Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
عنوان: 
نویسندگان: 

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    621
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    -
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    2767
  • دانلود: 

    0
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2767

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 1
عنوان: 
نویسندگان: 

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    621
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    -
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1366
  • دانلود: 

    0
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1366

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    3-10
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    860
  • دانلود: 

    540
چکیده: 

هدف: علیرغم وجود گزارش هایی مبنی بر تفاوت جنسی درتکوین تحمل به اثر ضد دردی مرفین، تاکنون مکانیسم دقیق این تفاوت ها ناشناخته است. با تکیه بر شواهد موجود در خصوص دخالت هورمون های جنسی در بروز تفاوت های وابسته به جنس در اثرات ضددردی اپیوئیدها و نقش شناخته شده نروترنسمیتر گلوتامات در بروز پدیده تحمل نسبت به مرفین، در این مطالعه ابتدا تفاوت جنسی و نقش استروئیدهای جنسی بر تکوین تحمل به اثر ضد دردی مرفین در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته و سپس میزان دخالت تغییرات گلوتامات در هسته اکومبنس در بروز این تفاوت مورد مطالعه قرار گرفت.روش کار: در موش های صحرایی نر و ماده، اندازه گیری درد با آزمون Tail- flick صورت گرفته و تحمل به اثر ضد دردی مرفین با تجویز 7mg/kg,s.c. مرفین برای 8 روز متوالی، ایجاد گردید. با استفاده از روش میکرودیالیز در حیوانات هشیار، مایع خارج سلولی هسته اکومبنس استخراج و سپس با روش کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی و استفاده از ردیاب فلورسانس، میزان گلوتامات در نمونه های دیالیزی تعیین مقدار شد.یافته ها: بر اساس نتایج حاصله، اثر ضد دردی مرفین در موش های صحرایی نر دست نخورده بطور معنی داری بیشتر از جنس ماده مشابه بود (P<0.05). با گنادکتومی حیوانات، این تفاوت جنسی در اثر ضد دردی مرفین از بین رفت. میزان تحمل به اثر ضد دردی مرفین در جنس نر دست نخورده به طور معنی داری بیشتر از جنس ماده دست نخورده بود (P<0.05). بروز تحمل در حیوانات ماده دست نخورده سریع تر از حیوانات نر مشاهده شد. نتایج مطالعات میکرودیالیز نشان داد که میزان گلوتامات در هسته اکومبنس پس از تجویز تک دوز مرفین، در حیوانات ماده دست نخورده و گنادکتومی شده به طور معنی داری بیشتر از حیوانات نر می باشد. پس از ایجاد تحمل به مرفین، تفاوت جنس در میزان گلوتامات در حیوانات دست نخورده همچنان وجود داشته ولی با انجام گنادکتومی تفاوت جنسی در میزان گلوتامات هسته اکومبنس، در حیوانات تحمل یافته از بین رفت.نتیبجه گیری: به نظر می رسد آزادسازی اسید آمینه گلوتامات در هسته اکومبنس در روند تکوین تحمل به مرفین از طریق مکانیسم های حساس به استروژن تنظیم گردیده و تفاوت جنسی مشاهده شده در بروز تحمل، حداقل بخشی متاثر از نوع استروئید جنسی غالب در حیوان است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 860

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 540 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    11-19
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    3476
  • دانلود: 

    708
چکیده: 

هدف: مطالعه اثر افزایش آدنوزین مونوفسفات حلقوی (cAMP) ایجاد شده توسط دو فاکتور القایی 3 ایزوبوتیل-1- متیل گزانتین (IBMX) و دی بوتیریل آدنوزین مونوفسفات حلقوی (db-cAMP) بر تمایز بن یاخته های جنینی انسان به سلول های عصبی.مواد و روش ها: در این مطالعه از کلونی های سلول های بنیادی جنینی انسان (رویان H1) برای تولید سلول های عصبی استفاده شد. به این منظور اجسام شبه جنینی (Embryoid body) با به کار گیری قطعاتی از کلونی های جنینی انسان ساخته و به مدت 6 روز تحت تیمار با استفاده از (1)( 4-10×5 مولار) IBMX و (9-10 مولار) db-cAMP یا (2)(6-10 مولار) رتینوئیک اسید (RA) و (3) تیمار همزمان (IBMX+db-cAMP+RA) و (4) کنترل قرار گرفتند. سپس اجسام شبه جنینی تیمار شده به صورت منفرد در محیط کشت Neuro basal کشت شدند.به منظور بررسی بازده عصب زایی تیمارهای انجام شده، علاوه بر بررسی های مورفولوژیکی از روش ایمونوسیتوشیمی با بکارگیری آنتی بادی های ویژه سلول های عصبی بالغ مانند سیناپتوفیزین، نوروفیلامنت پروتیین- سنگین، بتاتوبولین – (Microtubule Associated Protein)MAP-2,III و (Glial Fibrilary Acidic Protein)GFAP استفاده شد. همچنین برای بررسی کمی بیان ژن های درگیر درفرآیند عصب زایی واکنش نیمه کمی RT-PCR انجام شد. یافته ها: در بررسی های مورفولوژیکی، آغاز مهاجرت ساختارهای استطاله های عصبی در روز (4+6+4) مشاهده شد. مطالعات ایمونوسیتوشیمی با استفاده از آنتی بادی های مذکور آنتی ژن های شاخص عصبی نشان داد که سلول های تمایز یافته شامل سلول های عصبی بالغ همچون نورون و آستروسیت می باشند.ارزیابی بیان پروفایل ژن های درگیر در نورون زایی نشان داد ژن های سیناپتوفیزین، Hash1، گیرنده b آدرنرژیک و گیرنده استیل کولین که در گروه اجسام شبه جنینی خاموش بوده اند پس از تیمار بیان آنها مشاهده شد. بررسی کمی بیان ژن های شاخص نورون های بالغ افزایش معنی دار گیرنده رتینوئیک اسید و سیناپتوفیزین و نوروفیلامنت پروتیین- متوسط و گیرنده b- آدرنرژیک را در طول زمان تمایز از روز (4+4) تا (16+6+4) با استفاده از تیمار نشان داد که این افزایش بیان، در گروه های القا شده با cAMP نسبت به دیگر گروه ها (RA و کنترل) بیشتر بوده است (حداقل p<0.05).نتیجه گیری: مشاهدات مورفولوژیکی و نتایج ایمونو سیتوشیمی و RT-PCR نیمه کمی نشان داد که  cAMP می تواند به عنوان یک القا کننده عصبی در بن یاخته های جنینی انسانی باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 3476

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 708 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    21-26
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1378
  • دانلود: 

    510
چکیده: 

مقدمه: وراپامیل به عنوان یک مسدد کانال های مصرف وسیعی در اختلالات قلبی-عروقی دارد. شواهدی مبنی بر نقش کلسیم و کانال های کلسیمی در فعالیت غده تیروئید وجود دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف طولانی مدت خوراکی وراپامیل بر روی فعالیت تیروئید است.روش ها: این تحقیق برروی 5 گروه از موش های صحرایی نر انجام شد. گروه های1- 3  به مدت دو ماه بوسیله لوله گاواژ تحت تیمار با وراپامیل با دوزهای 10، 20 و 50 mg/kg بودند. گروه شم در مدت دو ماه تنها آب مقطر دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل دارو یا آب مقطر دریافت نکردند. در پایان دوره پس از بیهوشی و بازکردن شکم خونگیری از آئورت شکمی صورت گرفت و پس از سانتریفوژ سرم آنها جدا شد. اندازه گیری هورمون های تیروکسین توتال (TT4) و آزاد (FT4)، تری یدوتیرونین توتال (TT3)  و آزاد (FT3)، جذب تری یدوتیرونین به روش الایزا و اندازه گیری هورمون محرک تیروئیدی (TSH) به روش رادیوایمونواسی انجام گرفت.یافته ها: غلظت TT4 در گروه های شم و دوز 10 وراپامیل کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل (0.1±3.4 و 0.1±3.6 در مقایسه با 0.3±4.5 p<0.05;μg/dL) نشان داد در حالیکه در گروه دوز 50 وراپامیل (0.2±4.2) نسبت به گروه شم افزایش معنی داری مشاهده شد. در غلظت سرمی TT3 در گروه دوز 20 وراپامیل کاهش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل (8±62 در مقایسه با 14±103.3 (p<0.05;ng/dL وجود داشت. غلظت FT3(pg/dL) , FT4(ng/dL) در گروه شم نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (p<0.05) در حالیکه در گروه های دوز 20 و 50 وراپامیل نسبت به گروه شم افزایش یافت. مقدار جذب تری یدوتیرونین (درصد) در گروه های شم (1.4±20.9) و دوز 20 وراپامیل (1.4±20.7) کاهش معنی داری (p<0.005) نسبت به گروه کنترل (8±27.6) نشان داد در حالیکه در گروه های دوز 10 و 50 وراپامیل مقدار آن نسبت به شم افزایش یافت. اختلاف معنی داری در میزان هورمون محرک تیروئیدی، نسبت تری یدوتیرونین به تیروکسین و در اندازه گیری وزن روز اول و آخر آزمایش در گروه ها مشاهده نشد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تجویز خوراکی طولانی مدت وراپامیل نه تنها اثر مهاری روی فعالیت تیروئید ندارد بلکه توانسته اثر احتمالی استرس ناشی از تجویز دارو روی فعالیت غده تیروئید را کاهش دهد. اثر استرس در کاهش فعالیت غده تیروئید و نفع وراپامیل در جلوگیری از این نیاز به بررسی بیشتر دارد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1378

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 510 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    27-32
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    882
  • دانلود: 

    537
چکیده: 

مقدمه: ترکیبات سمی ارگانوفسفره (OP) جهت کنترل آفات به ویژه حشرات تولید و مصرف می شوند که آلودگی های محیطی و مسمومیت افراد را نیز به دنبال دارند. اگرچه آنزیم استیل کولین استراز (AChE) مهمترین ناحیه اثراین ترکیبات است با این حال شواهد روزافزونی حاکی از تاثیر آنها بر روندهای مختلف سلولی است. در این تحقیق اثرات غلظت های پایین پاراکسان (Paraoxon) و برهمکنش آن با فورسکولین (forskoin)، یک فعال کننده پروتیینی کیناز (PKA)A، بر روی ویژگی های کمی اسپایک های کلسیمی و فرکانس آنها در نورون های حلزون مورد مطالعه قرار گرفت.مواد و روش ها: با استفاده از تکنیک Current clamp نورون های گانگلیون تحت مری در رینگری فاقد سدیم و حاوی مهارکننده های کانال های پتاسیمی وابسته به ولتاژ (TEA , 4-AP) مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: پاراکسان (0.3-0.6mM) مدت اسپایک های کلسیمی را کاهش داد. این اثر با کاهش مدت AHP متعاقب اسپایک های واحد همراه بود که افزایش فرکانس اسپایک ها را به دنبال داشت. بنظر می رسد کاهش ورود کلسیم در طی اسپایک های کلسیمی، که با فعال کردن کانال های پتاسیمی وابسته به کلسیم تعیین کننده مدت AHP است، افزایش فعالیت نورون ها در حضورپاراکسان را باعث می شود. فورسکولین (25mM) بدون تغییر معنی دار در مدت اسپایک ها، مدت AHP را کاهش و فرکانس آنها را افزایش داد. در حضور فورسکولین، پاراکسان مدت اسپایک های کلسیمی و AHP متعاقب را کاهش و فرکانس اسپایک ها را افزایش داد ولی این اثرات به ویژه بر مدت اسپایک ها کمتر از اثرات پاراکسان در غیاب فورسکولین بود.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند اگرچه فورسکولین، همانند پاراکسان، مدت AHP را کاهش داده و فرکانس را افزایش می دهد ولی مکانیسم (های) متفاوتی از اثر پاراکسان بکار می گیرد که تا حدودی با اثرات پاراکسان بر ویژگی های اسپایک های کلسیمی و فرکانس آنها مقابله می کند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 882

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 537 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    33-39
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    746
  • دانلود: 

    526
چکیده: 

هدف: تروتروفیت ها خانواده ای از فاکتورهای رشد هستند که نقش آنها با توجه به نوع گیرنده متصل شده مشخص می شود و سبب حفظ یا مرگ سلول های مربوطه می گردند. با توجه به مشخص شدن نقش نروتروفین ها، از داروهایی با این خاصیت دپرنیل یا سلژیلین را می توان نام برد که به عنوان یک داروی کاهش دهنده مرگ نرون های حرکتی شاخ قدامی پس از آکسوتومی عصب محیطی شناخته شده است. در این تحقیق با بررسی چگونگی تغییرات mRNA گیرنده های نروتروفینی Trk-B و P75 به مطالعه مولکولی خاصیت آنتی آپوپتوتیک داروی دپرنیل بر مرگ نرون های حرکتی پس از آکسوتومی عصب سیاتیک در نوزادان موش صحرایی پرداخته شد.روش کار: حیوانات به دو گروه درمان شده (تزریق داخل صفاقی دپرنیل 2.5mg/kg) و درمان نشده (تزریق داخل صفاقی سرم فیزیولوژی) تقسیم شدند. سپس از هر گروه به سه زیر گروه براساس زمان تزریق نسبت به عمل اکسوتومی تقسیم شد. بدین ترتیب که یکساعت قبل از آکسوتومی، همزمان با آکسوتومی و یکساعت بعد از آکسوتومی تزریق دپرنیل یا سرم فیزیولوژی انجام شد. بررسی مولکول گیرنده ها به روش RT-PCR انجام شد و حیوانات در دو سری (الف و ب) در روزهای سوم و چهارم پس از تولید کشته شدند.یافته ها: نتایج نشان می دهد دپرنیل سبب کاهش mRNA گیرنده P75 پس از گذشت 24 ساعت از تزریق می شود.نتیجه گیری: بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت دپرنیل با اثر تغییر بیان ژن/سنتز پروتیین سبب کاهش mRNA گیرنده P75 پس از انجام آکسوتومی عصب سیاتیک می شود که خود موجب کاهش مرگ آیوپتوتیک نرون های حرکتی مربوطه می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 746

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 526 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    41-47
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1031
  • دانلود: 

    533
چکیده: 

مقدمه: آسیب عصبی یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده دردهای نوروپاتیک می باشد که علایمی مثل درد خودبخودی، آلودینیا و هایپرآلرژزیا همراه است. با توجه به اینکه درمان های دارویی در دردهای نوروپاتیک به طور کامل شناخته نشده است و درمان های فعلی چندان موثر نیست. لذا ضروری است که دانش خویش را در خصوص دردهای نوروپاتیک و درمان های آن افزایش دهیم. هدف از این مطالعه بررسی تجویز جداگانه و توام مورفین و MK-801 به صورت پیش درمانی بر روی پاسخ های رفتاری در یک ضایعه فشاری مزمن عصب سیاتیک یا مدل CCI می باشد.مواد و روش ها: 6 گروه که هر گروه شامل 8 سرموش صحرایی نر نژادSprague-Dawley  بود، در محدوده وزنی 230 تا 280 گرم مورد آزمایش قرار گرفت. در گروه های دریافت کننده دارو، یک گروه تجویز مورفین 30, 8mg/kg دقیقه قبل از عمل جراحی) و در گروه دیگر 20, 0.3mg/kg) MK-801 دقیقه قبل از عمل جراحی و دوز تکمیلی به همین میزان 6 ساعت بعد از عمل جراحی) و در گروه سوم تجویز توام این دو دارو با همان دوز و فاصله زمانی و در گروه چهارم به عنوان شاهد تجویز سالین انجام گردید. سپس مدل نوروپاتی  CCI ایجاد شد و پاسخ های رفتاری حیوانات نسبت به محرک های حرارتی، مکانیکی غیر دردناک، و نیز محرک های حرارتی و مکانیکی دردناک قبل از عمل جراحی و 3، 7، 14، 21 و 28 روز بعد از عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: پاسخ های رفتاری گروه CCI در مقابل گروه شاهد نسبت به محرک های غیردردناک و دردناک افزایش معنی داری داشت. که به ترتیب نشانگر پدیده های آلودینیا و هایپرآلرژزیا می باشد. حیوانات دریافت کننده مورفین، گروه دریافت کننده MK-801 در مقایسه با گروه سالین اختلاف معنی داری نشان ندادند ولی در حیوانات دریافت کننده توام مورفین و MK-801 در مقایسه با گروه سالین، آلودینیا و هایپرآلژزیا کاهش (بهبود) یافته است، که این یافته در تست آلودینیای حرارتی طی روزهای 21(P<0.05), 14(P<0.05), 7(P<0.001) از لحاظ آماری معنی دار بود.نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آنست که حیوانات در مدل درد نوروپاتی CCI حساسیت شدیدی به محرک های حرارتی و مکانیکی غیردردناک و محرک های حرارتی و مکانیکی دردناک نشان می دهند بطوریکه تجویز توام مورفین و MK-801 به تنهایی تجویز می شدند، موثرتربود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1031

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 533 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    49-56
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    844
  • دانلود: 

    562
چکیده: 

مقدمه: در این تحقیق، تاثیر اسید آسکوربیک بر القای ترجیح مکان شرطی شده و حساسیت رفتاری ناشی از نیکوتین در موش کوچک آزمایشگاهی ماده بررسی شد.مواد و روش ها: در یک آزمایش ابتدایی، ترجیح مکان شرطی شده و فعالیت حرکتی با تزریق نیکوتین (2, 1.5, 1, 0.75, 0.5, 0.25mg/kg) و یا اسید اسکوربیک (1000, 100, 10, 1mg/kg) در حیوانات بررسی شد. مقادیر مختلف اسید آسکوربیک در روزهای شرطی شدن با نیکوتین (کسب) و یا در روز تست (بیان) به حیوانات تزریق شد. حساسیت حرکتی در موش ها با تزریق داخل صفاقی نیکوتین (0.25mg/kg) به مدت 7 روز پیاپی و سپس 1 روز استراحت ایجاد شد. در روز 9 تحقیق، حساسیت حرکتی با تجویز دوز کم اثر نیکوتین (0.1mg/kg) بررسی شد. اسید آسکوربیک 20 دقیقه قبل از تجویز نیکوتین در روزهای القای حساسیت (کسب) و یا 20 دقیقه قبل از تجویز دوز کم اثر نیکوتین در روز تست (بیان) به موش ها تجویز شد.نتایج: نتایج به دست آمده نشان می دهند که: تجویز نیکوتین قادر به القای ترجیح مکان شرطی شده است اما تجویز حاد آن سبب القای بی حرکتی شدید در حیوانات می شود. تزریق اسید آسکوربیک نه قادر به القای ترجیح مکان شرطی شده است و نه فعالیت حرکتی حیوانات را تغییر می دهد. تجویز نیکوتین (هفت روز و هر روز یکبار با دوز 0.25 میلی گرم/ کیلوگرم) سبب القای حساسیت حرکتی در حیوانات شد. این حساسیت با دوز 0.1 میلی گرم/ کیلوگرم بهتر نشان داده شد. تجویز اسید آسکوربیک می تواند کسب و بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از نیکوتین را مهار کند. همچنین، آزمایشات نشان دادند که تجویز اسیدآسکوربیک قبل از تجویز نیکوتین (0.25mg/kg) قادر به مهار کسب حساسیت حرکتی ناشی از نیکوتین بود. تجویز اسید اسکوربیک در این دوزها قادر به مهار بیان حساسیت حرکتی ناشی از نیکوتین در حیوانات نبود.نتیجه گیری: از این آزمایشات نتیجه می شود که اسید آسکوربیک قادر به مهار اثر نیکوتین در القا ترجیح مکان شرطی شده و حساسیت حرکتی است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 844

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 562 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    57-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1048
  • دانلود: 

    531
چکیده: 

مقدمه: یافته های تحقیقاتی دال بر این است که استرس با فعال سازی محور HPA (هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال) مانع از تکوین تحمل به اثر ضد دردی مرفین می شود. بنابراین در این مطالعه سعی شده است اثر اپی نفرین (محصول بخش مرکزی غده فوق کلیه) برتحمل اپیوئیدی بررسی شود.روش ها: برای القای تحمل مرفین، دوز 15 میکروگرم مرفین دوبار در روز به مدت پنج امروز به شیوه داخل نخاعی (i.t.) به موش های صحرایی نر تزریق می شد. برای بررسی اثر اپی، نفرین، بیست دقیقه قبل از مرفین اپی نفرین با دوز 2، 5، 10 و یا 20 میکروگرم به طور داخل نخاعی تجویز می گردید. اثر ضد دردی مرفین توسط آزمون Tail- Flick سنجیده می شد.یافته ها: نتایج نشان داد در گروهی از حیوانات که به مدت پنج روز همزمان با دریافت مرفین، اپی نفرین را هم در یکی از دوزهای 2، 5، 10 و یا 20 میکروگرم دریافت می کردند، مرفین در روز ششم بی دردی بارزی ایجاد کرد. پس از ایجاد تحمل با 5 روز مصرف مرفین، تزریق داخل نخاعی اپی نفرین با دوز 10mg/rat از روز ششم همزمان با ادامه مصرف مرفین داخل نخاعی، باعث گردید که مرفین در روز یازدهم در مقایسه با روز ششم همان گروه بی دردی بیشتری ایجاد کند.نتیجه گیری: براساس این یافته ها، اپی نفرین درون نخاعی نه تنها از ایجاد تحمل جلوگیری می کند، بلکه آن را نیز درمان می نماید. پس بخشی از اثرات استرس در کاهش ایجاد تحمل به مرفین می تواند از فعال شدن بخش مرکزی غده فوق کلیه و افزایش سطح اپی نفرین ناشی شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1048

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 531 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    63-69
تعامل: 
  • استنادات: 

    2
  • بازدید: 

    746
  • دانلود: 

    584
چکیده: 

مقدمه: ضایعات ناشی از ایسکمی پرفیوژن مجدد (IR) شامل مجموعه ای از وقایع متوالی و مرتبط به هم می باشند. تولید نیتریک اکساید (NO) ناشی از فرم القا پذیر آنزیم نیتریک اکساید سنتاز (iNOS) نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی آسیب های ایسکمی- پرفیوژن مجدد در کلیه دار است. پرفیوژن مجدد در کلیه دار است. L-Nil، به عنوان یک مهار کننده انتخابی iNOS معرفی شده است و برای بررسی نقش iNOS در بسیاری از مطالعات استفاده شده است. در این مطالعه بر آن شدیم تا اثر آن را در جلوگیری از ضایعات IR در کلیه بررسی کنیم.روش ها: در این مطالعه برای القای ایسکمی، شریان هردو کلیه به مدت 40 دقیقه مسدود و سپس 6h پرفیوژن مجدد برقرار شد. موش های صحرایی به طور تصادفی در چهار گروه IR, Sham+L-Sham-operated و IR+L-Nil قرار گرفتند. در گروه های IR، 15 دقیقه قبل از زمان ایسکمی، (3IVmg/kg)L-Nil و انفوزیون آن را به میزان 1mg/kg و یا سالین دریافت کردند. عملکرد کلیه با اندازه گیری BUN، کراتینین پلاسما، آسپارتات آمینوترانسفراز، کسر دفع سدیم و فعالیت آنزیم ان-استیل بتا دی گلوکزامینیداز ادرار ارزیابی شد.یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که L-Nil، به طور معنی داری از افزایش شاخص های BUN، کراتین پلاسما، آسپارتات آمینوترانسفراز، کسر دفع سدیم و فعالیت آنزیم ان- استیل بتا دی گلوکوزامینیداز ادرار ناشی از ضایعات ایسکمی پرفیوژن مجدد جلوگیری می نماید.نتیجه گیری: مهار تولید NO ناشی از iNOS می تواند ضایعات ناشی از IR را کاهش داده و سبب بهبود شاخص های عملکردی کلیه گردد. این نتایج همچنین براین نکته تاکید داشت که ماهیت ضایعات ناشی از ایسکمی- پرفیوژن مجدد در کلیه چند عاملی بوده و برای درمان چنین شرایط پیچیده ای باید به دنبال راهکارهای درمانی چند جانبه بود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 746

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 584 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 2 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    71-77
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    789
  • دانلود: 

    501
چکیده: 

هدف: مطالعات قبلی ما نشان داد که، عصاره آبی الکلی برگ انگور انقباض ناشی از فنیل افرین را در آئورت موش صحرایی و در حضور اندوتلیال سالم و با دخالت سیستم NO-cGMP کاهش داد، در حالی که اثر کمتری بر انقباض ناشی از کلرور پتاسیم داشت. لذا به نظر می رسد که افزایش پتاسیم خارج سلولی به طریق موجب کاهش عملکرد مهاری عصاره شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین نقش احتمالی کانال های پتاسیم در عملکرد مهاری این عصاره می باشد.روش کار:در موش های صحرایی نر و بالغ از نژاد Wistar (170 تا 220 گرم) آئورت سینه ای جدا شد و حمام بافت حاوی محلول کربس- هانسلیت (37oC , pH7.4) با جریان دایم اکسیژن قرار گرفت و انقباضات آن تحت 1 گرم کشش اولیه به روش ایزومتریک ثبت شد. سلامت اندولیال با بروز شلی (بیش از 70%) ناشی از استیل کولین (1mM) بر انقباض ناشی از فنیل افرین (1mM) مشخص گردید. عصاره برگ انگور به روش خیساندن پودر برگ خشک انگور در الکل 70% تهیه گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که تترااتیل آمونیوم (10mM) عملکرد مهاری عصاره (0.25 تا 2mg/ml) را کاهش می دهد (P<0.001 , n=7) ولی گلیبنکلامید (1mM) اثری برعملکرد مهاری عصاره (1mg/ml) ندارد. در محیط فاقد کلسیم (همراه با EDTI)، اثر مهاری عصاره (1mg/ml , 0.5, 0.25) بر انقباض آئورت ناشی از فنیل آفرین، کاهش یافت (P<0.001, n=7). علاوه بر این، حضور ایندومتاسین (1mM) اثری بر عملکرد عصاره نداشت.نتیجه گیری: براساس این پیشنهاد نمود که، عملکرد مهاری عصاره بدون دخالت پروستاسیکلین بوده و در محیط بدون کلسیم این اثر مهاری تضعیف می گردد. احتمال داده می شود که عصاره آبی الکلی برگ انگور با دخالت کانال های پتاسیمی وابسته به کلسیم (calcium- operated K+ channels)، موجب شل شدن آئورت موش صحرایی شده است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 789

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 501 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 4
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    79-85
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    2792
  • دانلود: 

    912
چکیده: 

مقدمه: تاثیر ورزش بر سیستم های مختلف بدن انسان از جمله سیستم قلبی- عروقی و سیستم عضلانی- اسکلتی یک امر اثبات شده است. یکی از سیستم هایی که از تغییرات آن در پی ورزش مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است سیستم هموستاتیک می باشد. Coagulation و Fibrinolysis دو جزء مهم فرآیند هموستاز و تولید لخته را تشکیل می دهند که هر دو با ایجاد تعادل میان فعال کننده ها و مهارکننده های هموستاتیک تنظیم می شوند. با توجه به اهمیت بررسی نقش ورزش بر فاکتورهای انعقادی در این پروژه اثر تمرینات دوره ای بر فاکتورهای انعقادی بررسی شد.روش ها: افراد شرکت کننده در این مطالعه 16 مرد جوان سالم و غیر ورزشکار در دامنه سنی 20 تا 30 سال بودند که سابقه مشکلات قلبی- عروقی، تنفسی، خونی در بستگان درجه یک خود نداشتند و سلامت سیستم قلب و عروق آنها به وسیله پزشک متخصص تایید شده بود. 10 نفر از این افراد به صورت تصادفی انتخاب شدند و با رژیم 3 بار در هفته به مدت 8 هفته، هر بار به مدت نیم ساعت با دوچرخه ثابت به ورزش Submaximal پرداختند (1دقیقه Warm up، 15 دقیقه ورزش هوازی، 8 دقیقه active recovery، 45 دقیقه (passive recovery. 6 نفر باقی مانده در قالب گروه کنترل، دراین مدت هیچ نوع فعالیت ورزشی انجام ندادند. قبل از آغاز برنامه و پس از پایان 8 هفته پاسخ سیستم انعقادی بوسیله تست ارگومتری ارزیابی شد.یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی فعالیت فاکتور8، فاکتور9، فیبرینوژن و فعالیت فاکتور وان ویلبراند در پاسخ به ورزش افزایش یافت که این افزایش تنها در گروه آزمون معنی دار شد؛ همزمان در گروه آزمون آنتی ژن ون ویلبراند، aPTT و فعالیت فاکتور 7 کاهش معنی داری نشان دادند. بنابراین Training هوازی به مدت 8 هفته باعث تقویت پاسخ فعالیت فاکتور 9, 8, 7 فاکتور ون ویلبراند aPTT می شود ولی تاثیری بر پاسخ آنتی ژن ون ویلبراند، PT، به ورزش ندارد.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت هموستاز خون و نتایج نامطلوب ناشی از به هم خوردن تعادل سیستم های انعقاد و فیبرینولیز به نظر می رسد هر گونه فعالیت بدنی و به ویژه هر نوع برنامه ورزشی باید به دقت از نظر تاثیری که بر تعادل هموستاتیک و فعالیت سیستم های زیرمجموعه آن دارد تحلیل گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2792

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 912 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 1
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button