چکیده: تداوم فقر و تبعیض جنسیتی علیه زنان به علت وجود موانع و محدویت های گوناگون تاریخی و فرهنگی در سر راه پیشرفت و تحول وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنان موجب طرح رویکردها و تدابیر مختلف از جمله توانمندسازی زنان در ادبیات توسعه و جنسیت شده است. این مقاله در چارچوب مفهومی فقر و توانمندسازی و با بهره گیری از روش پژوهش میدانی به بررسی ابعاد توانمندی زنان سرپرست خانوار، به عنوان یکی از گروه های مهم در معرض خطر فقر، در شهر تهران می پردازد. بررسی نشان می دهد که ویژگی های فردی زنان نقش بسزایی را در فقر آنان دارد و فقر زنان دارای ابعاد چندگانه اقتصادی، اجتماعی و روانی است. مطابق یافته های این پژوهش به رغم برخی تلاش ها که در قالب طرح های حمایتی انجام شده است؛ توانمندی آنان همچنان در سطحی پایین قرار دارد. علل این مساله را مقاله حاضر، در ماهیت و رویکرد حاکم بر این تلاش ها، کمیت پایین آنها و همچنین فقر قابلیتی زنان ذکر می کند. با توجه به یافته های پژوهش، مقاله نتیجه می گیرد که برای از بین بردن فقر زنان و نابرابری جنسیتی و تحول در پایگاه اقتصادی و اجتماعی آنان تحولات ساختاری ضروری است.