علوم کشاورزی
سال:1386 | دوره:13 | شماره:1 |تعداد مقالات:25

خرما از محصولات باغی است که از زمان های بسیار دور یکی از مهم ترین منابع تامین انرژی و تغذیه انسانی بوده است. ایران یکی از عمده ترین تولید کنندگان خرما در دنیا محسوب می شود. در این مقاله وضعیت صادراتی خرمای ایران در سنوات گذشته (طی سال های 2003-1970) بررسی شده و تابع عرضه صادرات خرما تخمین و میزان عدم پایداری درآمد صادراتی آن تعیین گردیده است. نتایج نشان داد که استراتژی صادراتی خرمای ایران بر اساس معیار RCA در طول دوره مورد بررسی، ضعیف تر از کشورهای عراق، تونس، عربستان و الجزایر بوده و یا اصلا استراتژی مشخصی نداشته است. همچنین میزان ناپایداری درآمد صادراتی حاصل از خرمای ایران طی دوره مورد بررسی برابر 25.4 محاسبه گردیده، که نشان دهنده نوسانات بالای درآمد صادراتی خرما در طول زمان می باشد.

از مباحث مهم اقتصادی در ایران، موضوع صادرات غیرنفتی می باشد و افزایش سهم صادرات غیرنفتی به عنوان یک هدف عمده در برنامه های توسعه اقتصادی کشور مطرح است. در این میان صادرات محصولات کشاورزی نقش عمده ای در صادرات غیرنفتی داشته و صادرات این بخش نسبت به بخش های دیگر از ثبات بیشتری برخوردار است. پسته و کشمش از جمله مهمترین محصولات صادراتی کشور هستند و جایگاه خاصی را در تجارت خارجی کشور دارا می باشند. با توجه به اهمیت صادرات غیر نفتی و به تبع آن صادرات کشاورزی، و جایگاه پسته و کشمش در این خصوص، این نیاز احساس شده است که با شناسایی عوامل موثر بر سهم ایران در بازارهای جهانی این دو محصول، راهکارهای لازم جهت ارتقا و یا حداقل حفظ این سهم ارایه گردد. در این تحقیق سهم ایران به عنوان تابعی از متغیرهایی مانند نسبت قیمت صادراتی ایران به قیمت صادراتی کشورهای رقیب و نیز نسبت نرخ واقعی ارز ایران به نرخ واقعی ارز کشورهای رقیب در بازارهای هدف، با استفاده از داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات معمولی، روش حداقل مربعات تعمیم یافته و همچنین رگرسیون به ظاهر غیر مرتبط و نیز با بکارگیری نرم افزار Eviews مورد برازش قرار گرفت و ضرایب مورد نظر محاسبه گردید. نتایج حاصل از تخمین نشان می دهد که نسبت قیمت صادراتی ایران به کشورهای رقیب از جمله متغیرهایی است که به لحاظ تئوریک بر سهم بازار تاثیر گذار است. در این تحقیق ضریب تخمین متغیر فوق عمدتا دارای علامت مورد انتظار (منفی) بوده است. همچنین نتایج حاصل عمدتا نشان می دهد که ارتباط معکوس میان سهم بازار و متغیر بی ثباتی قیمت های نسبی صادراتی وجود دارد. این در حالی است که بی ثباتی نسبی نرخ های ارز از لحاظ آماری غیر معنی دار می باشند. افزایش نرخ ارز نیز به دلیل گران تر شدن کالاهای وارداتی اثر معکوس بر تقاضای مصرف کنندگی خواهد داشت.

یکی از مهم ترین ابعاد ارزشیابی برنامه های آموزشی ترویجی، "ارزشیابی اثر بخشی" است، از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزشی مرتع داری برگزار شده توسط وزارت جهاد کشاورزی، انجام گرفت. تحقیق از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه این تحقیق دارای دو گروه آماری است. جامعه آزمون شونده متشکل از 130 نفر از بهره برداران شرکت کننده در کلاس های آموزشی حفاظت مرتع در شهرستان تویسرکان بوده که 100 نفر از آنها از طریق نمونه گیری نظام دار انتخاب شدند که از این تعداد 80 نفر به پرسشنامه های ارسالی پاسخ دادند. به علاوه 80 نفر از بهره برداران که در دوره ها شرکت نکرده بودند از طریق نمونه گیری تصادفی ساده و به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. داده های این گروه ها با تکمیل پرسشنامه ها و به وسیله مصاحبه جمع آوری گردید. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از پانل کارشناسان متشکل از اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان ترویج و منابع طبیعی به دست آمد. پرسشنامه آزمون میدانی شده و پس از تجزیه و تحلیل پایانی، آلفای کرونباخ 81 درصد به دست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین میزان دانش و آگاهی دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. ویژگی های آموزشی دوره ها نسبتا مطلوب بود. میزان مشارکت دهی فراگیران برای بحث در مطالب آموزشی رابطه ای بسیار قوی با میزان رضایت آنها داشته و روش عملی مفیدترین روش آموزشی ارزیابی شده است.

نقش آموزش در ارتقا و بهبود کیفیت نیروی انسانی و تاثیر آن در افزایش بهره وری و تولید غیر قابل انکار می باشد. مطالعه حاضر به منظور تدوین الگو و ساز و کار مناسب در جهت انطباق و سازگاری دوجانبه بین نظام آموزش متوسطه کشاورزی و توقعات بازارکار با هدف ایجاد اشتغال مرتبط و مناسب برای فارغ التحصیلان و ارتقای بهره وری آنان به اجرا درآمده است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، خبرگان، مجریان و فارغ التحصیلان نظام آموزش متوسطه کشاورزی در ایران بوده که 38 نفر از خبرگان، 120 نفر از مجریان و 210 نفر از فارغ التحصیلان نظام آموزش متوسطه کشاورزی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه می باشد. روایی محتوایی پرسشنامه با کسب نظرات اساتید و صاحبنظران در حوزه آموزش متوسطه کشاورزی بدست آمد. آزمون مقدماتی برای بدست آوردن ضریب اعتبار این پرسشنامه انجام گرفت و ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه خبرگان 0.83، برای مجریان 0.87 و برای فارغ التحصیلان برابر 76% بدست آمد. از نظر فارغ التحصیلان، انجام کارآموزی و کارورزی، استفاده از تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی، محتوی دروس مهارتی و عملی، تجربه عملی و کاری مربیان و روش تدریس مربیان می تواند در افزایش مهارت عملی آنها نقش اساسی ایجاد کند. از دیدگاه خبرگان هدف تربیت کارگر ماهر، اولویت به دانش آموزان مناطق روستایی در فرایند جذب و پذیرش و توسعه صادرات محصولات کشاورزی در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را دارا می باشند. از دیدگاه مجریان آموزش متوسطه کشاورزی، هدف اصلی نظام آموزش متوسطه کشاورزی تربیت نیروی انسانی مورد نیاز مناطق مختلف کشور در بخش کشاورزی می باشد. از نظر آنها جذب دانش آموزان روستایی، تاکید بر دروس عملی و مهارتی، صلاحیت علمی و تخصص کادر آموزشی و نقش عوامل خدماتی و حمایتی در ایجاد اشتغال از راهکارهای مهم توسعه نظام آموزش متوسطه کشاورزی می باشد.

به منظور بررسی کمی و کیفی جنگلکاری پارک طبیعت پردیسان که به گونه های اقاقیا، زبان گنجشک، عرعر، سرو نقره ای، کاج تهران و زربین جنگلکاری شده است، آماربرداری به صورت تصادفی سیستماتیک و با شدت 1.3 درصد در شبکه آماری 100´150 متر و قطعات نمونه دایره ای شکل 2 آری صورت گرفت. در بررسی کمی پارامترهایی همچون قطر برابر سینه، قطر تاج، ارتفاع درخت و طول تاج اندازه گیری و سپس نمودار پراکنش قطر و ارتفاع و منحنی ارتفاع ترسیم شد. بررسی کیفی نیز شامل ارزیابی فرم تاج و شادابی درختان و فرم تنه و درصد زنده مانی بود. در تجزیه و تحلیل داده ها جهت بررسی مشخصه های کمی از تجزیه واریانس و آزمون دانکن استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ خصوصا کاج تهران دارای بیشترین رویش قطری و ارتفاعی بوده و گونه اقاقیا کمترین میزان رویش را داشته است. از نظر شادابی (سلامت تاج) کلیه گونه ها دارای وضعیت مناسبی هستند به طوری که در بین پهن برگان گونه عرعر با 69.1 درصد شادابی و در بین سوزنی برگان گونه کاج تهران با 83.3 درصد شادابی از بیشترین میزان سلامت تاج برخوردارند. به لحاظ زنده مانی گونه اقاقیا و سرو نقره ای با 89.9 درصد بیشترین و گونه کاج تهران با 80 درصد کمترین میزان را دارا می باشند.

در این تحقیق تجزیه و تحلیل حساسیت بر روی مدل بیلان آب خاک برای انگور دیم در ریز حوضه های کشت در منطقه باجگاه در استان فارس انجام شد. هدف از این تحقیق تعیین پارامترهای موثر و کم تاثیر بر روی مدل بود. برای انجام تحلیل حساسیت پارامترهای مهم مدل مانند: مقادیر روزانه حداقل و حداکثر دما به صورت هم زمان، مقادیر روزانه حداقل و حداکثر رطوبت نسبی به صورت هم زمان، مقدار سرعت روزانه باد در ارتفاع 2 متری از سطح زمین، مقدار ساعات آفتابی روزانه واقعی و همچنین مقادیر ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی لایه های مختلف به صورت هم زمان، مقادیر ضرایب گیاهی سه گانه و مقدار ضریب آب سهل الوصول در نظر گرفته شده و به مقادیر آن ها 10 درص کم و اضافه گردید و تحلیل حساسیت به روی مدل انجام شد. سپس نتایج محاسبه شده رطوبت حجمی در لایه ششم خاک (عمق 120 سانتی متری) و مقدار آب خاک تا عمق 120 سانتی متری به وسیله مدل با نتایج اندازه گیری شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد که تغییر ظرفیت زارعی لایه های مختلف نیمرخ خاک و تغییر ضریب گیاهی دارای بیشترین حساسیت بوده و پارامترهای دیگر که در محاسبه تبخیر تعرق بالقوه گیاه مرجع نقش دارند، دارای حساسیت کمی بر روی مدل محاسباتی می باشند.

برای طراحی سامانه های آبیاری، توصیه شده است از مقادیر میانگین ETC روزانه برای دوره حداکثر نیاز آبی و احتمال وقوع مناسب استفاده شود. این حالت از بروز تنش آبی در گیاه تحت آبیاری به دلیل عدم توانایی سامانه آبیاری در تامین نیاز آبی گیاه جلوگیری خواهد کرد. عوامل موثر بر انتخاب سطح احتمال وقوع و دوره آبیاری نوع گیاه، نوع بافت خاک مزرعه، ریسک پذیری زارع و نوع سامانه آبیاری می باشند. در این تحقیق ابتدا تاریخ شروع و خاتمه دوره های حداکثر نیاز آبی گیاهان الگوی کشت سد علویان واقع در شمال شهر مراغه استخراج شد. با توجه به تاریخ به دست آمده، منحنی های میانگین ETC روزانه گیاهان الگوی کشت برای دوره های یک الی 30 روزه حداکثر نیاز آبی با احتمال وقوع های متفاوت استخراج شد. نتایج حاکی از اختلاف قابل ملاحظه در مقادیر میانگین ETC روزانه با سطح احتمال وقوع های متفاوت می باشد که این حالت تاثیر قابل توجهی در مقادیر ظرفیت سامانه های آبیاری می گذارد. از منحنی های استخراج شده، می توان مقدار میانگین ETC روزانه برای دوره حداکثر نیاز آبی تعیین شده و با احتمال وقوع توصیه شده را به دست آورد. با توجه به نتایج حاصل، در صورت استفاده از مقادیر میانگین ETC روزانه برای دوره های 10 روزه حداکثر نیاز آبی و در سطح احتمالاتی 50%، تا 21% کمتر از مقدار مورد لزوم گیاه در دوره حداکثر نیاز آبی به آن آب تحویل می گردد. تنش وارد شده در این حالت کاهش قابل ملاحظه در محصول گیاهان حساس ایجاد خواهد کرد.

خشکسالی یک بلای طبیعی است که کلیه اقلیم ها را تحت تاثیر قرار می دهد. به دلایل مختلف مانند متفاوت بودن نیاز آبی توسط بخشهای متقاضی، تاکنون تعریف واحدی برای خشکسالی ارایه نشده است. این پدیده اقلیمی انواع مختلفی دارد که عبارتند از: خشکسالی هواشناختی، هیدرولوژیک و کشاورزی. برای ارزیابی شدت خشکسالی بصورت کمی از شاخص های خشکسالی استفاده می شود. در ایران هیچگونه مطالعه ای پیرامون ارزیابی شدت خشکسالی کشاورزی صورت نگرفته است. شاخص های مورد استفاده در جهان برای ارزیابی شدت خشکسالی کشاورزی دارای نارسایی های کلی هستند. در این مطالعه ابتدا یک تعریف بر اساس عملکرد نسبی محصول برای خشکسالی کشاورزی ارایه شده، سپس با استفاده از آن شاخصی برای ارزیابی شدت خشکسالی کشاورزی پیشنهاد گردیده است. در این شاخص عملکرد نسبی محصول با میانگین طولانی مدت آن مقایسه و بر اساس آن شدت خشکسالی تعیین می گردد. با کاربرد این شاخص، شدت خشکسالی طی 30 سال گذشته در منطقه تبریز و برای زراعت گندم دیم مشخص گردیده است. برای شبیه سازی عملکرد نسبی محصول در سال های گذشته از مدل دورنبوس و کاسام (1979) استفاده شده است. برای تعیین تبخیر و تعرق واقعی گیاه که یکی از اطلاعات ورودی این مدل می باشد مدل سیمپل بکار گرفته شد. برای ارزیابی مدل سیمپل، یکسری مطالعات مزرعه ای صورت گرفت. نتایج این مطالعات نشان داد که این مدل دقت زیادی در شبیه سازی تبخیر و تعرق گیاه دارد. همچنین در این تحقیق قابلیت شاخص های درصدی از بارندگی عادی (PNPI)، معیار بارندگی سالانه (SIAP) و S برای ارزیابی شدت خشکسالی کشاورزی در منطقه مورد بررسی قرار گرفته و رابطه بین میزان عملکرد نسبی محصول و توزیع زمانی بارندگی در مراحل مختلف رشد با استفاده از همبستگی چند متغیره ارایه شده است.

به منظور بررسی اثر گیاهان خانواده بقولات (Fabaceae) به عنوان کشت ماقبل و همچنین اثر آرایش و مقادیر مختلف کود دامی بر عملکرد پاییزه، در سال 1377-1373 در منطقه قزوین (ارتفاع از سطح دریا 1350 متر، میزان متوسط بارندگی سالیانه 370 میلی متر و متوسط دمای سالیانه 13.6 درجه سانتیگراد)، آزمایشی اجرا شد. زمین آزمایش در سال های 1371 و 1372 به صورت آیش بود، در سال های 1373 تا 1375 کرت های اصلی زیر کشت گندم پاییزه، یونجه یکساله، سویا و تیمار آیش قرار گرفت و در کرت های فرعی، مقادیر صفر و 5 تن کود دامی پوسیده به کار برده شد. در سال 1376 در زمین هایی که تناوب زراعی مذکور اجرا گردیده بود، آزمایش مورد نظر به صورت تک کشتی گندم پاییزه به صورت یک آزمایش فاکتوریل دو عاملی (4´2) در سه تکرار اجرا شد. کود دامی و تناوب هر دو اثر معنی دار و مثبتی در بازده عملکرد گندم زمستانی و اجزای عملکرد آن داشتند. در تناوب زارعی مرسوم: گندم پاییزه، آیش، سویا و یونجه، میزان عملکرد گندم در زمین هایی که کود آلی به کار برده شده بود به ترتیب 4080, 2570, 1860 و 4830 و در زمین های بدون کود دامی 3130, 2090, 1490 و 4100 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که عملکرد گندم پاییزه در تناوب زارعی پس از یونجه یکساله و سویا و با کاربرد کود دامی، افزایش قابل توجهی داشت. معادلات رگرسیونی حاکی از افزایش عملکرد دانه با افزایش ازت نیتراتی خاک بود.

به منظور ارزیابی صفات موثر بر وزن دانه ارقام گندم تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی در دو منطقه کرج و تربت جام با 9 رژیم مختلف آبیاری بر روی هر سه رقم گندم نان در چهار تکرار به صورت فاکتوریل در قالب آماری بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، دوره موثر پرشدن دانه، حداکثر وزن دانه و وزن هزار دانه در منطقه کرج بیشتر از منطقه تربت جام بود. اثر تیمار تنش خشکی در سطح احتمال 0.01 معنی دار بود. به طوری که تیمار شاهد (T1) بیشترین عملکرد و طول دوره پرشدن و کمترین سرعت رشد دانه را دارا بود. و تیمار آبیاری کافی تا گلدهی و قطع آبیاری از گلدهی تا پایان دوره رشد (T8) دارای کمترین عملکرد و طول دوره پرشدن دانه و بیشترین سرعت رشد دانه بود. شرایط تنش موجب کاهش طول دوره پرشدن دانه و افزایش سرعت رشد دانه گردید. نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد دانه با مدت پرشدن دانه و حداکثر وزن دانه همبستگی مثبت و با سرعت رشد دانه همبستگی منفی دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که طول دوره پرشدن عمده ترین صفت در توجیه تغییرات وزن نهایی دانه است و پس از آن سرعت پرشدن دانه بخش عمده ای از بقیه تغییرات وزن نهایی دانه را تعیین می نماید.

به منظور بررسی زمان و ارتفاع برداشت بر عملکرد دانه راتون برنج در رقم طارم هاشمی، آزمایشی در سال زراعی 1382 در شهرستان ساری به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گردید. در این مطالعه زمان برداشت به عنوان عامل اصلی در سه سطح (T1: اولین برداشت در 7 شهریور ماه T2: دومین زمان برداشت در 17 شهریور و T3: سومین زمان برداشت در 27 شهریور) و ارتفاع برداشت به عنوان عامل فرعی در پنج سطح (شامل h1: کف بر، h2: 10 سانتیمتر، h3: 20 سانتیمتر، h4: 30 سانتیمتر، h5: 40 سانتیمتر) در نظر گرفته بود. عملکرد دانه در اولین زمان برداشت بیشتر از زمان های دیگر برداشت بود که به خاطر افزایش برخی اجزای عملکرد مانند تعداد پنجه و پنجه های بارور در کپه، تعداد خوشه در مترمربع و درصد خوشه چه های پر شده بود. عملکرد دانه در ارتفاع برداشت 40 سانتیمتر از سطح زمین بیشترین شد که به علت افزایش تعداد کل خوشه چه در هر خوشه بود. عملکرد کاه نیز در اولین زمان برداشت (7 شهریور ماه) حداکثر بود که به خاطر ازدیاد ارتفاع بوته و تعداد پنجه در هر کپه بوده است و همچنین عملکرد کاه در ارتفاع برداشت 40 سانتیمتر از سطح زمین بیشتر شد که به علت افزایش ارتفاع بوته بود. عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت در اولین زمان برداشت و با ارتفاع برداشت 40 سانتیمتر از سطح زمین حداکثر شد. لذا نتیجه می گیریم که جهت تولید محصول بیشتر از راتون باید ارتفاع برداشت محصول اصلی بالاتر و در اولین زمان ممکن نیز برداشت محصول اصلی انجام گیرد.

به منظور بررسی اثرات کنترل مکانیکی و شیمیایی و تلفیق آنها در کنترل علف های هرز گیاه کلزان رقم هایولا 401، آزمایشی در سال 81-1380 در مزرعه تحقیقاتی مجتمع عالی کشاورزی رامین وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مرحله اجرا درآمد. یازده ترکیب تیماری مختلف از ترکیب علفکش های پیش کاشت تری فلورالین و پس کاشت ستوکسیدیم و همچنین کلتیواسیون به همراه دو تیمار شاهد بدون کنترل و شاهد با کنترل کامل علف های هرز مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین کنترل علف های هرز در تیمارهای دوبار کولتیواسیون به همراه علفکش صورت گرفت. تیمار دوبار کولتیواسیون به همراه علفکش های تری فلورالین و ستوکسیدیم و همچنین تیمار دوبار کولتیواسیون و علفکش تری فلورالین به ترتیب با 84.74 و 84.43 درصد کنترل علف های هرز بالاترین سطح را به خود اختصاص دادند. گیاه کلزا در تیمار شاهد بدون کنترل علف هرز و تیمارهای علفکش ستوکسیدیم، در مرحله گلدهی به شدت مغلوب علف های هرز شد. عملکرد دانه و روغن (به ترتیب 301.5 و 141.3 گرم در مترمربع) در تیمار دوبار کولتیواسیون و علفکش های پیش و پس کاشت کمترین شیب تغییرات را نسبت به تیمار کنترل کامل نشان دادند. افزایش عملکرد دانه در این تیمار به دلیل افزایش تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف و افزایش عملکرد روغن به دلیل افزایش عملکرد دانه بود. به طور کلی، هر چند بیشترین کنترل در تیمار دوبار کولتیواسیون به همراه هر دو نوع علفکش تری فلورالین و ستوکسیدیم اعمال گردید، اما به دلیل عدم تفاوت معنی دار، استفاده از تیمار دو بار کلتیواسیون و علفکش تری فلورالین در کنترل علف های هرز کلزا مطلوب تر به نظر می رسد.

به منظور مطالعه تاثیر تداخل تاج خروس ریشه قرمز بر روی عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان هیبرید آذرگل، آزمایشی در سال 1383 در تبریز به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با دو فاکتور تراکم تاج خروس (Dw) شامل 25, 8.3 و 41.7 بوته در مترمربع و زمان سبز شدن تاج خروس (Iw) شامل همزمان با آفتابگردان و 15 و 30 روز پس از سبز شدن آفتابگردان همراه با شاهد بدون علف هرز اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اختلاف بین تیمارهای مختلف از نظر تاثیر بر روی صفات ارتفاع ساقه در مرحله گلدهی، قطر طبق، تعداد دانه در هر طبق، درصد پوکی دانه، وزن هزار دانه، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح 99% و از نظر عملکرد دانه در سطح 95% معنی دار است. کمترین و بیشترین درصد پوکی دانه به ترتیب از تیمارهای d5i30 و d25i0 حاصل شد. بیشترین قطر طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه از تیمار تراکم 8.3 بوته تاج خروس در مترمربع و زمان تداخل 30 روز پس از سبز شدن آفتابگردان به دست آمد. درصد روغن دانه در تیمارهای تراکم 8.3 بوته تاج خروس در مترمربع و زمان های مختلف تداخل با آفتابگردان نسبت به شاهد افزایش یافت. به نظر می رسد که تراکم علف های هرز نسبت به زمان سبزشدن آن بر روی درصد روغن دانه آفتابگردان تاثیر بیشتری داشته است. در رقم مورد مطالعه زمان تداخل تاج خروس از نظر تاثیر منفی بر روی عملکرد دانه مهم تر از تراکم آن بود.

تنش شوری در بسیاری از نقاط جهان خطری جدی برای رشد گیاهان و تولید محصولات زراعی به شمار می رود. استفاده از تنوع ارقام برای گزینش صفات مطلوب در شرایط تنش یکی از راه های مقابله با این مشکل است. این آزمایش به منظور شناسایی شاخص های گزینشی در گیاه جو تحت شرایط تنش شوری انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در دو محیط غیرشور و شور انجام شد. در این آزمایش 10 لاین جوکه همگی از لاین های پیشرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری را برای اکثر صفات نشان داد، به طوری که اکثر صفات در اثر تنش شوری کاهش یافتند ولی بیشترین کاهش در صفات عملکرد دانه/ عملکرد بیولوژیکی/ ارتفاع بوته و شاخص سطح برگ مشاهده شد. با استفاده از تجزیه علیت همبستگی بین صفات باقی مانده در مدل به اثر مستقیم و غیرمستقیم تفکیک گردید. بر اساس تجزیه علیت، در شرایط غیرشور تعداد دانه با اثر مستقیم 0.709 و در شرایط شور تعداد سنبلچه با اثر مستقیم 0.161 مهم ترین جزء موثر بر عملکرد دانه تشخیص داده شدند.

در این مطالعه به منظور بررسی تاثیر شکل فیزیکی جیره به صورت پلت شده و آردی بر عملکرد جوجه های گوشتی نر و ماده آرین، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به روش فاکتوریل (2 جنس × 2 شکل جیره) به مدت 49 روز اجرا شد. صفات مورد اندازه گیری شامل افزایش وزن بدن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذا، درصد تلفات، درصد چربی محوطه بطنی، درصد راندمان لاشه و درصد یکنواختی وزن افراد گله بودند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که مصرف جیره پلت شده بیشتر از آردی می باشد، در نتیجه افزایش وزن بیشتری با مصرف جیره پلت شده نسبت به جیره آردی به دست می آید. این موضوع موجب شد که ضریب تبدیل غذا در کل دوره برای جیره پلت شده بهتر از آردی باشد. همچنین نرها نسبت به ماده ها مصرف خوراک بیشتری داشته و در نتیجه افزایش وزن بیشتری نسبت به ماده ها به دست آوردند. بنابراین ضریب تبدیل غذا در نرها بهتر از ماده ها شد. علی رغم عملکرد بهتر حاصل از مصرف جیره پلت شده، نتایج حاصله نشان داد که میانگین های درصد تلفات، درصد راندمان لاشه و درصد یکنواختی وزن افراد گله با مصرف جیره آردی بهتر از جیره پلت شده می باشند.

این پژوهش با هدف بررسی اثر جنس و سن بر روی بعضی از خصوصیات پشم گوسفند لری انجام شد. مراحل آزمایش در طی دو سال متوالی از 192 راس گوسفند بین سنین 1 تا 4 ساله تحت پوشش طرح محوری گوسفند لری انجام گرفت. وزن بدن در موقع پشم چینی، وزن بیده، طول و قطر الیاف، درصد چربی و راندمان پشم اندازه گیری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در دو سال انجام گرفت. وزن بدن در موقع پشم چینی به عنوان متغیر کواریت در نظر گرفته شد. میانگین وزن بیده، طول الیاف، قطر الیاف، راندمان پشم و درصد چربی به ترتیب 2.21±0.22 کیلوگرم، 9.47±1.75 سانتیمتر، قطر الیاف 31.67±4.19 میکرون، 72.51±8.91 درصد بود. میانگین وزن بیده و طول الیاف در ماده ها و راندمان پشم در نرها بیشتر بود. اثر سن و جنس بر روی هر پنج پارامتر اندازه گیری شد. اثر سال بر روی طول الیاف و اثر متقابل جنس و سن بر روی قطر الیاف معنی دار بود. نتایج حاصله نشان دهنده ظرافت نسبی پشم گوسفند لری در مقایسه با سایر نژادهای بومی کشور و داشتن ظرفیت بالای اصلاح نژادی در گوسفند لری جهت بهره برداری مناسب می باشد.

در این طرح به منظور تعیین انرژی قابل متابولیسم جو بدون پوشینه و مقایسه آن با جو معمولی همراه با سطوح مختلف آنزیم بتاگلوکاناز، پس از تجزیه تقریبی، تعیین نشاسته و بتاگلوکان، تعداد 45 خروس لگهورن سفید از سویه های لاین در قفس های متابولیکی جهت اندازه گیری انرژی قابل متابولیسم با روش سیبالد مورد استفاده قرار گرفتند و در قالب یک طرح کاملا تصادفی (CRD) فاکتوریل دو عامل نوع جو (در دو نوع جو بدون پوشینه و معمولی) و میزان آنزیم بتاگلوکاناز (در چهار سطح 1, 0.5, 0 و 1.5 گرم در کیلوگرم جو) جمعا در 8 تیمار و یک گروه خروس گرسنه (به عنوان شاهد) در 5 تکرار مورد آزمایش قرار گرفتند. انرژی قابل متابولیسم نمونه ها در چهار سیستم بیان کننده انرژی قابل متابولیسم ظاهری، انرژی قابل متابولیسم ظاهری تصحیح شده برای ازت، انرژی قابل متابولیسم حقیقی و انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت تعیین گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها حاکی از معنی دار شدن اثر نوع جو، اثر سطح آنزیم و اثر متقابل نوع جو و سطح آنزیم بود (p<0.05). به طوری که جو بدون پوشینه پاسخ مناسب تری به افزودن آنزیم داده و سطح مناسب مصرف، 1 گرم در کیلوگرم جو بود اما در جو معمولی آنزیم در سطح 1.5 گرم در کیلوگرم باعث افزایش انرژی قابل متابولیسم گردید (p<0.05).

در این تحقیق، تاثیر درجه روانی بر روی خواص مقاومتی کاغذ حاصل از ساقه کلزا در سه درجه روانی 500, 400, 300 با تولرانس 25 CSF مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. مواد اولیه مورد نیاز از مزارع آزمایشی جهاد کشاورزی کرج تهیه و پس از آن برای تهیه خمیر کاغذ و انجام تست های مقاومتی کاغذ به آزمایشگاه کارخانه چوب و کاغذ مازندران انتقال یافت. در این بررسی، پخت تحت شرایط 170 درجه سانتی گراد، زمان 40 دقیقه و 20% مواد شیمیایی به عنوان خمیر بهینه به منظور بررسی و مقایسه اثر پالایش انتخاب گردید. سپس از این خمیر توسط پالایشگر PFI، سه نوع خمیر کاغذ با درجه روانی 400±25, 300±25 و CSF 500±25 و از هر نوع 7 برگ کاغذ دست ساز 127 گرمی تهیه گردید. بررسی در مورد مقاومت های کاغذ بدست آمده نشان داد که با افزایش پالایش، از مقاومت در برابر پاره شدن کاسته می شود ولی سایر مقاومت های خمیرکاغذ از جمله مقاومت به خرد شدن در حالت کنگره ای و مقاومت به له شدن در حالت حلقه و سفتی افزایش می یابد. با توجه به هدف این تحقیق که تهیه کاغذ کنگره ای بوده و از آنجا که مقاومت به پاره شدن در مورد کاغذ کنگره ای کم اهمیت می باشد، خمیر کاغذ با درجه روانی 300±25 که به جز مقاومت به پاره شدن، بالاترین مقاومت ها را نشان می دهد، در این مطالعه خمیر بهینه تلقی می گردد.

در این مطالعه، برداشت چوب از جنگل های استان مازندران طی یک دوره 10 ساله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که، به غیر از تولیدات تراورس، چوب های الواری و ذغال در مورد بقیه فرآورده ها، اختلاف معنی داری بین تولیدات حوزه اداره کل منابع طبیعی ساری با حوزه اداره کل منابع طبیعی نوشهر مشاهده می شود. این معنی دار بودن دلایل عمده ای دارد؛ میزان جنگل های قابل استحصال و حجم درختان نشانه گذاری شده تاثیر زیادی در میزان بهره برداری دارد به عنوان مثال از کل جنگل های استان مازندران حدود 541795 هکتار تجاری و صنعتی و قابل استحصال هستند. از این مقدار حدود 381795 هکتار (70.5 درصد) در حوزه ساری و حدود 160000 هکتار (29.5 درصد) در حوزه نوشهر قرار گرفته اند که در نتیجه باعث شده است میزان بهره برداری و تولید انواع فرآورده های جنگلی در حوزه ساری به مراتب بیشتر از حوزه نوشهر باشد. نوع جنگل ها و شرایط توپوگرافی منطقه نیز تاثیر زیادی در میزان بهره برداری دارد در حوزه نوشهر به دلیل اینکه بیشتر جنگل های این منطقه از نوع حفاظتی هستند و اداره کل منابع طبیعی این منطقه اجازه بهره برداری را به مجریان نمی دهد و نیز به دلیل اینکه بیشتر درختان قابل استحصال در ارتفاعات با شیب زیاد قرار گرفته اند و شرایط بهره برداری را مشکل می کند، تولید انواع فرآورده های جنگلی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.

سمپاش بوم دار پشت تراکتوری مدل TF400 از جمله سمپاش های رایج در ایران است که در بسیاری از مناطق مختلف کشور از آن به منظور سمپاشی مزارع گندم، جو، سیب زمینی، ذرت و حتی سمپاشی مراتع و بسیاری از محصولات زراعی دیگر استفاده می شود. با توجه به اهمیت حفاظت از محیط زیست و نیز کاربرد منطقی سموم در مزارع از نظر هزینه های تولید، بررسی و تجزیه و تحلیل این دستگاه به منظور شناخت مهمترین پارامترهای موثر بر عملکرد آن ضروری به نظر می رسد. لذا در این تحقیق به منظور دستیابی به یک مدل ریاضی حاکم بر جریان محلول سم و اجزای مختلف سیستم، سمپاش بوم دار پشت تراکتوری مدل TF400 مورد تجزیه، تحلیل و شبیه سازی رایانه ای قرار می گیرد. بدین منظور در ابتدا معادلات حاکم بر جریان محلول سم از ورودی پمپ دیافراگمی تا افشانک های بادبزنی ارایه می شوند. سپس این معادلات که به صورت معادلات دیفرانسیل غیرخطی می باشند، توسط نرم افزار مطلب (MATLAB) حل و آنگاه به کمک جعبه ابزار شبیه سازی سیمولینک (SIMULINK) رفتار دینامیکی سمپاش، شبیه سازی رایانه ای می گردد. به منظور تایید مدل ریاضی جریان محلول سم، از آزمون کارگاهی سمپاش مورد نظر استفاده شده بدین صورت که در آزمون، فشار محلول سم در دو نقطه از سمپاش در 14 حالت مختلف کاری اندازه گیری شده تا پاسخ دینامیکی واقعی سیستم به دست آید. به دلیل نزدیکی نتایج حاصل از شبیه سازی رایانه ای با نتایج آزمون کارگاهی، مدل ریاضی ارایه شده برای این سمپاش تایید گردید.