مجله ایرانی علوم و تکنولوژی-ب
سال:1383 | دوره:28 | شماره:ب-2 |تعداد مقالات:12

در این مقاله با بهره گیری از تحلیل کوتاه ترین مسر در شبکه های احتمالی رویکردی جدید ارائه می شود که براساس آن تابع پایائی سیستمهای وابسته به زمان را می توان به دست آورد. در این مدل فرض می شود همه عناصر سیستم لزوما از ابتدا مشغول به کار نیستند. موقعی که یک عنصر مسیر فعال شبکه از کار می افتد عنصر ذخیره دیگری جایگزین آن می گردد و از این طریق رابطه بین ورود و خروج برقرار می شود. ضمنا فرض می شود که آهنگ شکست هر کدام از عناصر سیستم ثابت است و عمر آن عنصر تابع توزیع نمائی است. برای ارزیابی پایائی سیستم شبکه جهت دار معادلی ساخته می شود که E-Network نامیده می شود. هر مسیر این شبکه متناظر با یک برش حداقل شبکه پایائی (شبکه اصلی) است. آنگاه ثابت می شود که تابع شکست سیستم معادل تابع توزیع کوتاهترین مسیر شبکه معادل است و برای تعیین کوتاهترین مسیر در شبکه معادل از فرایند مارکوفی پیوسته استفاده شده است.

در این مقاله جهت ایجاد هماهنگی بلند مدت تولید نیروگاه های آبی - حرارتی که دارای مخازن متوالی هستند مقدار آب ورودی مخازن احتمالی است، یک الگوریتم ژنتیک مختلط طراحی می شود. با توجه به پیوسته بودن متغیرهای تصمیم، در الگوریتم ژنتیک پیشنهادی از کدینگ عناصر حقیقی به جای سیستم کدینگ دوتائی بهره گرفته شده است. به منظور تولید نسل برتر، روشی جهت تنظیم پویای ضرایب اهمیت عملکردها معرفی شده و ضمنا از روش نرمال سازی نمائی نیز بهره گرفته شده تا کروموزومهای بهتر شانس بیشتری در تولید مثل داشته باشند. برای ارزیابی روش پیشنهادی 16 الگوریتم ژنتیک مورد بررسی قرار می گیرند. مبنای تفاوت این الگوریتمها روش کدینگ دوتائی یا حقیقی، تنظیم پویا در مقابل ضرایب اهمیت ثابت، نرمال سازی معکوس یا نمایی و همچنین جمعیت اولیه تصادفی یا مختلط است. با استفاده از داده های یک سیستم واقعی، عملکرد این الگوریتمها ارزیابی می گردد. علاوه بر این عملکرد الگوریتم پیشنهادی با عملکرد روش آزاد سازی لاگرانژ مقایسه شده است. نتایج این بررسی ها نشان میدهد که عملکرد الگوریتم پیشنهادی برای حالتهائی از مسئله که امکان حل با روشای بهینه سازی متعارف اگر غیرممکن نباشد حداقل بسیار دشوار است، بسیار چشمگیر است

در این مقاله با استفاده از توسعه روش جستجوی تابو برنامه ریزی بلند مدت سیاست های توسعه مراکز نیروگاهی (EP) بهینه سازی می گردد. در این راستا با کمک تکنیک برگشتی جستجوی تابو، تابع هدف مدل EP را که شامل هزینه های ثابت سرمایه گذاری و هزینه ای سالیانه عملیاتی می باشد. تحت سطح اطمینان تعریف شده شبکه بهینه سازی می گردد. از آنجایی که مسئله از نوع مسائل NP-Complete و مدل برنامه ریزی آن ترکیب عدد صحیح می باشد، لذا مدل توسعه داده شده حاضر با توجه به اصول 3ES (انرژی، محیط زیست و اقتصاد) تخصیص نیروگاه های جدید را در مناطق مورد مطالعه بهینه سازی می نماید. نتایج حاصل از کاربرد مدل گسترش داده شده در مقایسه با مدل ها و روشهای دیگر نشان می دهد که اجرای چنین مدلی در زمان کلمپیوتری کمتری امکان پذیر بوده و صرفه جوئی قابل ملاحظه ای حاصل می گردد

در این تحقیق اثر استرانسیم و آنتیموان بر بهسازی فاز سلیسیوم مورد بررسی قرار گرفته است. خواص ریخته گری، یعنی تمایل به حرفه زایی در نمونه های بهسازی شده با استرانسیم و آنتیموان مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. همچنین تاثیر عملیات حرارتی برخواص کششی و خستگی و نیز مورفولوژی فاز سلیسیوم بررسی شده است. بهسازی با استرانسیوم، فاز سلیسیوم را از شکل سوزنی به شکل فیبری تبدیل می کند. مقدار بهینه استرانسیوم لازم جهت به دست آوردن یک ساختار فیبری در یک قطعه ریخته شده در ماسه 0.013% وزنی و برای آنتیموان 0.1% است. ریختگی های بهسازی شده با استرانسیوم ایجاد حفره زایی کرده، در صورتیکه بهسازی با آنتیموان تاثیری در ایجاد حفره نشان نمی دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم 356 A بهسازی شده برتر از خواص آلیاژ بهسازی نشده است. عملیات حرارتی حل سازی در C 540 به مدت 6 ساعت، کونچ کردن در آب و پیرسخت کردن در C 150 به مدت 3 ساعت باعث افزایش قابل ملاحظه این خواص می شود.

پلی کریستال Ni3Al با دانه های ستونی توسط روش انجماد جهت دار و ذوب موضعی (FZ-UDS) با سرعت 20 میلیمتر بر ساعت رشد داده شد. پس از تعیین جهت دو دانه مجاور با استفاده از تئوری شبکه انطباقی (CSL) مقادیر سیگما (? Value) برای مرزدانه ها به دست أورده شد. سپس دو نمونه PD و ND که کار سرد بر روی آنها به ترتیب موازی و عمود بر جهت رشد کریستال انجام شد تهیه گردید قابلیت فرم پذیری و رفتار شکست این دو نمونه، با توجه به اثر مشخصات مرزدانه بر روی شکست مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های PD فرم پذیری بهتری نسبت به نمونه های ND نشان دادند. همچنین مرزهای کم زاویه و مرزهای انطباقی مقاومت زیادی در مقابل شکست مرزدانه ای نشان دادند، درحالیکه مرزهای متفرقه در برابر جوانه زنی و رشد ترک بسیار آسیب پذیر بودند.

آزمایشات نفوذ هیدروژن در فولاد به روشهای الکترو شیمیایی دواناتون (Devanathan) و الکترو خلا انجام گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن است که با تغییر ریز ساختار، ثابت نفوذ D در فولاد تغییر می نماید. این ثابت برای فولاد BS 4360 پس از آبدیده شدن به میزان 3.7 برابر آن در فولاد پایه کاهش می یابد. با مقایسه رفتار آلیاژهای AISI 4340 و API X 52 مشخص می شود. که اندازه D برای AISI 4340 به میزان 2.23 برابر بیشتر از API X 52 است که به دلیل حضور مقادیر کمتر کربن و نیکل می باشد. با کاهش ولتاژ (منفی تر شدن آن) و Ph حجم نفوذ یافته هیدروژن افزایش می یابد. برای آلیاژ BS 4360 زمانی که ولتاژ به میزان 400 mv - کاهش یافت مقدار D به اندازه 62% افزایش پیدا نمود. تغییر ضخامت در قطعات مورد آزمایش نباید در مقدار D تغییر ایجاد نماید اما افزایش کار سرد باعث ایجاد تغییر در اندازه D می گردد. قطعه ای که به میزان 72% کار سرد شده بود با کاهش D به اندازه 15% روبرور گردید. تفاوت مقادیر D که با روشهای مختلف اندازه گرفته شده است به دلیل تفاوت در طراحی و عملکرد دستگاه ها و تغییرات میکروسکوپی در قطعات می باشد. اضمحال هیدروژنی به هنگام خوردگی تنشی و خوردگی خستگی یکی از دو روش پیشروی ترک محسوب می گردد. آزمونهای غوطه وری, پلاریزاسیون، دینامیکی، خوردگی تنشی (دینامیکی و استاتیکی)، خوردگی خستگی، حفاظت کاتدی و مطالعات سطوح شکست در محیط آب دریا و ترش (در مجاورت سولفید هیدروژن تولید شده توسط باکتری های احیا کننده سولفات) صورت گرفتند. در تمامی موارد استنتاج گردید که با استفاده از فرمول در تست (Nernest) می توان فشار جزئی گاز هیدروژن را به دست آورد. که مقادیر آن با اعداد اندازه گرفته شده D رابطه مستقیم دارد. همچنین با کاهش ولتاژ سرعت نفوذ هیدروژن افزایش می یابد. نتیجه گرفته شد که در محیط ترش مکانیزم اصلی تردی هیدروژنی است و نه جرم زدائی آندتی.

در این تحقیق تخریب ریز ساختاری آلیاژ مقاوم به حرارت HP-40 که با نیوبیوم تعدیل شده به وسیله میکروسکوپ نوری و الکترونیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نمونه هایی از لوله کوره ریفرمر آمونیاک تخریب شده بریده و آزمایشات متالوگرافی بر روی آنها انجام شده است. بررسی نمونه ها به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی و با تکنیک های الکترونهای ثانویه و تفرق الکترون برگشتی صورت گرفته است. همچنین در نواحی مرز دانه ها آنالیز شیمیایی رسوبات به وسیله اشعه ایکس انجام شده است. در این لوله ها که به وسیله کاتالیست های حاوی نیکل پر شده گاز متان با بخار آب، دی اکسید کربن و اکسیژن واکنش کرده و گاز سنتز به وجود می آید. بسته به شرایط کاری فرآیند، حرارت حاصل از این واکنش ها می تواند مثبت، صفر و یا منفی باشد. کارکرد کاتالیست ها اهمیت خاصی در تولید حرارت فوق در لوله ها دارد. غیر فعال شدن کاتالیست ها به وسیله تزریق هیدروکربن های سنگین تر از پیش بینی و طراحی در لوله ها قابل اجرا است. این نوع هیدروکربن ها باعث ایجاد یک لایه کربن بر روی کاتالیست ها، حرارت درون لوله ها بالا رفته و باعث خزش می شود. در این تحقیق در نمونه های تهیه شده از لوله های تخریب شده، حفره های مرز دانه ای که بیانگر بالا رفتن درون لوله ها و خزش کردن آنها است مشاهده و چگونگی رشد و تشکیل آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

با استفاده از تجزیه فاکتوری، اجتماع عناصر همراه در اکتشافات ژئوشیمیایی از طریق رسوبات رودخانه ای با برداشت 233 نمونه در منطقه شاهکوه در شرق ایران مورد تحقیق قرار گرفت. با استفاده از یک مدل پنج فاکتوری که مبین 70.6% کل تغییرات بود لیتولوژی منطقه به طور نسبی کانی سازی منطقه به طور کامل مورد تایید قرار گرفت. به منظور نشان دادن موقعیت آنومالی، امتیازات فاکتورها محاسبه و به نقشه و به نقشه تبدیل شدند. این روش آماری چند متغیره علیرغم و جو مشکلاتی در کاربرد آن در مناطق خشک و لم یزرع می تواند در این مناطق مورد استفاده قرار گیرد.

تاثیر افزودن عوامل جوانه زایی مثل Tio2 و ZrO2 بر زمانهای گیرش. کارکردن و همچنین استحکام فشاری یک سیمان یونومر شیشه ای ترمیم کننده دندان توسط آنالیز حرارتی افتراقی و پراش اشعه X مورد بررسی قرار گرفته است. افزودن 2.5 درصد ZrO2 باعث تشکیل فاز بلوری آنورتیت، CaF2, MgF2 بیشتر از زمانی شد که به همان مقدار TiO2 اضافه گردید. در نتیجه زمانهای گیرش و کارکردن و همچنین استحکام فشاری سیمان یونومر شیشه ای افزایش یافته است. همچنین افزایش زمان گرمادهی باعث افزایش تشکیل فازهای بلوری فوق می گردد.