نیما و بیاتی در ادبیات معاصر فارسی و عربی از پیشگامان شعر نو به شمار می آیند. گرچه میان این دو شاعر ارتباط و پیوندی نبوده است، اما هم زمانی و زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی مشابه و زیر سلطه استبداد و اختناق، داشتن تعهد اجتماعی همراه با روحی سرکش و معترض به وضع موجود و جبهه گیری در برابر آن، آشنایی با آثار شاعران نمادگرای فرانسه و گرایش به سمبولیسم، جنبه های مشترکی به شعر آن دو بخشیده است. از آن جمله می توان به حضور سهمگین شب در اشعار ایشان به عنوان نماد استبداد و سیاهی و خفقان اشاره کرد.این مقاله ضمن اشاره به کارکرد نماد شب در شعر معاصر، به تحلیل دو شعر «هست شب» و «للیل فی کل مکان» از نیما و بیاتی می پردازد، سپس وجوه تشابه و افتراق آن دو را بیان می کند.