مواجه با اثر هنری برای دست یابی به نتایج درست و منطقی در پژوهشی روشمند همواره مورد توجه نظریه پردازان بودهاست. این مقاله با تأکید بر آرای هیرش، معنای اثر را در مؤلف آن جستجو می کند. ایدة اصلی هیرش، آن است که هدف مؤلف در خلق یک اثر هنری معنا را می سازد. فرآیند ذهنی در نحوة ارائه اثر را مرحله فهم می نامد و در گام تفسیر، هنرمند دست به قلم می برد تا معنای فهم شده را با دیگران به اشتراک بگذارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش شکل یافته که: چگونه می توان یک اثر هنری رااز دیدگاه آفرینندة آنبررسی کرد؟ به همین منظور نگاره های استاد «جزی زاده» نگارگر معاصر برای تحلیل انتخاب شدند. این رویکرد با استفاده از روش های گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، مصاحبه، به توصیف و تحلیل آثار با مشارکت مؤثر مؤلف می پردازد. نتایج تحقیق نشان داد که موضوعات نگاره ها که معنای اثر را در خود دارند همواره ثابت بوده، و به نحو بارزی با باورهای نگارگر در ارتباط است. در مرحله فهم نگارگر از زاویه ای جدید به بیان معنا می پردازد و در ترسیم آن تکنیک های مختلف را برای تفسیر و اشتراک معنا به خدمت می گیرد و درنهایت، فهم و تفسیر ارائه معنا، فرآیند متغیر درآفرینش اثر هنری است.