سال:1386 | دوره:1 |تعداد مقالات:31

هرگاه بحث از راهنمایی و مشاوره شغلی به میان می آید، تمامی توجهات به راهنمایی حرفه ای، انتخاب شغل، انتخاب مشاغل، تطابق شغل با شاغل، آزمون های استخدامی، مصاحبه و ... معطوف است. توجه عمده محققان متمرکز بر راهنمایی و مشاوره شغلی گروه های مختلف چون: تازه واردین به بازار کار، جویندگان کار، اخراجی ها و نیروهای مازاد بر احتیاج سازمان ها است و کمتر به راهنمایی و مشاوره کارکنان به ویژه کارکنان دارای مشکل توجه کرده اند.امروزه در کشورهای پیشرفته دنیا رشته تحصیلی جدیدی تحت عنوان «مشاوره سازمانی» تهیه و تدوین شده که مشکلات کارکنان سازمان ها را پس از استخدام (یعنی در حین اشتغال به کار) مورد بررسی قرار می دهد. از آنجا که کارکنان یک سازمان همیشه در معرض مخاطراتی چون استرس شغلی و خشونت در کار هستند مطالعه درباره اینگونه متغیرها و ارایه راهبردهایی برای پیشگیری از وقوع و شیوع آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.در این مقاله تلاش گردیده که مشاوره سازمانی را به عنوان رویکردی جدید برای پیشگیری از استرس و خشونت در کار مطرح نماید. از اینرو ابتدا به طرح جدیدترین تعاریف مفاهیم و طبقه بندی ها از استرس و خشونت در کار پرداخته سپس شناسایی استرس و خشونت در سطوح فردی و محیط کار ارایه می شود به دنبال آن به معرفی محیط های کار پر استرس و بالقوه و مستعد و آماده برای بروز خشونت می پردازد و بالاخره شیوه های پیشگیری از استرس و خشونت در کار را مطرح می نماید که تمامی این فرآیندها بخشی از فعالیت ها و وظایف مشاوران سازمانی است.

امروز دنیای مادی عوض شده است دنیای مادی و بازاریابی مبتنی بر نیاز نیست بازاریابی نوین بازاریابی است که مبتنی بر ارزش و نه نفوذ، ارزش روز به روز عوض می شود و نکته بعد فرهنگ و فن است کارآفرین فرهنگ می خواهد یک آداب اصولی دارد یک ارزش هایی که ما باید ببینیم چه است و فقط فناوری و فن و فنون است فنون کارآفرینی را تا چه اندازه ما اشتغال داده ایم و تا چه اندازه گفتیم که فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ توسعه و بردباری، فرهنگ مقاومت و استقامت و فرهنگ مردم داری و انسان دوستی است.

رشد جمعیت و جوان گرایی جامعه، تغییرات در سبک زندگی که به سطوح بالاتری از ارضای نیازها و خواسته ها ارتقا یافته است، با محدودیت هایی که در کسب موقعیت های شغلی دلخواه در جوامع وجود دارد، چالش های جدیدی را فرا روی افراد به ویژه جوانان قرار داده است. در این رقابت سخت برای ورود به یک کسب و کار جدید و یا مسیر شغلی مناسب، گاهی اوقات تهدیدهایی نیز به وجود می آید که در ظاهر امر و مانند یک سراب، یک فرصت ارزنده برای موفقیت، پول سازی و ترقی محسوب می شود. یکی از پدیده های جدید سراب گونه که با کمک تکنولوژی اطلاعات و اینترنت در سال های اخیر رشد زیادی یافته و جوانان را به گونه ای فریبنده به خود جلب کرده است، بازاریابی شبکه ای از نوع هرمی آن است که مسایل زیادی را ایجاد کرده است.به دلیل فقدان پژوهش های علمی در ارتباط با این مساله، یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی اعضای شبکه گلدکوئست در ایران را مورد بررسی و نمونه انتخابی اعضای این شبکه در شهر شیراز می باشند.یافته های پژوهش با 99 درصد اطمینان نشان می دهد که هدف اصلی افراد از عضویت در شبکه کسب درآمد بوده و نه خرید محصولات / خدمات، به منظور ارضای نیازهایشان، از طرف دیگر نتایج نشان می دهد اغلب اعضا در این شبکه موفق به کسب درآمد نشده اند، بنابراین آنان نتوانسته اند به هدف خود از عضویت در شبکه دست یابند که نتیجه، نارضایتی از عملکرد شرکت می باشد. همچنین باید توجه داشت اعضایی که محصولات شرکت را خریداری کرده اند از هیچ یک از عناصر اصلی آمیخته رضایت نداشته اند، در حالی که اعضایی که خدمات شرکت را خریداری کرده اند، از کیفیت و قیمت خدمات رضایت داشته و نسبت به سایر عوامل آمیخته بازاریابی، نارضایتی خود را ابراز کرده اند.

نقش زنان در عرصه جهانی و محیط کار طی پنج دهه گذشته تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. در دهه چهل، 26 درصد از کل نیروی کار زن (نسبت به کل زنان) در مشاغل خاص و بسیار همراه و همگون با نقش زنانه آنها در جوامع مختلف مشغول به کار بودند. در واقع، جنگ جهانی دوم موجبات ورود زنان را به بازار کار فراهم کرد، اما ارزش های پذیرفته شده در جوامع مختلف، فرصت های شغلی چندانی را در اختیار زن ها قرار نمی داد. در عین حال، پس از جنگ جهانی دوم، گام های موثری در زمینه مشاوره شغلی و راهنمایی حرفه ای جویندگان کار در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان برداشته شد، اما هیچیک از این اقدامات مشاوره شغلی مستقیما در راستای بکارگماری زنان در فرصت های شغلی موجود آن زمان نبود. کار زنان نسبت به مردان از اهمیت کمتری برخوردار بود، اغلب نیمه وقت بود، دستمزدهای کمتری دریافت می کردند و از سطح مهارت های حرفه ای پایین تری برخوردار بودند. طبیعتا هنجارهای اجتماعی آن هنگام، قالب های شغلی کلیشه ای و مشاغل تعریف شده و مشخصی را برای زنان در بازار کار فراهم ساخته و در نتیجه فرصت های شغلی محدودی برای زنان در تجارت، کسب و کار، امور مالی و بنگاه داری ایجاد شده بود. بنابراین، از یک سو انگیزه و تحرک زنان برای راه اندازی و احداث بنگاه های اقتصادی کوچک یا متوسط بسیار ضعیف بود و از سوی دیگر خدمات مشاوره شغلی و کارآفرینی مناسبی برای آنها تعریف نشده بود.طی سال های گذشته، زنان در تلاش بودند با بسیج نیروهای خود در جهت کسب توانمندی های مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، این باورهای نادرست اجتماعی را تغییر دهند، در عین حال، دولت ها نیز به منظور افزایش نرخ مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، شیوه ها و سیاست های خاصی را در جهت توسعه مشاوره شغلی، راهنمایی حرفه ای، ایجاد فرصت های اشتغال و کارآفرینی برای آنها اتخاذ نموده اند. بی شک، بسیاری از زنان کارآفرین برای ارتقا مهارت های شغلی و حرفه ای خود و ورود به بازار کار از خدمات ناقص و ناکافی مشاوره شغلی و کارآفرینی بهره مند می گردند، ولی همیشه تلاش های فراوانی را برای اثبات موجودیت، لیاقت، خلاقیت و نوآوری خود در کار مبذول می نمایند (صابر، 1381، طباطبایی، 1384).روند شکل گیری و ادامه فعالیت های زنان و کارآفرین در کشورهای اوکراین، هندوستان، کانادا و انگلستان نشان دهنده اهمیت و اثربخشی در فرآیند کارآفرینی موفق آنها بوده که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مشاوره شغلی به سبک گروههای حمایت حرفه ای بر افزایش مهارتهای جستجوی شغلی و کاهش اضطراب و درماندگی انتخاب شغل دانشجویان صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان نیمسال آخر دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بودند که در سال تحصیلی 86-1385 در دانشکده مذکور مشغول تحصیل بوده و جویای کارند، به این صورت که از دانشجویانی که در فراخوان ثبت نام نمودند، یک مصاحبه تشخیصی توسط پژوهشگر جهت تشخیص دارا بودن شرایط شرکت در پژوهش (داشتن تجربه جستجوی شغل، جویای کار بودن، علاقه مند و متعهد بودن به شرکت در کار گروهی، نیمسال آخر بودن و...) به عمل آمد در این مرحله از 78 نفر مصاحبه صورت گرفت و از 59 نفر افراد حایز شرایط 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و از طریق قرعه کشی در دو گروه آزمایش (10 نفر دختر و 10 نفر پسر) و گروه کنترل (10 نفر دختر و 10 نفر پسر) جایگزین شدند. سپس پیش آزمون ها در دو گروه اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفته و گروه آزمایش به مدت 12 جلسه مشاوره شغلی به سبک گروه های حمایت حرفه ای را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: 1) پرسشنامه مهارت های جستجوی شغلی: ساخته اکبری (1384)، 2) پرسشنامه اضطراب انتخاب شغل: ساخته فرحبخش و شفیع آبادی (1385)، 3) پرسشنامه درماندگی انتخاب شغل ساخته فرحبخش و شفیع آبادی (1385). که در هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتیجه پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به سبک گروههای حمایت حرفه ای در افزایش مهارت های جستجوی شغلی و کاهش اضطراب و درماندگی انتخاب شغل شرکت کنندگان موثر بوده و بررسیها و تحلیل های آماری صورت گرفته در مورد آزمون فرضیه های پژوهشی، تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ متغیرهای مهارتهای جستجوی شغلی، اضطراب انتخاب شغل، درماندگی انتخاب شغل نشان داده و تمامی فرضیه های پژوهشی با 99 درصد اطمینان تایید شدند.

از زمانی که بشر زندگی غارنشینی را ترک نموده و به اجتماع بشری پیوست، شالوده کارآفرینی پایه ریزی شد، اما در ابعاد جدید و استانداردهای امروزی، مفهوم و ارزش جدیدی دارد که طبق آنها، چند سالی بیشتر از ظهور آن نمی گذرد. مفهومی که کشورهای رشد یافته پیشرفت های خود را مدیون آن ساخته و آن را موتور توسعه اقتصادی و اجتماعی می نامند.زمانی که کارآفرینی به عنوان یک روش زندگی توسط اکثریت افراد یک جامعه پذیرفته شود، آن جامعه مسیرهای تعالی و پیشرفت را با سرعت طی خواهد نمود.در این میان کارآفرین خانگی می تواند با ایجاد و هموار نمودن راههای مناسب برای راه اندازی کسب و کارهای کوچک، زمینه ساز توسعه اقتصادی خانواده به عنوان زیربنایی ترین واحد جامعه و به دنبال آن توسعه اقتصادی کشور گردد.شیوه های کارآفرینی خانگی یا کار در منزل و یا مشارکت در شغل منجر به تقویت حضور گروه های خاصی از اجتماع مثل زنان در فرآیند توسعه می شود با توجه به برنامه توسعه چهارم کشور که تاکید بسیاری بر نهاد و جایگاه خانواده قرار داده است. استفاده از این شیوه ها، شاید گزینه ای برای ارتقاء مشارکت زنان در نیروی کار باشد. بکارگیری کارآفرینی خانگی، تغییر در سیستم های جذب، آموزش و توسعه و نگهداری نیروی انسانی شاغل در منزل را الزامی می کند.

هدف از اجرای این پژوهش بررسی میزان اثربخشی مشاوره شغلی به سبک نظریه یارگیری اجتماعی بر تغییر نگرش و افزایش رفتار کارآفرینی کارجویان اداره کار شهر اصفهان بوده است و با این فرضیه ها که مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر تغییر نگرش کارآفرینی کارجویان موثر است و فرضیه دوم اینکه مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش رفتار کارجویان موثر است. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس نگرش کارآفرینی و مقیاس رفتار کارآفرینانه بوده است.روش اجرای پژوهش به صورت نیمه آزمایشی و به شکل پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه انجام گرفت که به منظور اجرای پژوهش گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزش برنامه های مشاوره شغلی به سبک نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند سپس به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و از روش آماری T-test استفاده گردید که فرضیه های مطرح شده هر دو تایید شد. فرض اول مشاوره شغلی به سبک یادگیری اجتماعی بر تغییر نگرشهای کارآفرینی کارجویان تاثیر دارد و فرض دوم مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی بر افزایش رفتار کارآفرینی کارجویان تاثیرگذار می باشد.

اگرچه بازار کار طبق مبانی تئوری های اقتصاد کلاسیک تحت تاثیر عامل دستمزد حقیقی است و رفتار بسیاری از کارجویان را توضیح می دهد اما به دلیل گسترش اقتصاد دانش محور و توسعه ارتباطات بازار کار نیز متحول گردیده است و عواملی دیگری همچون تخصص گرایی کارجویان و تنوع مشاغل، دسترسی به اطلاعات و کیفیت کارها بیش از پیش در تبیین رفتار کارجویان (عرضه) تاثیر گذاشته است. از طرف دیگر به دلیل یکسان سازی آموزش ها در دانشگاه ها و توسعه این آموزشها شدت رقابت برای دستیابی به موقعیتهای شغلی رو به فزونی بسیار دارد این عامل در اقتصادهایی که دارای نرخ بیکاری بالا مثل کشورهای در حال توسعه دارند بسیار شدیدتر است. در این مقاله با در نظر گرفتن دو عامل فوق و بکارگیری مبانی تئوری بازاریابی، رویکرد جدیدی در چگونگی دستیابی به موقعیتهای کاری بهتر بر مبنای مشاوره شغلی پیشرفته و خلاقیت طرح گردیده است که می تواند رقابت پذیری کارجویان (عرضه یا ارایه کننده کار) را بالا برده و موفقیت را در پی داشته باشد.

در پژوشی که اخیرا توسط کارشناسان مدیریت شهری در 150 شهر بزرگ صورت گرفته است مردم این مناطق به حدود 14 مشکل عمده شهری همچون ترافیک، فضای سبز، مسایل عمرانی، فقر، بیکاری و ... اشاره کرده اند که در اغلب آنها مشکل بیکاری به عنوان اولین و مهم ترین مشکل زندگی شهری نامیده شده است. در همین آمار بیان شده است که بر اساس نظرسنجی مردمی شدت مشکل بیکاری بیش از 50 درصد بوده است و رتبه اول مشکلات شهری را از آن خود نموده و رتبه های بعدی به خدمات شهری و مسکن تعلق داشته است. از همین رو به نظر می رسد که یکی از مباحثی که مدیریت شهری همگام با دولت می بایست به آن بپردازد و دغدغه اساسی جامعه را نیز شکل داده است مساله اشتغال و توسعه کسب و کارهای موفق است.از سویی دیگر به کرات دیده شده است که میزان قابل توجهی از شاغلین دستگاه های مختلف خصوصا مشاغلی که دیگر پاسخگوی نیاز جامعه امروز نیستند، از رضایت شغلی مطلوبی برخوردار نیستند و افراد مشغول به کار در این مجموعه ها دچار روزمرگی شده و با بی میلی به کار خود می پردازند. این مطلب گواه آن است که افراد مذکور با آگاهی و دانش کامل به سراغ این شغل نیامده و برای انتخاب آن مرجع اطلاعاتی معتبری را جستجو نکرده اند.

بیشتر اوقات دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی وقتی به مراکز مشاوره شغلی و کلینیکها مراجعه می کنند اولین سوال آنها این است که «کدام مورد تضمین می کند که ما بعد از فارغ التحصیل شدن صاحب کار شویم؟» بعضا بقیه سوال می کنند که «بهترین شغل قابل دسترسی بعد از فارغ التحصیلی ما کدام شغل ها هستند؟» در هر دو مورد افراد به دنبال کسب اطلاعات درباره چیزهای خارج از محدوده خویش جهت اتخاذ یک تصمیم شغلی هستند، معمولا در چنین شرایطی افراد نقش خود و خویشتن پنداری حرفه ای را در تصمیم گیری شغلی نادیده می انگارند و بیشتر به عوامل بیرونی و جامعه توجه می کنند ولی توجه به هر دو عامل درونی و بیرونی در تصمیم گیری شغلی بسیار امر مهمی به نظر می رسد. با این وجود بهتر است این فرآیند از قسمتی از قلمرو دانش به نام «شناخت خویشتن» آغاز شود، زیرا در نهایت این فرد جویای کار است که باید مسوولیت انتخاب شغل و تصمیم گیری شغلی را برای خود بر عهده بگیرد. همچنین اگر فرآیند طرح ریزی شغلی را با جستجو در درون خود آغاز گردد هم راحت تر است و هم کمتر گیج کننده می باشد.

گسترش آموزش عالی در کشور، منجر به تولید سرمایه انسانی انبوهی با عنوان فارغ التحصیلان دانشگاهی شده و در سال های اخیر با توسعه پژوهش در دانشگاه های معتبر کشور، قدم های مناسبی در تولید علم به ویژه در زمینه های علوم تجربی، پزشکی و مهندسی برداشته شده با توسعه سامانه های آموزش و اشتغال و همچنین ساختارهای پیوند دهنده این سامانه ها در زمینه فناوری که عامل اصلی بهره وری از علم به حساب می آید، فعالیت جدیدی صورت گرفته که در نتیجه نشانه هایی از پدیده «تولید ثروت از فناوری» موجودیت یافته است. اگر فقدان این پدیده در فرایند مشاوره و راهنمایی شغلی با کاستی توام در استعداد و توانایی اجرای کار و ثابت بودگی ردیف های شغلی رخ می نمود اینک ظهور آن، گونه دیگری از مشاوره را ایجاب می نماید که مشاوره برای توسعه ایده محوری، تیم سازی و تهیه طرح کسب و کار از جمله آنهاست. مقاله حاضر، بر پایه مطالعات انجام شده (توسط مولفین) در مرکز رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات زنجام پیرامون بررسی امکان هم افزایی کارکردهای مشاوره در قالب واحدهای متقارب فعال فعلی در سطح مراکز رشد کشور به منظور دستیابی به سهم مشاوره خواهد پرداخت و در نهایت بر پایه داده های تحلیلی، مدلی به منظور ایجاد مراکز رشد مشاوره محور در حوزه تقسیم کار ملی و جنبش کارآفرینی ارایه خواهد گردید.

واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entrepreneur به معنای «متعهد شدن» نشات گرفته است. بنابر تعریف کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. کارآفرینی عبارتست از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها.کارآفرین فردی است که مسوولیت اولیه وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، محصول یا خدمات جدید می باشد. به عبارت دیگر، کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می کند و هدف اصلی اش سودآوری و رشد است. مشخصه اصلی یک کارآفرین، نوآوری می باشد.با افزایش جمعیت بر میزان تولید زایدات افزوده می شود که مشکل زیست محیطی فراوانی را به دنبال دارد، علاوه بر آن این حجم قابل توجه زایدات باید به طرز صحیح و اصولی مدیریت شوند و نباید تنها به دفن زایدات اکتفا کرد.کمپوست یک روند تدریجی در طبیعت است که بوسیله آن مواد آلی با حضور هوا توسط میکرو ارگانیسم ها و قارچ ها تجزیه می شوند و حاصل آن کود با ارزشی است که می تواند در جاهای مختلف و حتی در باغچه های خانگی مورد استفاده قرار گیرد تا جایی که به کمپوست خانگی به عنوان «ثروتی که دیده نمی شود» اشاره شده است. فرهنگ سازی و آموزش مردم در جهت تبدیل زباله های خانگی با شیوه ها و مسایل مربوطه به کمپوست، کاهش زباله هی تر در خانه ها (مبدا) و مزیت استفاده از کود حاصل از آن برای باغچه های منازل مسکونی حایز اهمیت است.در این مقاله به امکان سنجی ایجاد واحدهای تولید کود کمپوست در کشور و فازهای مطالعاتی آن پرداخته شده است.

انتخاب یک حرفه (انتخاب شغل) متناسب با علایق و تواناییهای فرد، یکی از مهمترین مراحل زندگی برای همه افراد است. در حقیقت همه ما نه تنها از حرفه انتخابی خود کسب درآمد می کنیم، بلکه با این انتخاب پایگاه اجتماعی خود را نیز تعیین می کنیم. انتخاب شغل تنها مساله جوانان نیست، بسیاری از افراد در دهه های سوم و چهارم عمرشان حرفه خود را تغییر داده و یا آن را گسترش می دهند. حتی در بسیاری از موارد افراد پس از بازنشستگی شغل جدیدی را انتخاب می کنند. طبیعی است که همه افراد مایل هستند از این مرحله مهم زندگی خویش با موفقیت عبور کرده و به طور موفقیت آمیزی از تحصیلات خود در راستای آغاز زندگی شغلی خود سود ببرند. دانش آموختگان دانشگاهها و افراد جویای کار، برای تصاحب فرصتهای استخدامی و ورود به بازار کار در قرن حاضر نیاز به برنامه ریزی دقیق تر دارند و این برنامه ریزی بهتر است در دوران تحصیلات پذیرد. دانشجوی عصر حاضر بلافاصله بعد از ورود به دانشگاه باید خود را از نظر مهارتهای مورد نیاز بازار کار مجهز نماید و در این کار خود می تواند تجربیاتی جدای رشته تحصیلی خود را نیز کسب نماید، به عبارت دیگر فرد نباید خود را فقط مقید به رشته تحصیلی خود نماید و از مهارتهای اساسی مورد نیاز بازار کار غافل بماند، کما اینکه همین مهارتهایی که در فعالیتهای فوق برنامه دانشگاه کسب کرده، بیشتر از مدرک تحصیلیش در بازار کار خریدار داشته باشد! در ادامه به شرح مرحله دشوار گذار از زندگی تحصیلی به محیط کار می پردازیم.

مهارتهای مشاوره ای و مقابله ای از گذشته به عنوان یک رابطه یاورانه برای حل مشکلات مورد استفاده بوده است. با آموزش مهارتهای مقابله ای و مشاوره ای در فرد احساس رضایت خاطر از شغل و زندگی فرد ایجاد می شود.برای آموزش مهارتهای مقابله ای توجه به امکانات و استفاده مطلوب از نیروی انسانی موثر است. انتخاب شغل یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر فرد در زندگی خود با آن روبروست. پس باید برای دادن راه ها و برپایی برنامه های آموزشی (مهارتهای مقابله ای) به تفاوتهای فردی و منابع و شیوه های مقابله ای برای هر فرد توجه لازم و کافی را داشته باشیم.

هویت شغلی از دوره کودکی بتدریج شکل گرفته و کودک در ابتدا با الگوهایی از قبیل والدین و سپس با مربیان همانندسازی می کند و یا به طرق مختلف تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.نوجوانان در زمینه انتخاب شغل به خیال پردازی روی آورده و خواستار کسب تمامی مشاغل مورد علاقه خود می شوند. و فرد با هدایت و راهنمایی شغلی مناسب در پایان دوره جوانی باید به نوعی واقع بینی شغلی در زمینه مشاغل دست یابد.در این خصوص دختران بعنوان نیمه فعال جامعه، وضعیت استثنایی دارند و با توجه به وضعیت فرهنگی تربیتی خاص دختران در خانواده، با مشاوره شغلی باید به او کمک کرد تا بتوانند توانایی ها، استعدادها و علایق شغلی خود را دریابند. مشاغل گوناگون و نیازهای جامعه به آنها معرفی گردد و با استفاده از مشاوره سعی گردد تا فرد به انتخاب شغلی خاص و متناسب با توانایی ها و نیازهای جامعه و شرایط فرهنگی قادر گردد.اهمیت مشاوره شغلی بیشتر از آنکه برای سنین بالا مطرح شود، برای سنین پایین ارزشمند است مشاوره شغلی در تمامی مقاطع کودکی، نوجوانی و جوانی بخصوص برای دختران مورد نیاز است. در خانواده، روش های تربیتی باید انگیزه های متناسب با شرایط دختران را ایجاد نموده و سپس در دوره دبستان مربیان اطلاعات کلی در مورد مشاغل را به کودکان ارایه نمایند. در مرحله نوجوانی اطلاعات گسترده تر شده بتدریج مسیر زندگی شغلی دختران معلوم می شود. لذا انتخاب درست مهمترین نتیجه بدست آمده از این فرآیند تربیتی، فرهنگی اجتماعی است.

در برنامه ریزی اقتصادی مملکت شاید داشتن سرمایه (پول، طلا، ذخایر ارزی و معدنی و غیره) حرف اول را در برنامه ریزی مطرح می سازد، اما سرمایه گذاری انسانی به نحو علمی و اصولی کلیه این ذخایر را هم به صورت بهینه نگهداری می کند و هم در توسعه و آبادانی مملکت نقش افزایشی دارد. برای رسیدن به این نقش، مسایل و مشکلات عدیده ای پیش رو است که اهمیت این سرمایه گذاری را بیش از پیش برجسته می سازد.

در جوامع گذشته مردم در سنین بسیار پایین جوانی شغل مورد نظر خود را انتخاب می نمودند و قسمت اعظم عمر خود را در همان شغل سپری می کردند. کشاورزان تمام عمر خود را در مزارع سپری می کردند و کارمندان در طول عمر اداری مشغول انجام کارهای معمول اداری بودند و آموزگاران تا زمان بازنشستگی به تدریس می پرداختند. اما با تغییرات سریع اجتماع و تحولات اقتصادی، مشاغل سنتی کمرنگ تر شده و دیگر پاسخگوی نیاز بشر امروزی نمی باشند. در دنیای حاضر تقاضا در بازار کار به سرعت در حال تغییر است و افراد ممکن است در طول زندگی به دفعات شغل و حرفه خود را تغییر دهند.

«چیستی؟» واژه ای که ذهن بشر را به سمت شناخت محیط پیرامون خود رهنمون ساخت و چرایی و چگونگی روش های بهتر زیستن را پیش روی او قرار داد. و اکنون نام گذاری عصری به نام اطلاعات و طرح موضوعاتی چون جامعه دانایی محور، اهمیت طرح و پاسخگویی به این سوالات را بیش از پیش نمایان می کند: چرا که دانسته قدم برداشتن، اطمینان رسیدن به هدف را تقویت می کند.مشکلات آموزشی یکی از موانعی است که باعث سرخوردگی و دلزدگی نخبگان در دانشگاه شده و آنان را از ادامه کار و فعالیت در ایران باز می دارد حتی پس از طی این مرحله در مورد اشتغال این جوانان و بهره برداری از توان ایشان در پیشبرد اهداف صنعت و اقتصاد کشور با معضلاتی روبروییم که از مشکلات آموزشی، پژوهشی برای این قشر ناشی می شود. خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباق پذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار می آیند و می تواند جوابگویی برای این معضلات باشد.خشنودی شغلی که با ابعاد ماهیت کار، حقوق و پرداخت، فرصتهای ارتقا، نظارت و سرپرستی و همکاران شغلی برای این افراد با توجه به استعداد و توان بالقوه دانشجویان طراحی صنعتی در راستای اهداف و سیاستگزاریهای درست از اهمیت خاصی برخوردار است که سعی شده در این مقاله به چند و چون این عوامل در بالفعل کردن توانمندیهای افراد خلاق پرداخته شود.

در سالهای اخیر بازار کار شاهد تغییرات فراوانی بوده و چگونگی درک این شرایط و همراه شدن با آن در نزد افراد جامعه بویژه جوانان تاثیر عمده ای بر وضعیت اشتغال کشور دارد. آمار روزافزون فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهها در ایران لزوم و اهمیت مجهز شدن به مهارتهای کاریابی را برای بدست آوردن شغل مورد نظر صدچندان کرده است. نظام آموزشی کشور سعی دارد هر ساله تعداد بیشتری از جوانان تحصیل کرده را در مقاطع مختلف وارد بازار کار و صنعت نماید چرا که اقتصاد و بخش های دیگر کشور به وجود فارغ التحصیلان دانشگاهی به دلیل تخصص و مهارت آنها نیاز بیشتری دارد. اکنون افزایش تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی که اطلاع چندانی از وضعیت بازار کار نداشته و به آسانی توانایی یافتن شغل مناسب را ندارند، جامعه را با چالشی جدی مواجه ساخته است. از طرف دیگر به دلیل پیشرفت علم و صنعت و دگرگونی دایم مشاغل و تقاضاهای روزافزون برای ورود به برخی حرفه ها تصمیم گیری و انتخاب حرفه امری دشوار شده است.یک دانشجو با اتمام دوران تحصیل خود ناچار است به دنیای واقعی قدم بگذارد و حال آنکه بسیاری از دانشجویان قبل از اتمام تحصیلات خود و ورود به دنیای کسب و کار حتی رغبت ها و تواناییهای اصلی خود را شناسایی نکرده اند، نمی دانند چگونه باید به شغلی دست پیدا کنند، از مهارتهایی که شرکتها و کارفرمایان به دنبال آن هستند اطلاعی ندارند، آنها نمی دانند که به کجا می خواهند برسند و مهمتر آنکه نمی دانند چگونه باید برسند.به نظر می رسد یکی از فعالیت های مهمی که می توان دراین راستا انجام داد، راه اندازی مراکز اطلاع رسانی و راهنمایی شغلی در دانشگاه ها می باشد تا فرد را در چنین شناسایی مدد نموده و او را در گزینش مناسب و درست شغل یاری دهد.

ورود به دنیای کسب و کار در عصر حاضر که جهان وارد دوره ای از فرصتها و چالش های بزرگ شده است، نیاز به دانش، مهارت و ویژگیهای خاص دارد. در هزاره جدید عوامل موثر بر موفقیت و خوشبختی افراد، سازمان ها و ملت ها به سرعت در حال تغییر است و در چنین دوره ای موفقیت، به برخورداری از آخرین دانش و توانایی بکارگیری آن به شیوه ای نوآورانه و موثر بستگی دارد. دیگر شرایط پایدار برای دنیای کسب و کار وجود نخواهد داشت، لذا لازم است افراد را در طول تحصیلات برای انتخاب زندگی شغلی و مقابله با بحران ها و چالش ها آماده نمود. در این مقاله سعی بر آن شده تا با معرفی رشته مشاوره شغلی و طیف گسترده خدمات آن به نقش مهم آن در پیوند زندگی تحصیلی به زندگی شغلی و انتخاب زندگی شغلی اشاره شود. مشاوره شغلی چیست؟ مشاورع شغلی عبارت است از تعیین یک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصیات روانی و جسمی فرد سازگار و هماهنگ باشد. به عبارتی در این شاخه راهنمایی و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرند، یک دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته دیگر اطلاعات مربوط به ویژگیها و استعدادهای فرد و در جریان مشاوره تلاش می شود تا هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعیین گردد تا چه اندازه ای شرایط مربوط به یک حرفه با تواناییها و ویژگیهای فرد سازگاری دارد.

اشتغال به عنوان یک فعالیت ضروری برای گذراندن زندگی فردی و اجتماعی تلقی شده و تاکید بر آن است که همه انسانها با هر وضعیت و موقعیتی باید در همه زمانها کار کنند. از طریق اشتغال انسان بین خود و دنیای پیرامون رابطه منطقی و پویا برقرار می سازد و تاکید فراوان در دین مبین اسلام بر کار کردن و تذکر ان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصل 43 مبنی بر «تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند» موید این ادعاست. متاسفانه در حال حاضر، بحران بیکاری (هم در افراد عادی و هم در بین معلولین) در جامعه ما شدید است و به طراحی و اجرای برنامه های دقیق و سنجیده برای غلبه بر این وضعیت نابسامان ضرورت دارد (شفیع آبادی، 1382) و ارزیابی توانمندیهای شغلی این افراد به منظور اشتغال مناسب و به صرفه یکی از این برنامه هاست که برای اهداف متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته و ممکن است بر اساس فرهنگ یک کشور و سیستم اجتماعی آن متفاوت باشد.

بی شک کارایی و رضایت شغلی از عوامل مهمی هستند که باید در توسعه جامعه صنعتی مورد توجه قرار بگیرند، و در این میان مشاوره شغلی نقش عمده ای در انتخاب بهینه شغل افراد دارد، زیرا از طریق آن می توان فرد مناسب را برای شغل مناسب انتخاب کرد. هدف از نگارش این مقاله معرفی یکی از نظریه های جدید راهنمایی شغلی به نام نظریه «سنخ شناسی اینوگرام» می باشد اینوگرام در لغت از دو اینو به معنای عدد نه و گرام به معنای شکل تشکیل شده است. این نظریه 9 سنخ شخصیتی زیر را با الگوهای متمایز در مشاغل و رفتار معرفی می کند که عبارتند از:1- اصلاح طلب و کمال گرا: متناسب با مشاغلی است که دارای نظم و ترتیب بوده و به دور از هر خطا و بی نظمی می باشند.2- یاور و کمک کننده: متناسب با مشاغلی می باشد که در آنها خدمت کردن و روابط بین فردی در اولویت است.3- عمل گرا و اقدام کننده: متناسب با مشاغل رقابتی و در جهت کسب موفقیت و اعتبار است.4- فردگرا و بیانگر: متناسب با مشاغل توام با خلاقیت و آفرینندگی است.5- جستجوگر و فکور: متناسب با مشاغل توام با یادگیری، کسب دانش و کاوشگری است.6- وفادار و متعهد: متناسب با مشاغلی می باشد که در آنها سلسله مراتب قدرت بخوبی تعریف شده باشند.7- مشتاق و خودانگیخته: متناسب با مشاغل پرهیجان و فعالیتهای جدید است.8- چالش گر و رهبر: متناسب با مشاغل توام با قدرت و تصمیم گیری است.9- صلح جو و پذیرا: متناسب با مشاغلی است که از هر گونه تنش و تعارضی به دور باشند.تحقیقات وسیعی مربوط به نظریه اینوگرام و در زمینه راهنمایی شغلی انجام شده است (آلینسون و همکاران 2007، هی یونگ 2006، نیوجنت و همکاران 2004) این نظریه توسط نظریه های مایزر-بریگز (MOTI) و آزمون پنج عاملی شخصیت (BigFive) مورد تایید قرار گرفته است (براون و بارتمن 2005)

ورود به عرصه کار در زندگی هر شخصی یکی از مهمترین مراحل زندگی محسوب می شود و تاثیر مهمی در حیات هر فرد دارد چون جزیی از زندگی و عمر او خواهد شد افراد بر اساس علایق، رغبتها، نیازها و شخصیت خود دنیا را درک می کنند و بر این اساس توانمندیها و مهارتهای خاصی را کسب می نمایند، لذا بطرف محیط های شغلی خاصی تمایل حاصل می کنند و به انتخاب آن دست می زنند. اگر این انتخاب آگاهانه و بر اساس موارد فوق صورت نگیرد فرد احساس رضایت از کار نخواهد نمود و یا حداقل در کار خود به خود شکوفایی لازم نخواهند رسید.بر این اساس برای بهره وری بهتر و داشتن رضای شغلی توجه به این گروهها لازم و ضروری است. یکی از این ویژگیهای شخصیتی سازه روانشناختی سرسختی است که دارای مولفه های (کنترل، تعهد و چالش) می باشد. تفاوتهای جنسیتی در این مولفه ها توسط محققان مختلف در مشاغل بررسی شده است.مشاوران حرفه ای با آگاهی از این مولفه های روانشناختی سازه شخصیتی سرسختی می توانند آموزش های لازم را برای افزایش مهارتهای مناسب روانشناختی بر حسب جنسیت تنظیم نمایند.

عصر حاضر را علاوه بر عناوین مختلفی که به آن اختصاص یافته است، می توان عصر استرس و فشار روانی نیز دانست، امروزه پیچیده تر شدن تکنولوژی و روابط اجتماعی و بسیاری از مسایل ناشی از آن باعث شده که آرامش و آسایش از زندگی انسانها رخت بسته و اضطراب و به تبع آن استرس و فشار روانی بسیاری از جنبه های زندگی انسانها را متاثر سازد، کمتر جنبه ای از زندگی هست که تحت تاثیر این پدیده روانی قرار نگرفته باشد. یکی از این جنبه های مهم در زندگی امروزی شغل و مساله اشتغال است، اشتغال به شغلی که علاوه بر تامین نیازهای مادی انسانها، نیازهای روانی آنها را نیز تامین نماید. در اینجا ذکر این نکته لازم است که یکی از عارضه های جدید زندگی به سبک مدرن، وجود استرس در محیط کار می باشد، بررسی ها نشان داده است که بیشتر افراد با اینکه در فرایند دشوار کاریابی و جستجوی شغلی دچار اضطراب و درماندگی می شوند، استرس شغلی را می توان یکی از این موارد دانست، با توجه به گسترش دامنه استرس و اثرات عمیق و جانبی آن در کاهش عملکرد کار انسانها، توجه جدی به آن ضروری است.

با تشکر قلبی از تمامی عزیزانی که این جشنواره را برگزار نموده و در زمینه راهنمایی و مشاوره شغلی تشکر من مضاعف است. الحمدلله امروز دانشجویان ما در زمینه شغلی در حال فعالیت هستند و من از این قضیه خیلی خوشحال هستم و امیدوارم که این امر نتایج بهتری در مملکت ما داشته باشد.لازم می دانم که چند نکته را در این جا مطرح می کنم، آمارها واقعی هستند و در این زمینه هم بحث و کار کرده ام و لازمه این امر این است که نگران نرخ بیکاری نیستیم، چون هرجا که انسان است سلامتی و بیماری هم است هرجا که جامعه است اشتغال و بیکاری و نرخ بیکاری هم وجود دارد، اما نکته ای مهم این است که نرخ بیکاری از یک مقداری بالاتر رود فاجعه می شود و مطلب مهمتر اینکه بین راهنمایی و مشاوره شغلی تفاوت وجود دارد و باید این دو مقوله را از هم جدا کرد.

با آروزی شادی روح امام عزیز و طول عمر با عزت برای مقام معظم رهبری و آرزوی توفیق برای ریاست جمهوری و آرزوی شادی برای ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی، ایام دهه فجر را پشت سر گذاشتیم با حضور موثر مردم عزیزمان در سراسر کشور و بار دیگر عزم و اراده خود را برای استمرار انقلاب اسلامی نشان دادند امیدواریم که این گونه مراکز که در حقیقت عناصر محرک و بالنده و تحول آفرین را تقویت می کنند و موتور محرکه ای می شوند برای توسعه همه جانبه کشور.اگر دقت کرده باشید شغل دارای دو موقعیت و منزلت است یکی منزلت اجتماعی است و دیگری جایگاه اقتصادی و معیشتی است که معمولا در کشور ما همه مشاغل دارای منزلت اجتماعی نیستند و از نظر منزلت اجتماعی متفاوتند که همین تفاوت ها است که بر تصور عمومی باعث می شود که جوانان و جویندگان کار به سمت آن منزلت ها حرکت کنند تا این که تقاضای بازار کار را نداشته باشند.

سازمان همیاری اشتغال دانش آموختگان در راستای اهداف خویش مبنی بر جستجوی راههای تسهیل جذب شغلی دانشجویان و فارغ التحصیلان از حدود 6 ماه پیش سایت مشاوره شغلی را به عنوان بخشی از خدمات www.jobiran.ir راه اندازی کرده است. استقبتال دانشجویان و کارجویان در این مدت کوتاه نشانگر نیازها و خلاهایی است که در این رابطه وجود داشته و دارد. امید است شرایط و امکانات سازمان امکان گسترده تر کردن حوزه فعالیت های مشاوره شغلی و دیگر خدمات وابسته به آن را فراهم آورد. در اینجا به منظور نشان دادن گوشه هایی از مشکلات تحصیلی - شغلی دانشجویان بطور خلاصه تجربیات شش ماهه سایت را در زمینه مشاوره شغلی مرور می کنیم.

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر مشاوره شغلی به سبک کوچینگ بر تغییر نگرش نسبت به بازار کار و افزایش مهارتهای کاریابی فارغ التحصیلان دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است.بدین منظور ابتدا طی فراخوانی از کلیه دانشجویان ترم آخر که واحدهای درسی خود را به پایان رسانده و بیکار بودند، برای ترم بعد که فارغ التحصیل به حساب می آمدند، دعوت به عمل آمد. بعد از مصاحبه گزینشی (به علت استفاده از سبک کوچینگ) حدود 60 نفر از فارغ التحصیلان کارشناسی انتخاب شده که از بین آنها به صورت تصادفی منظم 30 نفر که حجم نمونه می باشد، انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر کدام 15 نفر جایگزین شدند.فارغ التحصیلان مورد پژوهش به سوالهای پرسشنامه های نگرش نسبت به بازارکار و مهارتهای کاریابی پاسخ دادند.روش آماری استفاده شده آزمون t مستقل است که از طریق محاسبه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه انجام شده است.داده ها بااستفاده از نرم افزار spss تحلیل گردید و نتایج به دست آمده نشان داد که فرضیه اول با %99 و فرضیه دوم با %99.9 اطمینان مورد تایید قرار گرفتند. یعنی آزمودنیها پس از مشاوره شغلی به سبک کوچینگ در نگرش نسبت به بازار کار و مهارتهای کاریابی تفاوت معناداری را نشان دادند.

در هزاره سوم بکارگیری تکنولوژی برای توسعه اقتصاد، دستیابی به علوم و فنون جدید، آموزش، توسعه اجتماعی، امری اجتناب ناپذیر است. به واسطه دستیابی به تکنولوژی نوین داشتن اطلاعات و برقراری ارتباطات نیز ضروری و نفی در آن انکارناپذیر است.در این مقاله نگارنده سعی بر آن دارد صرفنظر از کاربرد فناوری اطلاعات در توسعه اقتصادی و اشتغال که خود بحث مفصل و خارج از موضوع تعیین شده است در نگاهی تخصصی به چگونگی بکارگیری از این علم در ارایه خدمات مشاوره ای، تسهیل در راهنمای انتخاب شغل متناسب با علایق افراد بپردازد.تاسیس مراکز مشاوره شغلی و ارایه خدمات مشاوره ای از جمله موضوعات روز در کشورهای توسعه یافته است. با روند رو به رشد فناوری اطلاعات میدان فعالیت مختصصان و صاحبان کسب و کار محدود به حوزه و حرفه خاصی نبوده و بر خلاف نظر برخی از نظریه پردازان مبنی بر جایگزینی تکنولوژی به جای نیروی انسان، جذب نیروهای کارآمد و متخصص، مطابق با نیازهای بازار کار از مهمترین اهداف صاحبان صنعت و سرمایه گذاران صنعت می باشد.از این رو در کشورهای توسعه یافته ضمن جامعیت و عمومیت بخشیدن به تکنولوژی فناوری اطلاعات و ارتباطات، سعی در بکارگیری این علم از دو منظر نموده اند.- رویکرد اول: نگاه کاربران یا مراجعان جهت مشاوره و یا یافتن موقعیت شغلی مناسب.- رویکرد دوم: دیدگاه صاحبان سرمایه و صنعت، جذب نیروهای متخصص و کارآمد متناسب با نیازهای سازمانی.این مقاله حاصل یک تحقیق با رویکرد تحلیلی است و سعی بر آن دارد تا با ارایه ارهکارهای گوناگون به بررسی I.T. در ایران و کاربرد آن در راهنمای شغلی و مشاوره شغلی و در نهایت راهکارهای لازم جهت بسترسازی و تجهیز امکانات برای توسعه و مراکز خدماتی مشاوره شغلی نماید.

پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارتهای کاریابی به روش کلوپ شغلی بر نگرش نسبت به بازارکار و خودپنداره شغلی در فارغ التحصیلان دانشگاهی مرد پرداخته است. پژوهشهای داخل و خارج کشور نشان می دهد که فارغ التحصیلان دانشگاهی که مهارتهای کاریابی را آموزش دیده اند در فرآیند کاریابی موفق تر بوده اند و در مدت زمان کمتر شغل بهتری را بدست آورده اند. در بیان اهمیت و ضرورت این پژوهش می توان به نرخ بالای فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار در کشور اشاره کرد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مردان فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند که در مدت یک سال به مراکز کاریابی اداره کار و امور اجتماعی در نیشابور مراجعه کرده اند. حداقل مدرک تحصیلی آنها فوق دیپلم است و حداکثر پنج سال از فراغت از تحصیلشان گذشته است (176 نفر). گروه نمونه شامل 30 نفر است؛ (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) که گروه آزمایش در طول 12 جلسه آموزش مهارتهای کاریابی را دریافت کرده اند.روش آماری پژوهش استفاده از آزمون (t-test) t برای دو گروه مستقل است که از طریق محاسبه تفاضل میانگین دو گروه آزمایش و گواه در پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است.ابزار پژوهش حاضر عبارتست از: الف) پرسشنامه خودپنداره شغلی سوپر. ب) پرسشنامه مهارتهای کاریابی (محقق ساخته). ج) پرسشنامه نگرش نسبت به بازار کار (محقق ساخته). لازم به ذکر است روایی و پایایی پرسشنامه های محقق ساخته محاسبه شده است.نتیجه پژوهش نشان داد که هر سه فرضیه پژوهش با احتال %99 تایید شدند یعنی آموزش مهارتهای کاریابی در افزایش خودپنداره شغلی، مهارتهای کاریابی و نگرش نسبت به بازار کار تاثیر داشته است.

دنیای کار با سرعت سرسام آوری در گردش است. دورنمای کار در هزاره جدید غیر قابل پیش بینی تر از هر زمان دیگری است. شرکت ها و سازمان ها دستخوش کاهش یا تعدیل تعداد کارکنان، سازمان بندی مجدد و تامین منابع از خارج هستند. این تحولات موجب شده فرصت های شغل برای افراد جویای کار محدود شود و بالطبع کارفرمایان نیز در انتخاب و به کارگماری افراد شایسته مورد نظر خویش دچار مشکلات بی شماری شوند.در چنین فضایی کارفرمایان در تنگنای سختی قرار می گیرند. بطوری که در تشخیص و به کارگیری کارجویان توانمند و شایسته دچار سردرگمی و کوشش و خطا می شوند. کارفرمایان برای یافتن فرد مورد نظر خود گاها ماهها زمان صرف می کنند و افراد متعددی را مورد آزمایش قرار می دهند. کارجویان نیز در اکثر اوقات به خاطر عدم شناخت نسبت به توانمندیهای خود و فرصت های شغلی موجود در بازارکار، در دام یک انتخاب نامناسب گرفتار می شوند و به دنبال آن یک زندگی همراه با نارضایتی را سپری می کنند.بررسی تجربیات کشورهایی که در حل معضل بیکاری موفقیت های قابل توجهی داشته اند، نمایانگر این مطلب است، در هر جایی که مشاورین شغلی متخصص، کارآزموده و علاقمند به تغییر شرایط موجود در قالب مراکز ساماندهی بیکاران و موسسات کاریابی وارد عمل شده اند، روند رو به رشدی در کاهش نرخ بیکاری و افزایش رشد اقتصادی مشاهده شده است.