| Year:2021 | دوره:6 |Papers Count:9

در این مقاله دو دستگاه حفاری جامبودریل و لودر LHD در معدن مس چهارگنبد برای انجام یک تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان و در دسترس بودن یا نبودن آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به برتری تحلیل آماری نسبت به سایر روش های تحلیل قابلیت اطمینان، از این روش استفاده شده است. از بین روش های تحلیل آماری داده ها نیز از آزمون های همبستگی و روند، برای دستیابی به قابلیت اطمینان استفاده شده است. با جمع آوری داده های خرابی و زمان توقف این دو دستگاه، قابلیت اطمینان جامبودریل و لودر LHD به دست آمده است.

رشد فزاینده جمعیت و به تبع آن کمبود منابع در دسترس جهت رفع نیازهای اساسی انسان ها، لزوم مدیریت و برنامه ریزی صحیح فعالیت های کشاورزی در مقیاس محلی و منطقه ای را نمایان می سازد که دستیابی به آن، نیازمند کسب آگاهی از توزیع انواع محصولات کشاورزی و سطح زیر کشت آن ها می باشد. در طی سال ها، چگونگی برآورد سطح زیر کشت محصولات همواره مورد بحث کارشناسان بوده است. هدف از این تحقیق، برآورد کل سطح زیرکشت استان گیلان با تفکیک نوع آبیاری با به کارگیری فناوری سنجش از دور می باشد. به دلیل وجود محصولات زراعی متنوع با زمان برداشت متفاوت در استان، لازم است از داده های چندزمانه ماهواره ای جهت تفکیک محصول استفاده کرد. در این مطالعه، اساس کار بر استفاده از تصاویر چند زمانه ماهوارهsentinel3 با سنجنده olci و سنجده modis استوار است. جهت تفکیک سطح دیم و ابیاری در این مطالعه، از تلفیق طبقه بندی نظارت شده و تصحیح بصری استفاده شده است. نمونه های تعلیمی با پیمایش جهانی توسط پروداکت GFSAD که برای تفکیک کشت آبی و دیمی تولید شده است استفاده شده. از آنجا که در این مطالعه، برآورد مساحت اراضی زیرکشت در استان گیلان، با بهره گیری از فناوری سنجش ازدور و تصاویر چندزمانه ماهواره ای در سامانه موتور جستجوگر گوگل صورت گرفته، نتایج آن با آمارهای ارایه شده مربوط به سال زراعی مورد مطالعه 95توسط وزارت جهاد کشاورزی، مورد مقایسه قرار گرفته است که تفاوت یا کاهش 25 درصدی در برآورد مساحت زمین های تحت کشت آبی و کاهش 14 درصدی در مساحت زمین های تحت کشت دیم را نشان می دهد. با توجه به محاسبه خطای طبقه بندی موجود، از نتایج حاصل از برآورد سطح زیر کشت در استان گیلان بر می آید که تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج به نسبت قابل قبولی در این قبیل مطالعات دارد

از جمله چالش برانگیزترین مباحث در طراحی لرزه ای سازه های زیرزمینی تقاطع تونل و گسل فعال می باشد. راهکارهای مختلفی برای حفاظت لاینینگ تونل در مقابل زلزله و حرکت گسل پیش بینی شده است که از جمله ی آن ها می توان به استفاده از لاینینگ انعطاف پذیر اشاره کرد. پیش نیاز اجرای هرکدام از این روش ها تعیین طولی از تونل است که در اثر حرکت گسل دچار آسیب خواهد شد. در این مقاله، پایداری تونل انتقال آب سردشت در محل تقاطع با گسل فعال زیرمرگ به صورت عددی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تعیین طول زون آسیب دیده، محل تقاطع این تونل با گسل زیرمرگ با استفاده از نرم افزار FLAC3D مدل سازی گردید. سپس با مدل سازی حرکت گسل و اعمال جابجایی 30 سانتیمتری، تعیین شده بر اساس مطالعات لرزه خیزی، وضعیت پایداری لاینینگ بعد از حرکت گسل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج مدل سازی و تحلیل سازه ی تونل نشان داد که لاینینگ بتنی در اثر حرکت گسل دچار آسیب جدی خواهد شد. به طوری که 18 متر از طول لاینینگ در فرودیواره و 16 متر در فرادیواره بعد از حرکت گسل باری بیش از ظرفیت خود تحمل خواهند کرد. در ادامه با مدل سازی عددی لاینینگ انعطاف پذیر، با ساخت درزه های 5/0 متری و به فاصله ی 3 متر از یکدیگر، مشخص گردید که این روش ضمن کاهش بیش از 50 درصدی طول خرابی به مقدار زیادی از شدت خرابی ها خواهد کاست.

در این پژوهش، رفتار ژئوشیمیایی عناصر Fe, As, Cr, Ni و برخی عناصر دیگر نسبت به Au و Cu در محدوده معدنی طلای هیرد شمالی مورد بررسی قرار گرفته است. محدوده معدنی طلای هیرد شمالی با وسعت حدود 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده توده های نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتشفشانی-رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار داده اند. در گزارش حاضر اقدام به برداشت 198 نمونه از واحدهای مختلف شده است.

یکی از روشهای بهبود کارایی فرآیند های پرعیار سازی استفاده از انرژی های نوین بخصوص گرمایش، مایکروویو است که در سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. بررسی ها نشان دهنده تاثیر قابل توجه گرمایش مایکروویو بر خواص فیزیکی، شیمیایی و فیزیکی-شیمیایی سطح کانی ها است و از این تغییرات می توان برای بهبود فرآیند های، خردایش، جدایش مغناطیسی، فلوتاسیون، لیچینگ، شستشوی ذغال سنگ، مسائل محیط زیستی و موارد مشابه استفاده کرد. استفاده از گرمایش مایکروویو باعث افزایش بازیابی فلزات، افزایش کارایی فرآیند، کاهش هزینه ها، صرقه جویی در زمان، کاهش آلایندگی و موارد مشابه می شود. گرمایش ماکروویو با توجه به انتخابی بودنش می تواند باعث بهبود جدایش مغناطیسی مواد شود. در تاثیر گرمایش ماکروویو خواص مغناطیسی سنگ تغییر کرده به طوری که با افزایش زمان تابش تا 60 ثانیه مغناطیس پذیری افزایش یافته ولی با افزایش زمان مجددا کاهش می یابد. با افزایش زمان گرمایش مایکروویو مغناطیس پذیری بخش فرومنیتیت افزایش می یابد که ناشی از تبدیل هماتیت به یک ماده فرومنیتیت است.

در اغلب فرآیندهای فرآوری مواد معدنی از آب زیادی استفاده می شود. با توجه به کمبود شدید آب، بازیابی آب و استفاده مجدد در کارخانه های فرآوری امری ضروری است. ارزان ترین روش جداسازی ذرات جامد از مایع، استفاده از روش ته نشینی و تیکنر می باشد. یکی از مهمترین عوامل موثر بر انتخاب و کارایی تیکنر، درصد جامد خوراک ورودی آن است. در تحقیق حاضر تأثیر درصد جامد خوراک ورودی بر سرعت ته نشینی و تراکم پذیری ذرات جامد تیکنر باطله خط یک تولید کنسانتره مجتمع سنگ آهن گهر زمین با استفاده از آزمایش های ته نشینی ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور آزمایش ها با استفاده از فلوکولانت A26 با نرخ مصرف 20 گرم بر تن در درصد جامدهای متفاوت خوراک انجام شد. با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین سرعت ته نشینی و تراکم پذیری در درصد جامد 5 حاصل شد که نشان می دهد با کاهش درصد جامد، سرعت ته نشینی و تراکم پذیری افزایش می یابد.

کانسار مس-مولیبدن لار در مرز زون جوش خورده سیستان و بلوک افغان واقع شده است. سنگ های میزبان کانسار مذکور که عمدتاً ترکیب سینیتی تا مونزونیتی دارند درجات متغیری از دگرسانی های درون زاد و برون زاد را نمایان می سازند که به سبب شباهت ترکیب سیال با سنگ های میزبان، از گسترش محدودی برخوردار بوده، فاقد منطقه بندی هستند و عموماً از نوع سیلیسی و به مقدار کمتری پتاسیک، فیلیک، پروپیلیتیک و آرژیلیک می باشند. محاسبه تغییر جرم عناصر در طی تکوین دگرسانی های مذکور نشان دهنده غنی شدگی عناصر مس، مولیبدنیم و نقره در دگرسانی های پتاسیک و فیلیک است که این امر به سبب تجمع عناصر مذکور در سیال باقی مانده و پدید آمدن کانه زایی قابل توجه است. از سوی دیگر بررسی عناصر نادر خاکی نمایانگر تهی شدگی سریم در دگرسانی های پتاسیک و فیلیک است که مبین احیایی بودن محیط ته نشست می باشد. علاوه بر این غنی شدگی یوروپیم در دگرسانی های پروپیلیتیک و آرژیلیک ناشی از پیش رفتن شرایط محیطی به سمت اکسیدان بوده که غنی شدگی سریم در دگرسانی آرژیلیک نیز تأییدی بر این امر است. بر طبق مطالعات زمین شیمیایی سیال های درون زاد مهم ترین تأثیر را در شکل گیری دگرسانی های کانسار مس-مولیبدن لار داشته اند.

در این پژوهش، از طریق پی جویی، نمونه برداری لیتوژئوشیمی و تونل سمپلینگ، پتانسیل کانه زایی طلا در محدوده هیرد شمالی مورد تحلیل و بررسی واقع شده و نقاط امیدبخش جهت ادامه عملیات اکتشافی معرفی گردید. محدوده هیرد شمالی با وسعت 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده توده های نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتشفشانی-رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار داده اند. در گزارش حاضر اقدام به برداشت 198 نمونه از واحدهای مختلف شده است.

امروزه تصاویر سنجش از دور به عنوان جدیدترین و بروز ترین اطلاعات در جهت تهیه نقشه و کاربری های اراضی شناخته شده است. این تصاویر به جهت ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشه های اراضی از اهمیت بالایی برخوردارند. ازاین رو در گوشه و کنار جهان از این تصاویر برای تهیه نقشه های اراضی استفاده میشود. در صورتیکه تهیه نقشه کاداستر زراعی با استفاده از روشهای سنتی و زمینی مستلزم صرف هزینه و وقت زیاد می باشد. در این خصوص استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا در ایران جهت تهیه نقشه بطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این تحقیق سعی شده است که به عنوان نمونه تهیه نقشه کاداستر زراعی با استفاده از تصاویر ماهواره ای Orbview صورت گیرد. منطقه مورد مطالعه شهرستان اندیمشک می باشد که بعد از انجام تصحیحات هندسی، با استفاده از نقاط کنترلی که از روی نقشه کاداستر شهری شهرستان اندیمشک استخراج گردید و همچنین بارزسازی تصویر و اعمال فیلتر Edge و Sharp به تصویر Orbview منطقه مورد مطالعه، اقدام به Digitize کردن تصویر مورد نظر برای اراضی کشاورزی اطراف شهر گردید. مراحل انجام تصحیحات هندسی و اعمال فیلتر در این تحقیق در محیط نرم افزار ENVI 5. 3 و مراحل Digitize نمودن تصویر ماهواره ای در محیط نرم افزار ArcGis10. 8 صورت پذیرفته است. با توجه به اینکه تفکیک اراضی بر اساس نام مالک نیاز به پیمایش میدانی دارد و همچنین استفاده از روشهای طبقه بندی و قطعه بندی تصاویر ماهواره ای جهت جداسازی اراضی کشاورزی نتایج دقیقی ارائه نمیدهد. و ایجاد نقشه های کاداستر زراعی را تحقق نمی بخشد، با توجه به تجربیات حاصل شده در تولید چنین نقشه های در سالهای متمادی، نهایتا" استفاده از روش رقومی سازی بصری در صورتیکه تصاویر ماهواره ای پیشنهاد شده بطور صحیح، تصحیح هندسی گردیده باشند مناسب ترین روش به نظر میرسد و نتایج حاصله دقت بالاتری را نسبت به روشهای دیگر نشان میدهد.