عناصر طاقی معماری عموما از فلسفه، حکمت، اصول، قاعده، تکنیک و به خصوص هندسه بهره مند هستند، عناصری که در اصول یکدیگر ریشه دوانیده اند. اما خلاقیت در شیوه های اجرایی هر عنصر در عنصر دیگر با تفاوت های زیبا و خاص انجام شده است. برای مثال، هنر رسمی بندی با استفاده از اجرای مصالح کاشی پوشش های تزیینی کاذب و غیرکاذب دل پذیری را برای محراب، غرفه، ایوان، صفه و گنبدخانه به وجود آورده است و مادر هندسه سایر عناصر طاقی تزیینی شده است. کاربندی با رسمی بندی تفاوت چندانی ندارد. هنر یزدی بندی از خرد کردن آلات رسمی و کاربندی، به پدیده های شگرف دیگر تزیینی طاقی مبدل شده است. هنر طاسه سازی با استفاده از آلات عناصر مورد اشاره سبب دگرگونی در پدیده هایی شده که از آنها یاد شده است. در مجموع هنر مقرنس سازی با استفاده از آلاتی دیگر به حق زیباترین عنصر طاقی تزیینی معماری اسلامی ایران را پدید آورده، که ریشه این هنر توجه و استفاده آثار معماری اسلامی جهان اسلام را نیز سبب شده است. نتیجه این که با مطالعه مبانی نظری و به خصوص تجربه اندوزی عملی از عناصر یاد شده می توان به نوآوری هایی در این زمینه نائل آمد. این مقاله در پی پاسخ به این دو پرسش است: ویژگی های تزیینی طاقی در ادوار اسلامی در ایران دارای چه روند تکاملی بوده است؟ چطور می توان نوآوری های شگرف را از تزیینات طاقی در چهارچوب سنت به وجود آورد؟ هم چنین روش پژوهش موجود با بهره گیری از مطالعات نظری و میدانی، مبتنی بر کشف آموزه های استادان بزرگ در اجرای عناصر طاقی آثار ایران است که انشاله مفید خواهد بود.