دیدگاه اثبات گرایی نه تنها بر علوم تجربی که بر علوم انسانی نیز سیطره یافته است. به همین دلیل، علوم تجربی و به تبع آن علوم انسانی به دنبال تبیین، پیش بینی و کنترل پدیده ها بوده اند. تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نیست. از این رو، تعلیم و تربیت معاصر نیز به طور غالب به دنبال کنترل انسان و موقعیتی است که او در آن قرار دارد. گادامر گرایش اثبات گرایانه را که بر علوم تجربی و انسانی سایه افکنده است، مورد نقد قرار داده و عدم کفایت آن را متذکر می گردد. او با تحلیل ماهیت فهم و عناصر موثر در حصول آن، نگرشی نوین نسبت به فهم ارایه می نماید. بر اساس هرمنوتیک فلسفی گادامر می توان به تعلیم و تربیت از منظر جدیدی نگریسته، اهدافی را برای آن ترسیم نمود. این اهداف عبارتند از: پرورش گشودگی و پذیرا بودن نسبت به آرای غیر، ایجاد تمایل به در معرض خطر قرار دادن باورهای خود، شک نسبت به باورهای خود و توانایی تحمل ابهامات و پیچیدگی ها و یادگیری نحوه کنار آمدن با آن ها، دیدگاه گادامر در این خصوص، موجب به چالش کشیدن تعلیم و تربیت معاصر و اهداف آن می گردند.