مجله پزشکی هرمزگان
سال:1391 | دوره:16 | شماره:4 |تعداد مقالات:14

مقدمه: بیماری اکستروفی مثانه یک ناهنجاری مادرزادی نادر (با شیوع 1 در 50000) می باشد و شامل باز بودن مثانه و جدار قدامی شکم و دستگاه تناسلی خارجی می باشد. درمان این ناهنجاری مشکل است و در روش قدیمی تر معمولا استئوتومی لگنی انجام می شد. انجام این مطالعه بستن مثانه در بیماران مبتلا به اکستروفی کامپلکس مثانه - اپیسپادیازیس با استفاده از فلپ عضله رکتوس شکمی و بدون نیاز به استئوتومی لگنی است که یک روش جراحی جدید می باشد.روش کار: در این مطالعه، روی 15 بیمار شامل 10 پسر و 5 دختر ارجاع داده شده به مرکز فوق تخصصی جراحی بیمارستان کودکان بندرعباس از مهر ماه 1387 تا مهر ماه 1390 که در سه مرحله تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران در این مدت سه سال مطالعه، پیگیری شدند و پیامدها و نتایج و عوارض این روش نوین جراحی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت.نتایج: پس از عمل مرحله اول حجم مثانه به طور متوسط 58.2±3.71 میلی لیتر بود. تنها در 4 مورد عفونت زخم (%26.6)، 3 مورد باز شدن زخم (%20) و 2 مورد باز شدن مثانه (%13.3) وجود داشت. پس از عمل مرحله دوم، 3 مورد عفونت زخم (%20) و 4 مورد فیستول مثانه به پیشابراه (یورترا) (%26.6) وجود داشت و پس از عمل مرحله سوم، 2 مورد عفونت زخم (%13.3) و 4 مورد باز شدن مثانه (%26.6) وجود داشت. شکل ظاهری و اندازه آلت تناسلی خارجی ترمیم شده در %60 پسر بچه ها و در 80% دختر بچه قابل قبول بود. اختیار ادراری به طور متوسط 25 دقیقه بود.نتیجه گیری: به نظر می رسد در روش جدید، عوارض عمل قابل کنترل هستند. لذا این روش را در درمان بیماران مبتلا به اکستروفی مثانه، پیشنهاد می کنیم.

مقدمه: پشه های آنوفل تنها ناقلین بیولوژیک بیماری مالاریا می باشند. از بیش از 480 گونه پشه آنوفل حدود 70 گونه به عنوان ناقلین بیماری در دنیا شناخته شده اند. از آنجا که کنترل ناقلین بدون شناسایی آنان و آشنایی با بیولوژیشان امکانپذیر نیست، مطالعه حاضر بمنظور تعیین هویت پشه های آنوفل مناطق پرخطر استان هرمزگان (شهرستان بشاگرد و بخش سیاهو شهرستان بندرعباس) و تعیین مهمترین جنبه های زیست شناسی این پشه ها اجرا گردید.روش کار: لارو، شفیره و بالغین پشه های آنوفل در مطالعه ای توصیفی مقطعی در فصول بهار و پاییز سال های 87-1386 صید گردیدند. لارو و شفیره ها بروش ملاقه زنی، صافی و پوآر از ژیتهای لاروی جمع آوری و بالغین نیز با روشهای Total Catch،Aspiration  و Shelter Pit صید گردیدند. شناسایی بالغین و لاروهای سن چهارم بروش میکروسکپیک انجام گردید. بمنظور تعیین تمایلات انساندوستی Anthropophilic Index گونه های غالب، خون موجود در معده 184 نمونه خونخورده از طریق آزمایش سرولوژیک ELISA مورد بررسی قرار گرفت. تعدادی از پشه های ماده نیز بمنظور تعیین آلودگی به اسپوروزوئیت یا اووسیست انگل پلاسمودیوم تشریح گردیدند. پیک فعالیت شبانه پشه ها نیز بروش گزش شبانه و استفاده از طعمه انسانی انجام گردید.نتایج: در مجموع 5496 لارو و 1986 پشه بالغ صید گردید. فون آنوفلهای دو منطقه بالغ بر هشت گونه بود که در مجموع مراحل لاروی و بالغ این گونه ها به ترتیب فراوانی عبارت بودند از Anopheles stephensi با %34.63، An. moghulensis با %22.28، An. dthali با %13.84،An. fluviatilis  با 10.34،An. culicifacies  با %9.51، An. turkhudi با %6.95،An. sergenti  با %1.63 و An. superpictus با 0.8 درصد.نتیجه گیری: پشه های آنوفل با تنوع گونه ای و فراوانی زیاد در مناطق با خطر انتقال بیماری مالاریا در استان هرمزگان فعالیت دارند. از هشت گونه آنوفل شناسایی شده در این مطالعه، پنج گونه قبلا بعنوان ناقل قطعی و یا احتمالی مالاریا در کشور معرفی شده اند. با توجه به وفور بسیار بالا و تمایل قابل توجه خونخواری از انسان (%20.58) و نیز تمایلات اندوفیلیک نسبی گونه آنوفل مغولنسیس بایستی نقش احتمالی این گونه در انتقال بیماری در منطقه بشاگرد مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه: جابجایی های جمعیتی و مهاجرت از مناطق مالاریاخیز به مناطق عاری از این بیماری می تواند خطر ابتلا به مالاریا را در جمعیت بومی افزایش داده و در مواردی باعث بازگشت مجدد مالاریا و تغییر کانونهای پاک به کانونهای دارای پتانسیل انتقال و حتی فعال گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مهاجرت بر بروز مالاریا و طبقه بندی کانونی آن، بویژه بر برخی از کانون های پاک در شهرستان کنارک انجام گرفت.روش کار: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، تعداد موارد مالاریا و نیز طبقه بندی کانونی آن در روستاهای منطقه جهلیان از سال 84 لغایت 88 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی و برای تحلیل نتایج از آزمون تی استفاده گردید.نتایج: روستاهای مورد مطالعه در سال 1387 شاهد حضور موقت اتباع کشورهای افغانستان و پاکستان در مجاورت خود بوده اند. شاخص بروز سالانه مالاریا (API) در سال 1387 در روستاهای مورد مطالعه بین 17 تا 346 افزایش یافته است، حال آنکه در سه سال قبل از آن، شاخص مذکور بین صفر تا 49 بوده است. در سال 1387 برخی از روستاها که از نظر نوع طبقه بندی کانونی مالاریا پاک، دارای پتانسیل انتقال و یا غیرفعال بودند، به کانون دارای انتقال محلی تبدیل شدند. تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد موارد مالاریا در روستاهای مورد مطالعه در سالهای 85 و 87 و همچنین بین سالهای 86 و 87 مشاهده شد.نتیجه گیری: به نظر می رسد حضور اتباع بیگانه در سال 87 و به دنبال آن افزایش شاخص API نسبت به سالهای قبل از آن باعث تبدیل برخی کانونهای پاک به نوع فعال شده است. با توجه به اینکه در برنامه کشوری حذف مالاریا ایجاد و حفظ کانونهای پاک از اهمیت ویژه ای برخوردار است، لذا می توان به اهمیت حضور اتباع بیگانه به عنوان بحران و چالشی مهم در برنامه حذف مالاریا اشاره کرد.

مقدمه: سکته مغزی یک نقص نورولوژیک حاد می باشد که بیشتر از 24 ساعت طول می کشد. یک بیماری ناتوان کننده و عامل مهمی برای مرگ و میر بیماران می باشد. با وجود یک سکته مغزی خطر عود آن افزایش یافته و با عود سکته مغزی احتمال مرگ و میر و ناتوانی های به جا مانده از آن، افزایش می یابد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عود سکته مغزی در بیماران بستری در بخش نورولوژی بیمارستان فرشچیان همدان از سال 1383 تا 1388، انجام گردید.روش کار: در یک مطالعه توصیفی، کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی که در بخش نورولوژی بیمارستان فرشچیان همدان، از سال 1383 تا 1388 بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات لازم بر اساس سوالات پژوهشی و چک لیست مورد نظر از جمله سن، جنس، سابقه بیماری قلبی، فشارخون، دیابت شیرین، مصرف سیگار، الکل و داروهای مصرفی، از پرونده های موجود استخراج گردید و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.نتایج: در مطالعه حاضر فراوانی عود سکته های مغزی برابر با %17.35 (939 نفر از 5413 بیماران مبتلا به استروک)، که نوع ایسکمیک برابر با %92.01 (864 نفر) و نوع هموراژیک برابر با %7.99 (75 نفر) می باشد. عوامل خطرساز عود سکته های مغزی به ترتیب شامل فشارخون بالا، دیابت شیرین (DM)، بیماری قلبی، مصرف سیگار، هایپرلیپیدمی و سابقه اختلالات انعقادی سکته خفیف گذرا می باشند. در این مطالعه، فراوانی مرگ و میر ناشی از عود سکته های مغزی %34.6 بدست آمد.نتیجه گیری: به نظر می رسد با شناسایی عوامل خطرساز عود سکته های مغزی و کنترل این عوامل با استفاده از درمان دارویی و تغییر شیوه زندگی، می توان میزان عود سکته مغزی، بار ناتوانی به جا مانده و مرگ و میر ناشی از آن را تا حد امکان کاهش داد.

مقدمه: در سالهای اخیر تعیین عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی و احتمال اصلاح آنها و نقش آگاهی افراد در این مورد موضوع مهم تحقیقات محققین بوده است. با توجه به عدم انجام مطالعه حاضر در منطقه بر آن شدیم آگاهی رانندگان کامیون ها و اتوبوس های بین شهری در خصوص عوامل خطرآفرین بیماریهای عروق کرونر را مورد بررسی قرار دهیم.روش کار: در یک مطالعه مقطعی توصیفی و با روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه و با حجم نمونه 300 نفر، پس از مراجعه به پایانه مسافری شهر بندرعباس و پایانه کامیونهای شهر بندرعباس، پرسشنامه های طرح تحقیقاتی تکمیل شد جهت بیان نتایج از آمار توصیفی و برای تحلیل یافته ها با استفاده از آزمونهای آماری t-test و chi square استفاده گردید. P-value کمتر از 0.05 به عنوان معنی دار بودن در نظر گرفته شد.نتایج: در این مطالعه، در کل 75 راننده کامیون، 149 راننده تریلر و 76 راننده اتوبوس بین شهری با میانگین سنی 40.810±8.316 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در خصوص آگاهی رانندگان در مورد بیماری های عروق کرونر، 97 نفر (32.33 درصد) از آگاهی متوسط و یا خوب نسبت به علائم بیماری برخوردار بودند. در این مطالعه 125 نفر (41.67 درصد) بیماریهای قلبی را همان فشارخون بالا می دانستند، 26 نفر (8.67 درصد) درد معده را همان بیماریهای قلبی و 262 نفر (87.33 درصد) درد قفسه سینه را همان بیماریهای قلبی می دانستند. در این مطالعه ارتباط معنی دار آماری میان سطح تحصیلات و بالا بودن آگاهی در خصوص عوامل خطرآفرین بیماریهای عروق کرونر در جمعیت مورد مطالعه و همچنین ارتباط معنی دار آماری سن و میزان آگاهی در خصوص عوامل خطرآفرین بیماریهای عروق کرونر مشاهده گردید.نتیجه گیری: به طور کلی و با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر، به نظر می رسد اعمال برخی اقدامات آموزشی مداخله ای جهت بالاتر بردن سطح آگاهی و در نهایت عملکرد رانندگان، در پیشگیری اولیه از بروز بیماریها موثر باشد.

مقدمه: زایمان یکی از فاکتورهای استرس زا و بی نهایت تروماتیک است که می تواند منجر به اختلال استرس پس از تروما شود. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از تروما 6 - 8 هفته پس از زایمان و عوامل مستعدکننده آن انجام پذیرفته است.روش کار: در این مطالعه مقطعی، 572 زن بین هفته های 6 تا 8 پس از زایمان از 5 شهر استان آذربایجان غربی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری در دو مرحله ابتدا به صورت تصادفی جهت انتخاب مرکز بهداشتی هر شهر و سپس به صورت در دسترس برای انتخاب نمونه ها انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، عوامل مستعدکننده مامایی، عوامل مستعدکننده نوزادی و عوامل مستعدکننده روانی، پرسشنامه حمایت اجتماعی وینفیلد و تایگمن، پرسشنامه حوادث استرس آور زندگی پیکل و مقیاس علائم اختلال استرس پس از تروما می باشد. داده ها با استفاده از روشهای توصیفی و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند.نتایج: در این مطالعه میزان شیوع اختلال استرس پس از تروما متعاقب زایمان %39 گزارش شد. تعداد حاملگی، طول مدت زایمان، نوع زایمان، دلخواه بودن جنس نوزاد از نظر مادر و همسر، میزان شیرخوردن نوزاد کمتر از حد انتظار، استفاده از داروی اعصاب و روان توسط مادر و تحت نظر روانپزشک بودن همسر، قوی ترین پیشگویی کننده های احتمال بروز اختلال استرس پس از تروما بعد از زایمان بودند (P<0.05).نتیجه گیری: شیوع اختلال استرس پس از تروما در ایران به طور قابل تاملی بالاتر از کشورهای دیگر است. این امر لزوم مداخلات هدفمند در جهت کاهش این اختلال را مشخص می سازد.

مقدمه: سالها است که اراثه دروس تئوری به دانشجویان پزشکی به روش سنتی سخنرانی ادامه دارد اما این روش جوابگوی نیازهای دانشجویان نبوده و حالت کسالت آور در کلاس ایجاد می نماید. هدف از مطالعه حاضر مقایسه دو روش آموزش درس فیزیولوژی تنفس، به روش سخنرانی به همراه اسلاید با روش تدریس در گروههای کوچک بود.روش کار: این مطالعه بر روی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان که واحد فیزیولوژی یک را اخذ نموده بودند، انجام شد. دانشجویان به 5 گروه 9 تایی تقسیم شدند. تعداد کل جلسات فیزیولوژی تنفس به دو قسمت مساوی از نظر دشواری مطلب تقسیم شد. سه جلسه اول درس توسط استاد به روش سنتی سخنرانی و استفاده از اسلاید تدریس شد و سه جلسه باقیمانده بر اساس طرح درس و رفرانس (کتاب فیزیولوژی گایتون و گاننونگ) توسط دانشجویان مطالعه شد. در پایان هر دو روش تدریس از دانشجویان امتحان به صورت تشریحی و تستی گرفته شد و به کمک فرم استاندارد میزان رضایت دانشجویان سنجش شد.نتایج: نتایج نشان داد که دانشجویان از روش تدریس به صورت گروههای کوچک رضایت داشته و میانگین نمرات آنها از میانگین نمراتشان با روش سنتی بیشتر بود و این امر نشان دهنده این است که ماندگاری مطالب آموخته شده در روش نوین بیشتر از روش سنتی است.نتیجه گیری: از این مطالعه شاید بتوان نتیجه گیری کرد که تدریس دروس پرحجم علوم پایه با روش آموزش به صورت گروههای کوچک امکان پذیر است. هر چند پیشنهاد می شود برای کسب اطلاعات بیشتر، مطالعات بیشتری در این خصوص صورت گیرد.

مقدمه: به دلیل نقش مهمی که استرس در تشدید بیماری ام اس دارد، کنترل و مدیریت استرس در این بیماران ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر آموزش راهکارها و تکنیکهای مدیریت استرس بر اساس مدل بزنف در ارتقاء رفتار بیماران مولتیپل اسکلروزیس در این زمینه می باشد.روش کار: این مطالعه نیمه تجربی است، جامعه مورد بررسی 100 نفر از بیماران ام اس با سن 15 تا 50 سال از بیمارستان سینا و شریعتی تهران بودند، که به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تنظیم شده بر اساس مدل بزنف بود. قبل از اجرای مداخله آموزشی، پرسشنامه برای هر دو گروه تکمیل شد و بیماران گروه مورد، برنامه آموزشی مطابق با مدل بزنف را به مدت 3 جلسه دریافت کردند. در گروه شاهد مداخله صورت نگرفت. یک ماه پس از اتمام مداخله آموزشی، هر دو گروه مجددا پرسشنامه را تکمیل نمودند. در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، کای دو و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان داد که قبل از مداخله، عملکرد بیماران دو گروه مورد و شاهد در زمینه راهکارهای مدیریت استرس از جمله برنامه ریزی، پیاده روی، تغذیه مناسب و تکنیک های آرام سازی اختلاف معنی داری نداشتند. اما پس از مداخله آموزشی عملکرد بیماران گروه مورد به غیر از برنامه ریزی، نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (P<0.001).نتیجه گیری: تدوین برنامه آموزشی بر اساس مدل بزنف در ارتقا رفتارهای بیماران ام اس در زمینه مدیریت استرس سودمند و اثربخش است.

مقدمه: کیفیت خدمت، عاملی بسیار مهم در موفقیت سازمانهای مراقبت سلامت است. زیرا، آن می تواند بر سودآوری سازمان، رضایت بیمار و رفتارهای او نظیر وفاداری و تبلیغ مثبت اثر بگذارد. به همین دلیل، در دهه اخیر بهبود کیفیت خدمت جایگاه مهمی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک سازمانهای مراقبت سلامت از جمله بیمارستانها پیدا کرده است. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از رویکرد سروکوال، شکاف کیفیت خدمت در بیمارستان شهید صدوقی یزد تعیین و تحلیل گردد.روش کار: در این مطالعه توصیفی، جامعه پژوهش شامل بیماران بستری در بخشهای بیمارستان شهید صدوقی بود. نمونه گیری به صورت تصادفی - طبقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه 22 سوالی پاراسورامان و همکاران جمع آوری گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 14 و از آزمونهای کلموگروف - اسمیرنوف و آزمون t برای مقایسه میانگین ها استفاده شد.نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت مورد انتظار و کیفیت ادراک شده بیماران از خدمات بیمارستانی شکاف وجود دارد. تامین نیازهای اولیه بیماران، تعهد پرستاران به ارائه خدمات با کیفیت مطلوب، برآوردن نیازهای عاطفی بیماران و فراهم کردن محیط فیزیکی آراسته و زیبا برای بیمار عوامل مساله ساز بوده و استفاده از تجهیزات مناسب در درمان بیماران، ارائه بازخورد مناسب به بیمار، برطرف کردن نیازهای بیماران در طول بستری و تلاش برای جلب اعتماد و اطمینان بیمار عوامل بحران زایی هستند که نامطلوب بودن آنها منجر به ایجاد شکاف موجود شده است.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، کیفیت خدمت در بیمارستان شهید صدوقی در مرز 2 ناحیه مساله ساز و تعادل رشد قرار دارد که نشان می دهد هر چند این بیمارستان از نظر کیفیت دارای مسائلی است اما می توان با راهکارهای مناسب وضعیت آن را بهبود بخشید.

مقدمه: مایکروویو بخشی از طیف امواج الکترومغناطیس است که دارای فرکانس بالا و طول موج کوتاه است. هدف این مطالعه تعیین میزان امواج الکترومغناطیس تابشی از مایکروفرهای خانگی و رستوران ها بود.روش کار: این مطالعه بر روی 45 مایکروفر مورد استفاده در خانه ها و رستوران ها صورت گرفت. در این مطالعه امواج الکترومغناطیسی مارک های مختلفی از مایکروفرهای مورد استفاده در خانه ها و رستوران ها بوسیله آشکارساز نشت امواج مایکروویو مدل HI-1501 مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: میانگین نشت اندازه گیری شده در کل نمونه های مورد بررسی برابر 1.1±1.3 میلی وات بر سانتیمترمربع و میانگین نشت اندازه گیری شده برای مایکروفرهای خانگی و رستوران ها به ترتیب برابر 1.7±1.1 و 1.2±1.1 میلی وات بر سانتیمترمربع برآورد شد. از %88.66 نمونه مایکروفر خانگی مورد بررسی تنها 25.2% آنها تابش بیش از 1 میلی وات بر سانتیمترمربع داشتند. بیشترین مقدار نشتی در کلید باز و بسته کردن (8.1 2mW/cm) اجاق های مورد بررسی وجود داشت. 70.4% مایکروفرهای مورد بررسی میانگین نشتی کمتر از حدود مواجهه عمومی (1 میلی وات بر سانتیمترمربع) داشته اند و میزان نشت هیچ یک از مایکروفرها از حدود مواجهه شغلی (5 میلی وات بر سانتیمترمربع) بیشتر نبود.نتیجه گیری: بر مبنای یافته های این مطالعه، هیچ اثر بهداشتی زیان آوری در مایکروفرهای مورد بررسی وجود ندارد.