ماهیت دانش و شیوه دست یابی به آن، دو مقوله ای است که به موازات هم پیش رفته است. بی تردید بدون به کارگیری روش های خاص، غلبه بر مجهولات با دشواری های فراوان روبه رو است. همان طور که دانش به مرور زمان گسترش و تنوع یافته است، روش های کسب دانش نیز مراحل تکمیلی خود را به موازات آن به پیش برده است. روش و روش شناسی در مسیر تکاملی خود با گستردگی، ژرفا و پیچیدگی های فراوانی همراه بوده است. گذر از روش های غیرمدون سپس نحله های پوزیتویستی، تفهمی، هرمنوتیک و پدیدارشناسی، موجب پدید آمدن آثار و مکتوبات فراوانی پیرامون روش شناسی شده است. تقسیم و شاخه بندی علوم نیز زمینه را برای تنوع روش شناسی ها فراهم آورده است. نه تنها در روش های عام علوم انسانی، تجربی و ریاضی، بلکه در هر یک از رشته های تخصصی و زیرمجموعه های آن نیز روش شناسی های مجزا و متفاوتی تدوین شده است. روش شناسی عنوان عام و گسترده است که حاوی موضوعات فراوانی در دو حوزه روش شناسی و علوم است. روش شناسی مقوم نظریه پردازی و تولید علم به مثابه مبانی حرکت های علمی و تکنولوژیکی در یک جامعه می باشد. ریشه نظریه پردازی به شرایط و عواملی بستگی دارد که در صورت نبود یا ضعیف بودن آن شرایط فرایند تولید علم آن و تشکیل نظریه و پارادایم های مورد نیاز میسر نخواهد شد. یکی از عمده ترین آن ها روش شناسی و توجه بر آن در نظریه پردازی است. در واقع حلقه اتصال بین معرفت شناسی فلسفی با موضوع پژوهش می باشد. در این مقاله تلاش شده است تا چگونگی نقش کاربردی روش شناسی در نظریه پردازی و تولید علم که مهم ترین مبادی فرآیند تولید علم و نظریه پردازی به شمار می آیند، بررسی شود.