمومی اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروه درمانی در زنان جوان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مشاهده ای با پیش آزمون ـ پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود و ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه جمع آوری اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه افسردگی و اضطراب و استرس (DASS-21) و اعتماد به نفس روزنبرگ بودند. جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش، 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت مداخله گروه درمانی ذهن آگاهی در طی 8 جلسه 2.5 ساعتی قرار گرفتند. گروه شاهد هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. در جلسه نهم هر دو گروه دوباره پرسش نامه ها را تکمیل کردند.یافته ها: در گروه آزمایش پس از مداخله، شدت اضطراب، استرس و سطح هموگلوبین A1c به صورت معنی داری پایین تر و اعتماد به نفس بالاتر از گروه شاهد بود (p<0.05). اما اختلاف در شدت افسردگی بین دو گروه، پس از مداخله معنی دار نبود. علاوه بر آن همبستگی معنی داری بین همه متغیرها (افسردگی، اضطراب، استرس و اعتماد بنفس) با سطح Hb A1C به دست آمد.نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها، افسردگی، اضطراب، استرس و اعتماد به نفس با میزان Hb A1C رابطه دارد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در کاهش برخی نشانگان روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و بالا بردن اعتماد به نفس و کنترل قند بیماران موثر باشد.

مقدمه: اختلال پرخوری افراطی (BED) Binge eating disorder یکی از رایج ترین اختلال های روانی در افراد چاق و دارای اضافه وزن است. با این حال، به نظر می ر سد افراد مبتلا به این اختلال از لحاظ ویژگی های روان شناختی متفاوت از افراد فاقد این اختلال باشند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تکانشگری و دشواری های تنظیم هیجان در زنان دارای اضافه وزن مبتلا و غیر مبتلا به اختلال پرخوری افراطی بود.مواد و روش ها: این مطالعه، مطالعه ای توصیفی از نوع مورد ـ شاهدی بود. شرکت کنندگان به صورت داوطلبانه از میان خانم های چاق و دارای اضافه وزن مراجعه کننده به خانه های سلامت، باشگاه های ورزشی و مراکز کاهش وزن شهر تهران انتخاب شدند.52 زن با اختلال پرخوری افراطی (BED) بر اساس ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (DSM) شناسایی شدند و با 52 زن بدون پرخوری افراطی از لحاظ نمایه توده بدنی و سن مورد همتاسازی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اختلال های خوردن (EDDS)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (DERS) بود. داده های به دست آمده با تحلیل چندمتغیری واریانس (MANOVA) تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان دادند که زنان مبتلا به اختلال پرخوری افراطی، در مقایسه با زنان غیرمبتلا، تکانشگری (p<0.05) و دشواری های تنظیم هیجان (p<0.01) بیشتری داشتند. به ویژه، خانم های مبتلا به پرخوری افراطی نمرات بالاتری در تکانشگری توجهی (p<0.01) و تکانشگری حرکتی (p<0.05) داشتند. در عین حال، از لحاظ دشواری های تنظیم هیجان، زنان مبتلا به پرخوری افراطی نمرات بالاتری در عدم پذیرش هیجان های منفی (p<0.01)، دشواری های دست زدن به رفتار هدفمند (p<0.01)، دشواری های کنترل تکانه (p<0.01) و دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش تنظیم هیجان (p<0.01) داشتند.نتیجه گیری: این یافته ها تاکید می کنند که تکانشگری و دشواری های تنظیم هیجان نقش مهمی در اختلال پرخوری افراطی ایفا می کنند، و تمرکز بر این عوامل می تواند در درمان این اختلال سودمند باشد.

مقدمه: از بافت چربی، آدیپوکین های بسیاری ترشح می شوند که از جمله می توان به کمرین، ویسفاتین و آپلین اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی دوازده هفته فعالیت ورزشی هوازی بر سطح سرمی آپلین و فشارخون در زنان میان سال مبتلا به پرفشاری خون بود.مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، 30 زن میان سال مبتلا به پرفشاری خون انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و گروه آزمایش تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل ورزش های هوازی از نوع فزاینده بود که طی سه جلسه در هفته و به مدت دوازده هفته اجرا می گردید. نمونه های خونی و اندازه گیری فشارخون آزمودنی ها در پیش از ورزش و 24 ساعت پس از آخرین جلسه جمع آوری شد. ارزیابی داده ها با استفاده از آزمون تی تست وابسته و مستقل، برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی داده ها در سطح معنی داری p£0.05 انجام شد.یافته ها: پس از دوازده هفته مشخص گردید در گروه آزمایش، کاهش معنی داری در سطوح آپلین (p=0.03) و فشارخون سیستولی (p=0.001) رخ می دهد، اما در فشارخون دیاستولی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. (p=0.12) در گروه شاهد، تغییرات معنی داری در سطوح آپلین (p=0.50) فشار خون سیستولی (p=0.20) و فشار خون دیاستولی (p=0.40) رخ نداد.نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد دوازده هفته فعالیت ورزشی هوازی، می تواند یک روند کاهشی در سطح پلاسمایی هورمون آپلین و فشارخون سیستولی ایجاد کند. هم چنین مشخص گردید که با افت فشار خون در بیماران پرفشاری خون، نیاز به افزایش انقباضات قلبی کمتر می شود و به همین دلیل سطح آپلین (یک عامل انقباض پذیری قلب) افت پیدا می کند.

مقدمه: بیماری سلول داسی شکل نوعی هموگلوبینوپاتی است که در آن افراد گاهی نیازمند تزریق خون مکرر بوده و از این رو دچار رسوب بیش از حد آهن در بافت ها و اختلالات غددی می گردند. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان فراوانی اختلالات غدد درون ریز در بیماران مبتلا به کم خونی سلول داسی شکل در شهر کرمان بود.مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، برای 66 فرد مبتلا به کم خونی داسی با محدوده سنی 14 تا 59 سال شکل فرم اطلاعاتی تکمیل شد. سپس یک نمونه خون برای اندازه گیری قند خون ناشتا، هورمون های تیرویید و پاراتیروئید، هورمون های جنسی، پرولاکتین، تستوسترون و استرادیول سرم بر اساس جنس گرفته شد. در پایان، داده های به دست آمده با نرم افزار آماری تحلیل شدند.یافته ها: در هیچ یک از بیماران تحت بررسی دیابت قندی دیده نشد. 24.2 درصد هیپوتیروییدی، 12.5 درصد هیپوپاراتیروییدیسم، 21.2 درصد هیپوگنادیسم، 53.03 درصد هیپرپرولاکتینمی و در کل 65.1 درصد بیماران اختلال غدد درون ریز داشتند. بین کل اختلالات غددی و سن بیماران اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (p<0.05).نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده سن بیماران عامل موثری در ابتلا به اختلالات غدد درون ریز است. این امر می تواند ناشی از تجمیع اثرات دریافت خون مکرر باشد و بنابراین استفاده از شلاتورهای آهن متناسب با تزریق خون می تواند کمک کننده باشد.