ژوهش های گوناگونی که دربارة قصه های عامه ی ایرانی صورت گرفته، بیشتر متمرکز بر تحلیل ساختار روایت و بررسی کیفیت عمل «قهرمانان» قصه بوده است. در این پژوهش، با استناد به مجموعه قصه های گردآوری شده توسط فضل الله مهتدی (صبحی) که با عنوان افسانه های کهن انتشار یافته است، چهار قصه به عنوان مطالعه ی موردی برگزیده شد تا براساس نظریه های روایت شناسان معاصر بررسی شود. پژوهش حاضر مشخصاً بر «کنش ضدقهرمان» در این قصه ها تمرکز یافته و هدفش این است که آشکار کند به رغم نمونه وار بودن شخصیت ها در این قصه ها، زنجیره ای از کنش های خصومت آمیز چگونه و با چه کیفیاتی، توسط کنشگرانی فعال و اراده مند با روش های گوناگون خلق شده اند. پرسش های اصلی مقاله به این شرح اند: زنجیرة شرارت بر شالودة کدام رشته از کنش های مشترک ضدقهرمانان در قصه های عامه شکل می گیرد؟ بسامد کنش های هم نهاد چگونه میان کنش و شخصیت رابطة استلزام پدید می آورد؟ روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تحقیق هم توصیفی تحلیلی است. دستاورد تحقیق حاضر این است که به صورت ابداعی براساس زنجیرة کنش های مشترک ضدقهرمانان، بسامد الگوهای کنش آنان را طبقه بندی و جدول بندی کرده و تشابهات کنش آنان را با روشی مقایسه ای بازنمایانده است. نیز به این نتیجه رسیده است که باوجود کنش های مشابه و مشترک و تولید انواع «شرارت های یکسان» توسط ضدقهرمان در قصه های عامه، برمبنای نظریه ی ساخت گرایان، محتوای کنش آنان، از رفتار نهادین شخصیت های ضدقهرمان در این قصه ها پیروی می کند.