ادبیات اقتصادی نشان می دهد افزایش سطح تورم می تواند از طریق راه های متفاوت رفاه اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد و زیان رفاهی در جامعه ایجاد کند. از این رو با توجه به اهمیت اندازه گیری هزینه رفاهی تورم، در این مطالعه در چارچوب یک الگوی نئوکلاسیکی و بر اساس توابع متنوع مطلوبیت در الگوی سیدراسکی در قالب الگوی تعادل پولی، به بررسی مسیر وضعیت پایای هزینه رفاهی تورم بر اساس پارامترهای موجود در اقتصاد ایران خواهیم پرداخت. یافته های این تحقیق نشان می دهد در هر سه سناریوی متفاوت از نحوه ورود پول در تابع مطلوبیت از جمله تابع مطلوبیت خطی، تابع مطلوبیت لوکاس و تابع مطلوبیت با کشش جانشینی ثابت، افزایش تورم منجر به از دست رفتن مصرف خانوار در وضعیت پایدار و درنتیجه افزایش هزینه رفاهی بر جامعه می شود؛ اما زمانی که تورم در سطح بهینه فریدمن یا نرخ صفر قرار دارد، میزان هزینه رفاهی تورم بسیار ناچیز و یا نزدیک به صفر است. همچنین دیگر نتایج این تحقیق نشان می دهد که افزایش سطح تورم علاوه بر افزایش هزینه رفاهی تورم منجر به کاهش سطح تعادلی مطلوبیت خانوار و همچنین کاهش مانده تراز حقیقی پول و افزایش مالیات تورمی در اقتصاد خواهد شد. دیگر یافته های این پژوهش نشان می دهد در دهه 90 در اقتصاد ایران که شاهد بالاترین رشد سطح قیمت ها در دوره بعد از انقلاب بوده ایم، در تمامی سناریوهای موجود هزینه های رفاهی تورم به طور قابل توجهی در بالاترین سطح ممکن خود تثبیت شد. از این رو به سیاست گذاران پولی و مالی توصیه می شود که همواره در اجرای سیاست های خود به نقش تورم در کاهش رفاه اقتصادی توجه ویژه ای داشته باشند و زیان های بالقوه ناشی از انحراف از قاعده فریدمن و نرخ تورم صفر را سنجیده و راه حل های سیاستی برای کاهش این زیان را در دستور کار قرار دهند.