هوشمندی در فرودگاه ها نیازمند بکارگیری الگو و مدل های مدیریتی به روز و کارا با در نظر گرفتن تمامی پارامترهای پایه و سطح بالا است. همچنین همروند با ارتقای فناوری، بهبود تفکر سازمانی در محیط های مشتاق به هوشمندگرایی از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا همانگونه که هوشمندسازی روز به روز دستخوش تغییر است، راهبرد و استراتژی نیز برای حفظ خود در چرخه پیشرفت، بایستی مدیریت تلفیقی را در کنار مدیریت یکپارچه در برنامه خود بکار گیرد. البته بایستی اذعان داشت که در مدل های مدیریتی و معماری های کنونی و کلاسیک بکارگیری سرویس ها و الگوهای کمک تصمیم گیر و پیش بینی کننده، سازمان ها را در این راستا هدایت می نماید؛ ولی این اقدامات مهندسی و کنترلی بخاطر محدودیت در تغییرپذیری و انعطاف کم زیرساخت کاری-رفتاری فرودگاه ها، چالشی اساسی در هوشمندتر نمودن تمام لایه های عملیات فرودگاهی است. این مقاله به ارائه معماری سه لایه ای می پردازد، که در بردارنده پارامترهای رصد رفتاری-کاری، بازخوردهای علوم شناختی-اجتماعی و متدهای سطح بالای عملیاتی-مدیریتی کلان سازمانی است. همچنین این مقاله سعی می نماید در مقایسه ای واقعی و تخصصی، افزایش بهره وری معماری مدنظر را در برابر الگوی معماری دو لایه در نیل به سرویس های سطح بالاتر فرودگاهی ارائه نماید؛ که خود واسطی کارا در جهت حرکت به سمت فرودگاه هوشمندتر خواهد بود.