هدف: تعیین میزان کارآیی دانش درماتوگلیفیک در مطالعه اتیولوژی شکاف های حفره دهان.مواد و روشها: مطالعه تحلیلی و مشاهده ای و کاربردی به صورت موردی و شاهدی با روش نمونه گیری به صورت تصادفی، ساده و بدون جایگزینی در دو گروه آزمون (مبتلا به شکاف کام یا لب) و کنترل (سالم) در خراسان شمالی در سال 1386 صورت گرفت. در دو گروه پرینت کف دست و انگشتان به عمل آمد و خط شماری c-d, b-c, a-b و اندازه گیری زاویه ای atd و تشخیص الگوی نوک انگشت در دست راست و چپ افراد صورت پذیرفت. آنالیز آماری داده ها با استفاده از روش آمار استنباطی طرح آزمایشها صورت گرفت.یافته ها: عامل گروه و جنس بر متوسط خط شماری d-c, b-c, a-b و متوسط زاویه atd دست راست و چپ فاقد تاثیر است، مجموع میانگین a-b در زنان و مردان در گروه کنترل (38.63) و آزمون (38.89) تقریبا برابر است. مجموع خط شماری (TABRC) a-b به تفکیک زنان و مردان به تفکیک دست راست و چپ زنان و مردان در دو گروه کنترل و آزمون فاقد اعتبار آماری است. فراوانی خط شماری ها در دست راست و چپ نشان می دهد خط شماری c-d و زاویه atd دست راست بیشتر از دست چپ است.بیشترین فراوانی الگوی نوک انگشت در هر دو دست و در هر دو گروه به صورت کیسه ای است. در دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ الگوی نوک انگشتان دو دست، هیچ گونه اختلاف آماری قابل توجه مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به مطالعات انجام شده، شواهد متعدد و متناقضی که در زمینه احتمال وجود الگوهای درماتوگلیفیک خاص در مبتلایان به شکاف کام و لب توسط محققین متعدد مطرح شده است که با استناد به نتیجه تحقیق حاضر هیچ گونه اختلاف آماری قابل توجه در مقایسه خط شماری کف دست و مشخصات الگوی انگشتان دست راست و چپ، دو گروه مشاهده نمی شود. با توجه به اینکه فاکتورهای متعدد محیطی و ژنتیکی در بروز بیماری موثرند، می توان گفت اظهار نظر قطعی در این خصوص مستلزم ایجاد مطالعات گسترده تر در اقوام مختلف و مقایسه آنها با هم است.