در هنر پست مدرن و معاصر، با بیشتر مورد توجه قرار گرفتن مفهومِ پنهان در اثر هنری، توجه به نقش «عنوان » در انتقال مفهوم افزایش می یابد. در این میان، هنر مفهومی، بیش از سایر گرایش های هنری موجود، بدان اعتنا نموده است؛ چرا که مفهوم در این گونه هنری، از ارکان اصلی محسوب م یشود. چگونگی شک لگیری و انتقال «مفهوم » این آثار به مخاطب، موضوعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و نگارندگان قصد دارند جایگاه «عنوان » را در آثار تجسمیِ مفهومی به روش توصیفی-تحلیلی مطالعه نموده و کارکردهای «عنوان » در این آثار را بررسی نمایند. پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوالات است که آیا «عنوان » در انتقال مفهوم آثار تجسمیِ مفهومی دخالت دارد؟ آیا «عنوان » در یک اثر تجسمیِ مفهومی بخشی از اثر محسوب می شود یا مجزا از آن است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که «عنوان » می تواند در برخی آثار مفهومی، به منزله یک عامل «مفهومی ساز » که اثر تجسمی یا یک شئ را تبدیل به اثر تجسمیِ هنر مفهومی می کند، عمل نماید و با حذف آن، مفهوم اثر هنری تغییر خواهد کرد. نتایج همچنین بیان می دارند که «عنوان » در انتقال مفهوم آثار تجسمی مفهومی دخالت دارد و بخشی از خودِ اثر محسوب گشته و جدا از آن نمی باشد.