در بین متون کهن دنیا، داستان ادیپ شهریار به عنوان شاخصی برای ارتباط و شباهت اساطیر با داستان های تاریخی شمرده می شود زیرا نمونه های فراوانی در بین تواریخ ملل یافت می شود که در آن ها پسر با پدر خود دشمنی دارد مثلاً در خود داستان های یونانی نیز اگر به عصر پیشا انسانی و دورانی که در آن، خدایان ابتدایی با یکدیگر نبرد می کردند، دورانی تاریک که حتی خورشید هم در آن جایگاهی نداشت، آب دریاها می جوشید، زمین لرزه ها زمین را در ید قدرت خویش گرفته بودند، مراجعه کنیم، خواهیم دید که جنگ هایی در بین پدران و پسران، پیوسته در این اساطیر رخ می داده است. از همان آغاز عصر اسطوره در یونان، کرونوس، فرزند اورانوس با او جنگید و قطعه قطعه اش نموده، قدرت او را به دست آورد و در ادامه، فرزندش زئوس با اخته نمودنش، او را از قدرت خلع نمود. در عصر تاریخی-اسطوره ای یونان نیز همین رخداد در اسطورة ادیپ شهریار رقم می خورد. او که ناخواسته پدر را کشته و با مادر خویش ازدواج می کند و در نهایت با مرگی غم انگیز از دنیا می رود، سرچشمة تشکیل دیدگاهی به نام«عقدة ادیپ»نیز شده است. امّا از این گذشته، داستان او در ادبیات غنی و بس کهن فارسی نیز نمونه ای دارد. از آنجا که ایران و یونان از زمان هخامنشی با هم روابط، کشمکش ها و دشمنی هایی داشته اند، لذا داستان های آنان نیز-طبق دیدگاهی که همة اساطیر را دارای یک ریشه می داند که در گذر زمان تغییر و تحول یافته و در سرزمین های مختلف دارای شاخ و برگ شده اند-با یکدیگر شباهت فراوان دارد. یکی از این داستان ها نیز منظومة مشهور خسرو و شیرین نظامی گنجوی است. در این منظومه، شیرویه فرزند خسرو، نمونه ای برای ادیپ شهریار است و شخصیتی بس شبیه بدو دارد. بدین خاطر در این جستار بر آن شده ایم تا عناصر همگونی این دو فرد و داستانشان را بازشناسیم و در نتیجة آن توانستیم ثابت نماییم که به دلیل اقوی بودن ویژگی های مشترکی که در بین ادیپ و شیرویه به چشم می خورد، می توان قائل بدین سخن شد که از دیدگاه«اسطوره-تشبیه» که در آن، یکی از طرفین تشبیه، شخصی اسطوره ای است، شیرویه در حکم مشبّهٌ به تفضیلی برای شخصیت ادیپ شهریار است.