پژوهش های آسیب شناسی زیستی
سال:1379 | دوره:3 | شماره:1 |تعداد مقالات:10

صرع یکی از اختلالات رایج عصبی در انسان است. مشاهدات بالینی نشان داده اند که بیماران صرعی اغلب نارسایی هایی را در یادگیری و حافظه از خود نشان می دهند."کیندلینگ" یکی از مدلهای تجربی ایجاد صرع است. در این تحقیق اثر "کیندلینگ شیمیایی" با "پنتیلن تترازول" بر روی میزان مهار پس خور و مهار پیش گستر نورونهای واسطه ای مهاری بر روی نورونهای هرمی ناحیهCAI "هیپوکمپ" موش صحرایی بیهوش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی تغییر میزان مهار از الگوی تحریک دو پالسی، با فواصل بین پالسی 10، 20، 120 و 240 میلی ثانیه استفاده شد. این تحقیق به دو مرحله آزمایش مجزا تقسیم شده بود.در آزمایش اول که به منظور بررسی اثرات کوتاه مدت "کیندلینگ شیمیایی" (48 تا 144 ساعت پس از پایان تحریکات) طراحی شده بود میزان مهار پس خور و مهار پیش گستر در ناحیه CAI در هیچکدام از زمانهای بین پالسی اندازه گیری شده در گروه های کنترل و کیندل شده اختلاف معنی داری را نشان نداد. اما در آزمایش دوم که به منظور بررسی اثرات دراز مدت "کیندلینگ شیمیایی" (30 تا 33 روز پس از پایان کیندلینگ) انجام گرفت. میزان شاخص تحریک دو پالسی در زمانهای بین پالسی 10 و 20 میلی ثانیه در گروه کیندل شده به طور معنی داری (P<0.01) از اندازه آن در گروه کنترل بیشتر بود. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقات قبلی به نظر می رسد که افزایش PPI در شدتهای کم و متوسط تحریک، و نه شدت تحریک بالا، ممکن است در نتیجه افزایش فعالیت سیناپسهای تحریکی یا تغییر در تحریک پذیری ذاتی نورونهای هرمی باشد و ارتباطی با کاهش میزان مهار پس خور " گاباارژیک" نداشته باشد.

در سالهای اخیر تعداد موارد گزارش شده از بیماران "لیشمانیوز" احشائی (کالاآزار) در شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی سیر صعودی داشته و به نظر می رسد که منطقه فوق یکی دیگر از کانونهای بومی این بیماری باشد. آگاهی از وضعیت فعالیت پشه خاکیها یعنی ناقلان انواع "لیشمانیوز" (احشائی، جلدی و ...) نقش اساسی در برنامه ریزی کنترل بیماری دارد. لذا این مطالعه با اهداف تعیین "گونه"، فعالیت فصلی "ترکیب گونه ای" تعیین و بررسی شاخص خونخواری پشه خاکیها و همچنین تشریح آنها از نظر آلودگی به "پروماستیگوت" و مقایسه روشهای مختلف صید پشه خاکی در سال 1377 تدوین و انجام شد.برای جمع آوری پشه خاکیها از روشهای متداول صید شامل تله های چسبان، نورانی و "آسپیراتور" استفاده شد. این حشرات از روی کاغذهای چسبان به منظور شستشو به " استن" و پس از دو دقیقه به الکل 70 درجه انتقال می یافتند. حشرات صید شده برای تعیین هویت در یک قطره "پوری مونته" می شدند. در این بررسی در طول فعالیت پشه خاکیها 17 گونه مختلف صید شد که 13 گونه آنها متعلق به جنس "فلبوتوموس" شامل "پرفیلیوی"، "سرژنتی"، "پاپاتاسی"، "توبی"، "ماژور"، "هالپنسیس"،"الکساندری"، "بالکانیکوس"، "لونجیداکتوس"، "کاندلاکی"، "انصاری"، "برویس" و "ونیونی" و 4 گونه متعلق به جنس "سرژنتومیا" شامل "دنتاتا"، "پاولوسکی"، "سنتونی" و " اسکوامی پلوریس" بودند.فعالیت این حشرات از خردادماه شروع و با یک اوج فعالیت در مردادماه، در مهر خاتمه می یابد. از جنس "فلبوتوموس" گونه غالب "فلبوتوموس پرفیلیوی" است که در تمام فصل فعالیت پشه خاکیها در منطقه حضور داشت.نتایج شاخص خونخواری با استفاده از روش آزمایش الیزا (ELISA) با آنتی سرمهای انسان و سگ نشان داد که گونه "پرفیلیوی" 24.07 درصد از خون انسان و 3.07 درصد از خون سگ، (مخزن اهلی عامل بیماری) خونخواری کرده است، که بیانگر تمایل خیلی زیاد این گونه به خون انسان است. در این بررسی 51 عدد پشه خاکی خونخورده یا نیمه باردار تشریح گردید که هیچ موردی از آلودگی به انگل "پروماستیگوت" در آنها ملاحظه نشد. این بررسی نشان داد که ماده های گونه "پرفیلیوی" تمایل زیادی به تله های نورانی داشته و در این تله ها بیشتر از تله های چسبان صید می شوند.

این پژوهش یک مطالعه تجربی است که در سال 1378 بر روی 95 نفر از والدین دانش آموزان شب ادرار دبستانهای مناطق 11 و 12 شهر تهران انجام گرفته است. نمونه ها به طور تصادفی و با در نظر گرفتن هدف و یا معیار تشخیصی DSMIV انتخاب و سپس به سه گروه آموزشی، دارو درمانی و توام (آموزشی + درمان) تقسیم شدند.اطلاعات اولیه بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی HBM استخراج شده، سپس ابعاد دو بعد عمومی و اختصاصی رفتاری در خصوص چگونگی برخورد والدین با کودکان قبل از خواب و پس از خیس کردن رختخواب مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رفتارهای والدین با فرزندان با اختلاف میانگین 4.37 در گروه توام، 2.83 در گروه آموزشی و 3.83 در گروه دارو درمانی تفاوت معنی داری را با (P<0.05) نشان داده است. همچنین بین رفتارهای انجام شده در والدین با فرزندان خود قبل از خوابیدن در دو گروه توام است. همچنین بین رفتارهای انجام شده در والدین با فرزندان خود قبل از خوابیدن در دو گروه توام و آموزشی (به ترتیب با P<0.001 وP<0.05 ) اختلاف معنی داری مشاهده شده است. اما در گروهی که دارو دریافت کرده بودند، چنین اختلافی مشاهده نشده است. به عبارتی پژوهشگر دریافت که در ابعاد رفتار اختصاصی و عمومی، گروهی که از مداخلات دارو و آموزش (توام) استفاده نموده بودند، نسبت به گروهی که کودکانشان فقط از دارو استفاده کرده بودند پاسخ بهتری از خود نشان داده اند.

هدف این مطالعه مقایسه دو داروی "فلوکستین" و "اسپیرونولاکتون" در درمان علایم جسمانی و روانی سندروم پیش قاعدگی (PMS)  بوده است. این مطالعه به صورت تجربی، آینده نگر و کنترل شده با "پلاسبو" صورت گرفته است. تعداد 82 بیمار که تشخیص PMS در آنها به وسیله معیارهای DSM-IV و تکمیل چارت قاعدگی به مدت دو ماه صورت گرفته، به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شده و برای دو ماه متوالی از روز 15 تا 25 سیکل قاعدگی به مدت ده روز تحت درمان با یکی از سه داروی "فلوکستین"، "اسپیرونولاکتون" و "پلاسبو" قرار گرفتند.نتایج به دست آمده نشان می دهند که "فلوکستین" و "اسپیرونولاکتون" در مقایسه با "پلاسبو" در اصلاح علایم جسمانی (P=0.03) و روانی (P=0.01) سندرم یاد شده به طور واضح موثرتر بوده اند و "اسپیرونولاکتون" در مقایسه با "فلوکستین" موثربوده است (با میزان موفقیت 96.2 درصد در مقابل 76.7 درصد).همچنین در نتایج دیده شد که اختلاف مهمی در میزان چگونگی تاثیر در طول مدت سیکل قاعدگی، مدت خونریزی قاعدگی، شروع علایم PMS و تمایل به ادامه درمان و عوارض جانبی بین سه گروه درمان وجود نداشته است.

"گلیکوپروتئینها" و "گلیکوکونژوگه ها" به عنوان اجزایی از ترکیبات سطح سلول و "ماتریکس" خارج سلولی، اهمیت زیادی در هدایت میان کنشهای سلولی به هنگام "مورفوژنز" بافتی دارند. تکامل جسم مژگانی و عنبیه به میان کنشهای پیچیده و منظمی میان جام بینایی، سلولهای سیتغ عصبی و "مزانشیم" اطراف آن وابسته است. ماهیت این میان کنشها توسط اجزا "ماتریکس" خارج سلولی و قندهای انتهای تنظیم می گردد. هدف از مطالعه حاضر تعیین حضور و توزیع اجزای "ماتریکس" خارج سلولی و "گلیکوکونژوگه ها" در عنبیه و جسم مژگانی در حال تکامل بود. برای این منظور جنین های روزهای یازدهم تا بیستم از 30 سر"رت" حامله نژاد "ویستر" جمع آوری شدند و "واژینال پلاک" به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد. مقاطع 5 تا 6 میکرومتری تحت رنگ آمیزی نهایی "هیستوشیمی" و "لکتین هیستوشیمی"(S/PNA, BSA1-B4, PNA)  قرار گرفتند. قندهای انتهایی D-Ga1, Ga1/Ga1Nac و اسید "سیالیک" و اسید "هیالورونیک" و "گلیکوزآمینوگلیکانهای اسیدی کربوکسیله" در جسم مژگانی و عنبیه شناسایی شدند. با افزایش سن جنین، واکنش عنبیه و جسم مژگانی به "لکتین"PNA  و روش هضم آنزیمی - "لکتین" PNA یک سیر صعودی نشان داد، در حالی که بیشترین پاسخ به لکتین BSA1-B4 در روز شانزدهم جنینی دیده شد. بدین ترتیب به نظر می رسد ترکیبات "ماتریکس" خارج سلولی و "گلیکوکونژوگه های" سطح سلول، همپای وقایع "مورفولوژیک" در جریان "مورفوژنز" بافتی تغییر می کنند و زمینه ساز آنند.

از آنجا که مکانیسمهای تنظیم کننده تعادل پاسخهای ایمنی Th1 و Th2 تعیین کننده نتیجه بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای "آلرژیک" و عفونی می باشند. در بسیاری از تحقیقات مورد توجه محققان قرار می گیرند. از این رو در مطالعه حاضر اثر "نیتریک اکساید" بر تولید "سایتوکینهای" شاخص Th1 و Th2 یعنی IL-4 ("اینترلوکین" 4) و IFN-γ (اینترفرون گاما) به وسیله سلولهای EL4T و سلولهای غدد لنفاوی "اینگوینال" موشهای BALB/C و C57BL6 بررسی شده است. بدین منظور "سایتوکینهای" فوق در حضور مقادیر متفاوت SNAP، ماده دهنده "نیتریک اکساید" و نیز L-NIL، LNMMA، مهار کننده های آنزیم "نیتریک اکساید سنتاز" (NOS) در مجاورت "پروماستیگوتهای لیشمانیا ماژور" به عنوان "آنتی ژن" و نیز "میتوژن" conA، با استفاده از روش "الایزا" اندازه گیری شد. همچنین میزان "نیتریک اکساید" تولید شده در محیط کشت با استفاده از روش "گریس" بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده کاهش ترشح IL-4 و افزایش ترشح IFN-γ در مایع رویی کشت سلولهای EL4  و سلولهای غدد لنفاوی در حضور SNAP است. از طرف دیگر، افزایش ترشح IL-4 و کاهش ترشح IFN-γ در حضور مهار کننده های آنزیم "نیتریک اکساید سنتاز" L-NIL و LNMMA مشاهده شد که البته L-NIL تاثیر بیشتری در مقایسه با LNMMA  بر روی تولید نیتریک اکساید و نیز ترشح "سایتوکینهای" IL-4 و IFN-γ داشت (P<0.01).علاوه بر این، تاثیر بیشتری بر تولید نیتریک اکساید ترشح "سایتوکینها" در حضور مقادیر بیشتری ازL-NIL ،LNMMA, SNAP  مشاهده شد (P<0.01). بنابراین با توجه به یافته های فوق، این احتمال وجود دارد که در آینده برای درمان بیماریهایی که در آنها عدم تعدل T1/T2 مشاهده می گردد، بتوان از محرکها یا مهارکننده های "نیتریک اکساید" استفاده کرد.

مشاهدات زوج شده بر دو نوع هستند، مشاهدات زوج شده ذاتی که اغلب در تحقیقات مختلف مورد ارگانهای زوجی بدن نظیر چشم، گوش، دست و پا، کلیه، ریه،... در مطالعات مربوط به دوقلوهای همسان به طور مکرر دیده می شود و مشاهدات زوج شده از طریق جور کردن (matching) که در آن افراد مورد و شاهد در مطالعات مورد - شاهدی بر حسب خصوصیاتی خاص با یکدیگر زوج می شوند و ما علاقه مند به بررسی تفاوتهایی در یک یا چند متغیر پاسخ خاص در بین دو گروه هستیم.به کمک مدلهای مناسب می توان ارتباط بین متغیر پاسخ و متغیرهای تشریحی اندازه گیری شده را به طور دقیق مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین این مدلها، مدلهای خطی تعمیم یافته اند که به علت گستردگی و کارایی زیاد نقش عمده ای در تحلیل داده های مختلف ایفا می کنند. در این مقاله با مرور اجمالی انواع متفاوتی از این مدلها، طریقه به کارگیری مدل لجستیک تجمعی برای تحلیل داده های زوج شده را بیان می کنیم. سپس به کمک این مدل داده های مربوط به وضعیت سمع ریه افراد در استان تهران را، که قسمتی از داده های "طرح بررسی سلامت و بیماری در ایران" است، تجزیه و تحلیل می کنیم. نتایج نشان می دهد که سن، استعمال دخانیات و جنسیت از عوامل موثر بر مشکلات ریوی در استان تهران است.

روش الایزای نقطه ای به عنوان روشی دقیق، ساده و قابل اجراء در شرایط مختلف، برای تشخیص برخی از بیماریها، با ارزش شناخته شده است. به منظور ارزیابی این روش در تشخیص "توکسوپلاسموزیس" تعداد 25 نمونه سرم از "رتهای" آلوده شده به سویه RH "توکسوپلاسماگوندی" که با روش Dye-test نیز مثبت بودند و تعداد 25 نمونه سرم نیز از "رتهای" غیرآلوده (Dye-test منفی) انتخاب شد. "آنتی¬ژن" دفعی - ترشحی E/SA نیز از مایع صفاق موشهای سفید کوچک آزمایشگاهی که به "توکسوپلاسما" آلوده شده بودند با استفاده از رسوب سولفات آمونیم 30 درصد اشباع تهیه شد و سرمها با روش الایزای نقطه¬ای آزمایش شدند.نتایج نشان داد که این روش آزمایشی با شرایط مطالعه حاضر برای تشخیص "توکسوپلاسموزیس" از ارزش تشخیصی مناسبی (حساسیت 100 درصد و اختصاصیت 88 درصد)برخوردار است.به هر حال لازم است این روش در رابطه با آلودگیهای انسانی نیز آزمایش شود و در صورت مناسب بودن ارزش تشخیصی آن، برای استفاده در آزمایشگاههای تشخیص طبی پیشنهاد شود.