آوازه بزرگان علوم پزشکی همچون ابوعلی سینا، زکریای رازی، فارابی و غیره، پیوسته چون نگینی بر تارک تاریخ و فرهنگ می درخشد. زیرا آگاهی آنان از علوم ریاضی، فلسفه، ادبیات، نجوم و پزشکی برکسی پوشیده نیست. این، نمونه ای کوچک از شمار بسیار دانشمندان سده های گذشته است که آثارشان کمابیش به یادگار مانده است. اگر دیگران نیز تجربه های خود را می نگاشتند، آنها هم جاودانه می ماندند. دایره علوم آن زمان، در حدی بود که هر انسان در مدتی کوتاه از عمر خود می توانست آنها را بیاموزد؛ ولی حال چطور؟ فناوری و علوم به خصوص دانش پزشکی در دهه های اخیر آن چنان پیشرفت کرده که عمر کوتاه انسان نه تنها برای آموختن آن بسنده نمی کند بلکه برای فراگیری یکی از رشته های پزشکی نیز کافی نخواهد بود. دانش پزشکی روز به روز منشعب می شود و هر شاخه ای به شاخه های کوچکتر تقسیم می گردد تا قابل آموختن برای فراگیران دارای محدودیت سنی باشد. از سوی دیگر، از هدف اصلی که همان جامع نگری پزشکی در امر درمان است، دور می گردد. لذا به نظر می رسد که پزشکان جامع نگر (پزشکان عمومی) به عنوان هدایت کننده اولیه بیماران، از نیازهای اصلی تیم پزشکی هستند که شامل رشته های مختلف تخصصی و فوق تخصصی می شود. به عبارت دیگر، درمان بیمار با همکاری تیم جامع فوق امکان پذیر است نه توسط یک متخصص یا فوق تخصص. اینجاست که ضرورت کار گروهی معنا پیدا می کند و آینده جامعه پزشکی به سویی باید برود که به جای نام یک پزشک، نام گروه پزشکی در اذهان عمومی حک شود...