ابن نباته در سیر تاریخ ادبیات عرب در دوره ای واقع شده است که دوره سقوط و انحدار و انهیار نام گرفته است او با همه استعدادی که داشت نتوانست ادبیات و شعر این دوره را از سقوط برهاند و به سوی بالندگی سوق دهد او به حد بسیاری از امروالقیس، متنبی، طغرایی، ابوتمام و بوصیری متاثر بود و این تاثیر تا سر حد تقلید کشیده شد. اشعار او پر از اصطلاحات نحوی و عروضی و بدیعی است و با توجه به آگاهی وافر او از قرآن، از شواهد قرآنی زیادی بهره برده است گرچه از نظر مذهبی از پیروان اهل سنت است ولی از شعیان با احترام یاد می کند و به اهل بیت ارادت می ورزد. و در مدح پیامبر (ص) قصاید بسیاری دارد. موضوعات بسیار کم ارزش از جمله کلید و زغال محتوای بعضی اشعار او را ساخته اند. با همه توجه اش به قرآن و مفاهیم مذهبی مجون سهم قابل توجهی از شعر او را به خود اختصاص داده است. او شاعری است که به گذشته رو کرده است ولی در گذشته باقی مانده است و خود را متعلق به حال و آینده نمی داند و در یک کلام می توان گفت که دست آوردهای او در دیدگاه نقاد ادبی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. تقلید، تکرار، بازی با الفاظ عناصر اصلی شعر او را پی ریزی کرده اند.