ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها
سال:1395 | دوره:4 | شماره:3 |تعداد مقالات:9

سابقه و هدف: سلامت کارگران صنعت ماسه شویی می تواند به دلیل مواجهه شغلی با گردوغبار سیلیس در معرض خطر قرار گیرد. هدف این مطالعه، ارزشیابی مواجهه شغلی و پایش بیولوژیکی کارگران ماسه شویی با گردوغبار سیلیس کریستالی بود.روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی تحلیلی بود. افراد موردمطالعه دو گروه دارای مواجهه با سیلیس شامل کل کارگران ماسه شویی دو رود به تعداد 44 نفر و بدون مواجهه (شاهد) شامل کل کارگران فضای سبز شهرداری به تعداد 63 نفر بودند. مواجهه شغلی کارگران به گردوغبار سیلیس تنفسی وگردوغبارکلی تنفسی به ترتیب طبق روش های 0600 و 7602 سازمان ملی بهداشت و ایمنی شغلی، کشور آمریکا انجام شد. پایش بیولوژیکی برای تجزیه و تحلیل غلظت مالون دی آلدئید سرم خون کارگران گروه مواجهه و شاهد نیز بر اساس روش کاراتاس انجام شد. نمونه برداری خون کارگران بر اساس موافقت کتبی کارگران موردمطالعه، طبق بیانیه هلسینکی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های آماری پیرسون، تی تست و رگرسیون خطی انجام شد.یافته ها: مواجهه شغلی 54.55% از کارگران ماسه شویی با گردوغبار کلی تنفسی ازحداستاندارد تعیین شده در ایرانmg/m3 3 بیشتر بود. میانگین مواجهه کارگران گروه مواجهه و شاهد با گردوغبار سیلیس تنفسی برای 8 ساعت کار روزانه به ترتیب 2mg/3 0.01±0.002، 0.219±0.177 برآورد شد. مواجهه شغلی همه کارگران ماسه شویی از حد استاندارد تعیین شده در ایران 0.025mg/m3 بیشتر دیده شد. همچنین غلظت مالون دی آلدئیدسرم خون افراد گروه مواجهه و شاهد به ترتیب 19.40±4.68، 36.64±10.75 برحسب میکرومولار محاسبه شد.نتیجه گیری: با توجه به همبستگی مثبت معنی دار آماری بین تراکم گردوغبار سیلیس تنفسی با مالون دی آلدیید سرم خون کارگران ماسه شویی (881.0=r و0001.0>P-value)، پایش بیولوژیکی دوره ای همراه با اقدامات کنترلی در ارتقای سلامت کارگران توصیه می شود.

سابقه و هدف:ازآنجاکه نقش صنعت حمل ونقل، جابه جایی مسافر و کالا به صورت ایمن، راحت، ارزان و سریع می باشد، بحث ایمنی رانندگی همیشه به طور نسبی مطرح بوده ولی در دو دهه اخیر به دلیل افزایش تصادفات و تلفات ناشی از آن، این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر به حداقل رساندن خطراتی است که عابران پیاده را تهدید می کند که این کار از طریق شناسایی نقاط حادثه خیز در شهر قزوین برای عابران و نیز ارائه راه حل هایی زودبازده و کم هزینه جهت بهبود ایمنی عابران پیاده می باشد.روش بررسی: جهت رسیدن به اهداف در ابتدا معضلات و تلفات عابرین پیاده در تصادفات مطرح گردید و در مرحله بعدی نقاط حادثه خیز در دونقطه از شهر شناسایی شد و از طریق روش «تحلیل سلسله مراتبی» برای 5 پارامتر (سرعت وسیله نقلیه، هندسه راه ایمن، حجم ترافیک ایمن، رفتار ایمن عابر، شرایط محیطی) مورد ارزیابی قرارگرفته است.یافته ها: اطلاعات تصادفات در شهرستان قزوین نشان می دهد که 38 درصد از تصادفات مربوط به سنین 19 تا 27 سال بوده و عمدتا هنگام عبور از عرض تقاطع و میدان های شهر بوده است. یافته ها نشان می دهد در تقاطع طالقانی رفتار ایمن عابران بالاترین امتیاز را گرفته و این بدان معنی است که در این خیابان احتیاجی به تمهیداتی جهت تصحیح رفتار عابران پیاده نیست. بعلاوه عدم وجود تمهیداتی همانند: چراغ راهنمایی و عدم زمان بندی مناسب آن باعث بروز تصادفات شده است. در تقاطع سپه نیز حجم ترافیک و سرعت وسایل نقلیه بالاترین امتیازها را به خود اختصاص داده اند ولی هندسه راه و نیز رفتار عابران امتیاز کم تری کسب کرده اند.نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این است که وقتی هندسه مسیر مناسب نباشد عابر پیاده نیز نمی تواند رفتار مناسب و ایمنی را به کار گیرد؛ بنابراین در تقاطع خیابان سپه علاوه بر اصلاح هندسی به هدایت مسیر عابرین پیاده مبادرت ورزیده شود. تنظیم زمان بندی چراغ های راهنمایی و رانندگی و ایجاد جزایر ایمنی ترافیکی به عنوان دیگر راه حل های پیشنهادی در دو تقاطع طالقانی و سپه در شهر قزوین مناسب است.

سابقه و هدف: وجود آرسنیک در آب زیرزمینی سلامت مصرف کنندگان آب آشامیدنی را در معرض خطر قرار می دهد. با توجه به کمبود منابع آب آشامیدنی در ایران، لزوم رساندن آرسنیک به میزان مجاز آن ضروری می باشد. هدف این مطالعه، بررسی کارایی زئولیت کلینوپتیلولیت اصلاح شده با اکسید منگنز در حذف آرسنیک از منابع آب بود.روش بررسی: برای اصلاح جاذب کلینوپتیلولایت از پرمنگنات پتاسیم استفاده گردید. متغیرهای موردبررسی در این مطالعه زمان تعادل، pH، اندازه ذرات جاذب، غلظت اولیه آرسنیک بود. برای جاذب اصلاح شده ظرفیت تبادل کاتیونی، ظرفیت تبادل کاتیونی خارجی و اندازه گیری سطح ویژه با روش متیلن بلو انجام گردید.یافته ها: آنالیز ساختاری XRD نشان می دهد که جاذب کلینوپتیلولایت مورداستفاده از 70 درصد کلینوپتیلولایت، 3 درصد رامسدیلایت، 8 درصد اکسید سیلیکون و 19 درصد سیلیکات آلومینیم پتاسیم تشکیل شده است. نتایج نشان می دهد که زئولیت خام و اصلاح شده به ترتیب دارای ظرفیت تبادل کاتیونی 5.57 و 7.64 میلی اکی والان به ازای هر گرم است. سنت یک جذب آرسنیک بر روی جاذب از مدل سنتیکی شبه درجه دو پیروی می کند و نشان می دهد که جذب آرسنیک بر روی جاذب به صورت فرایند جذب شیمیایی است.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که جاذب اصلاح شده کلینوپتیلولایت با پرمنگنات پتاسیم می تواند یک روش موثر و ارزان قیمت برای حذف آلاینده های مختلف زیست محیطی باشد.

سابقه و هدف: استرس شغلی و رفتار ناایمن به ترتیب به عنوان برگ خریدهای تاثیرگذار در افزایش خطر مشکلات روانی و جسمانی در محیط کار شناخته شده اند. مطالعه حاضر باهدف تعیین رابطه بین فرهنگ ایمنی و استرس شغلی در بین کارکنان کارخانه های مخابراتی انجام شد.روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی و مقطعی در سال 1390 و بر روی 221 نفر از کارکنان کارخانه های مخابراتی در شهر شیراز صورت گرفت. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. برای رعایت ملاحظات اخلاقی شرکت افراد در این مطالعه به صورت داوطلبانه بود. جمع آوری داده ها با پرسشنامه های استاندارد استرس شغلی انستیتوی بهداشت روانی آمریکا و فرهنگ ایمنی انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری کای اسکور و تی مستقل استفاده شد.یافته ها: 56.1 درصد از افراد موردمطالعه دارای فرهنگ ایمنی منفی و 43.9 درصد دارای فرهنگ ایمنی مثبت بودند. در 79.6 درصد از کارکنان، استرس بالا گزارش شد. در ارتباط بین فرهنگ ایمنی و سطح تحصیلات، میانگین فرهنگ ایمنی در افرادی که تحصیلات کمتر از دیپلم داشتند، در مقایسه با افراد دارای تحصیلات بالا، کمتر بود. همچنین ارتباط بین فرهنگ ایمنی و استرس شغلی از طریق آزمون تی مستقل نشان داد که بین این دو متغیر رابطه ای معنی دار و منفی برقرار است (P<-0.001).نتیجه گیری: اثرات منفی بین فرهنگ ایمنی و استرس شغلی می تواند بر کارایی و تمرکز افراد و متعاقب آن به کاهش بهره وری منجر شود.

سابقه و هدف: عوامل بروز تصادفات به سه عامل انسان، وسیله نقلیه و محیط یا جاده تقسیم بندی می شود. بر اساس مطالعات سهم انسان در بروز تصادفات بیش از نود درصد می باشد. بینایی یکی از حواسی است که به طور مطلق برای رانندگی ایمن لازم است. هدف مطالعه، بررسی تاثیر کوررنگی رانندگان در سوانح ترافیکی بود.روش بررسی: مطالعه به صورت مقطعی و طی سال های 94- 1391 بر روی 2089 راننده متقاضی کارت سلامت رانندگان مراجعه کننده به مرکز تخصصی طب کار «آرتا سلامت اردبیل» صورت گرفت. تعداد 65 نفر راننده کور رنگ با 130 نفر از رانندگان با دید سالم همان مرکز ازنظر سوابق سوانح ترافیکی ثبت شده توسط پلیس راهنمایی و رانندگی طی 5 سال گذشته موردبررسی و مقایسه قرار گرفت. نمونه ها با رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تی مستقل استفاده گردید.یافته ها: از مجموع 2089 راننده، 65 نفر (3.1%) با اختلال دید رنگی شناسایی شدند. بیشترین نوع کوررنگی به ترتیب شامل کوررنگی سبز (67.69%)، کوررنگی سبز-قرمز (23.07%)، کوررنگی قرمز (7.69%) و کوررنگی کامل (1.55%) بود. میانگین سنی رانندگان کور رنگ 45.25 با انحراف معیار استاندارد 11.027 و میانگین سنی رانندگان با دید سالم 42.67 با انحراف استاندارد 9.354 بود. تعداد 7 نفر (10.7%) از رانندگان کور رنگ و 26 نفر (20%) از رانندگان با دید سالم، حداقل یک بار طی 5 سال گذشته درگیر تصادف بودند.نتیجه گیری: رانندگان دارای بیماری های چشمی بیش از رانندگان سالم درگیر سوانح ترافیکی می شوند. شناسایی بیماری های چشمی رانندگان ازجمله کوررنگی هنگام صدور گواهینامه رانندگی می تواند در کاهش میزان تصادفات مرتبط با این بیماری ها موثر باشد.

سابقه و هدف:استامینوفن یکی از داروهای ضد درد و ضدالتهاب است که به طور گسترده برای انسان و حیوان استفاده می شود. در این تحقیق حذف عامل استامینوفن از آب آشامیدنی با روش الکتروفوتوکاتالیتیکی نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده بر الکترود روی بررسی گردید.روش بررسی: این تحقیق از نوع آزمایشگاهی-کاربردی بود. نمونه های آب آشامیدنی حاوی استامینوفن در رآکتور ناپیوسته الکتروشیمیایی (الکترودهای روی-مس)، تابش اشعه فرابنفش، الکتروشیمیایی (الکترودهای روی-مس) و پرتو فرابنفش، الکتروفوتوکاتالیتیکی (الکترودهای نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده روی الکترود روی-مس) و پرتو فرابنفش آزمایش گردیدند. اثر متغیرهای مختلف نظیر غلظت استامینوفن (50، 100 و 200 میلی گرم در لیتر)، شدت تابش لامپ فرابنفش (120، 240 و 360 میلی وات بر سانتی متر مربع)، PH (4، 6 و 8)، تعداد لایه های تثبیت شده (1، 2 و 3 لایه)، چگالی جریان الکتریکی (3، 6 و 9 میلی آمپر بر سانتی متر مربع) و مدت تابش لامپ فرابنفش (30، 60 و 90 دقیقه) در حذف الکتروفوتوکاتالیتیکی استامینوفن بررسی گردیدند. ملاحظات اخلاقی در این مطالعه بر اساس دستورالعمل هلسینکی رعایت شد.یافته ها: حذف کامل 200 میلی گرم بر لیتر استامینوفن با استفاده از دولایه نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده روی الکترود روی، چگالی جریان الکتریکی 9 میلی آمپر بر سانتی متر مربع و شدت لامپ فرابنفش mW/cm2 UV-A360 در pH معادل 4 به زمان کم تر از 90 دقیقه نیاز دارد. حذف کامل 50 میلی گرم بر لیتر استامینوفن با استفاده از دولایه نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده روی الکترود روی، چگالی جریان الکتریکی 3 میلی آمپر بر سانتی متر مربع و شدت لامپ فرابنفش mW/cm2 UV-A360 در pH معادل 4 به زمان کم تر از 60 دقیقه نیاز دارد.نتیجه گیری: یافته ها نشان دادند که سیستم الکتروفوتوکاتالیتیکی الکترودهای نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده روی الکترود روی - مس و پرتو فرابنفش، روش مناسب در حذف استامینوفن از آب آشامیدنی می باشند.

سابقه و هدف: شدت بروز حوادث صنعتی ناشی از علل و عوامل مختلف، متفاوت می باشد. این مطالعه باهدف تحلیل علی و پیش بینی میزان شدت حوادث صنعتی در صنایع ساخت وساز اجرا شد.روش بررسی: این مطالعه یک بررسی مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به تجزیه وتحلیل علی و پیش بینی شدت حوادث رخ داده طی سال های 92- 1388 در صنایع ساخت وساز پرداخت. داده های مطالعه شامل اطلاعات مربوط به 500 حادثه آسیب زای انسانی بود که طی سال های موردمطالعه در صنایع مختلف ساخت وساز در ایران رخ داده بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و نرم افزار برنامه نویسیMatlab R 2014 انجام شد. ملاحظات اخلاقی هلسینکی در این مطالعه رعایت شد.یافته ها: در این مطالعه نشان داده شد که میانگین سن و میزان تحصیلات، نوع فعالیت و تعداد کارگران در هر فعالیت ساخت وسازی، آموزش های دوره ای بهداشت- ایمنی- محیط زیست محتوای برنامه های آموزشی بهداشت- ایمنی- محیط زیست و شاخص آموزش بهداشت- ایمنی- محیط زیست و شاخص های شناسایی خطرات، ارزیابی خطر دوره ای، ممیزی ایمنی و انجام اقدامات کنترلی مانند استفاده از تجهیزات حفاظت فردی، به عنوان شاخص های تحلیلی و پیش بینی کننده میزان شدت حوادث در صنایع ساخت وساز شناسایی شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت که استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می تواند به عنوان یک ابزار مناسب در تحلیل علی و پیش بینی میزان شدت حوادث در صنایع ساخت وساز مورداستفاده قرار گیرد.

سابقه و هدف: مفهوم فرهنگ ایمنی صراحتا بهبود ایمنی در محیط های کاری است. تمرکزهای اخیر بر نقش موثر مدیریت در علل حوادث سبب توجه زیادی به مفهوم فرهنگ ایمنی شده است. ابزارهای گوناگونی جهت سنجش فرهنگ ایمنی در مطالعات مختلف ارائه شده است. مطالعه حاضر باهدف سنجش پایایی و روایی پرسشنامه استاندارد فرهنگ ایمنی بر اساس مدل بومی و ارائه ابزاری استاندارد جهت سنجش فرهنگ ایمنی در صنایع پتروشیمی انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه مقطعی- تحلیلی در پاییز سال 1393 در یک شرکت پتروشیمی در ایران انجام گردید. جامعه موردمطالعه 44 نفر از کارکنان شرکت پتروشیمی بودند که از سال 1390 تا 1393 دارای حادثه ثبت شده بودند. پرسشنامه 37 سوالی بین کارکنان تقسیم و پایایی و روایی پرسشنامه موردمطالعه قرار گرفت. ملاحظات اخلاقی هلسینکی در این مطالعه رعایت شد. به منظور مورد تایید بودن روش تحلیل عاملی از آزمون KMO و نیز آزمون بارتلت استفاده شد.یافته ها: نتایج سنجش پایایی پرسشنامه نشان داد که عدد آلفای کرونباخ برابر با 0.95 بود. نتیجه آزمون KMO (0.72) و نیز آزمون کرویت بارتلت (p<0.001 ، x2=1300.81) حاکی از مناسب بودن روش تحلیل عاملی برای بررسی ساختار عاملی پرسشنامه حاضر بود. رابطه مثبت و معنی داری میان فرهنگ ایمنی و مولفه های تشکیل دهنده آن مشاهده گردید.نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که پرسشنامه فرهنگ ایمنی بر اساس مدل بومی دارای 7 مولفه موثر بوده و دارای پایایی قابل قبولی در صنعت پتروشیمی موردمطالعه بود.

سابقه و هدف: میلیون ها کارگر به هنگام تولید یا بکار گیری ترکیبات مختلفی همچون رزین ملامین فرمالدئید، در مواجهه با فرمالدئید هستند. باوجود کاربرد گسترده ی این ماده، نگرانی های زیادی درباره اثرات سمی فرمالدئید وجود دارد. این مطالعه باهدف ارزیابی میزان مواجهه شغلی کارگران با فرمالدئید در چند کارگاه ملامین سازی و تغییر فاکتورهای خونی در آن ها انجام شد.روش بررسی: این مطالعه مقطعی در شهر تهران بر روی 66 کارگر انجام یافت. 40 کارگر شاغل در چند کارگاه ملامین سازی و 26 کارگر شاغل در صنایع مواد خوراکی و بدون تماس با آلاینده شیمیایی به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. میزان مواجهه شغلی با فرمالدئید بر اساس روشNIOSH 3500 ارزیابی گردید و فاکتورهای خونی شامل تعداد گلبول قرمز، تعداد گلبول سفید، تعداد پلاکت ها، درصد لنفوسیت ها و حجم گلبول های قرمز تعیین شد. ملاحظات اخلاقی هلسینکی در این مطالعه رعایت شد و شرکت آزمودنی ها در مطالعه با آگاهی و داوطلبانه بود.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده میانگین تماس شغلی با فرمالدئید در کارگاه های ملامین سازی 0.0896ppm (0.03-0.2ppm) بود که پایینتر از حدود مجاز سقفی (TLV-C=0.3ppm) در ایران و بیشتر از حد آستانه تماس شغلی (TWA=0.016ppm) پیشنهادشده توسط انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی می باشد. نتایج این مطالعه نشان داد در افراد دارای مواجهه با فرمالدئید، تعداد افراد با دامنه غیر نرمال از گلبول های سفید و قرمز به شکل معنی داری بیشتر از گروه مواجهه نیافته است.نتیجه گیری: تماس شغلی با فرمالدئید در صنعت ملامین سازی می تواند بر روی سیستم خون ساز اثرات نامطلوب بگذارد. به نظر می رسد مواجهه بافرمالدئید در غلظت های پایین تر از حدود مجاز توصیه شده در ایران، اثرات سمی بر سلول های خونی ایجاد می نماید. با توجه به کوچک بودن تعداد افراد بررسی شده در این مطالعه پیشنهاد می گردد مطالعاتی وسیع تر بر روی افراد دارای مواجهه با فرمالدئید انجام یابد. همچنین علاوه بر ارزیابی سلول های خون از آزمون ها اختصاصی تر جهت بررسی سمیت فرمالدئید بر خون استفاده گردد.