| Year:2021 | دوره:1 |Papers Count:5

گردشگری به عنوان صنعتی شناخته می شود که نسبت به بحران های محیطی بیشترین آسیب پذیری را دارد. شناخت عمیق و سیستماتیک نسبت به این صنعت، می تواند متخصصین بازاریابی را برای اتخاذ تصمیماتی هوشمندانه و دقیق یاری رساند. بدین منظور و برای بررسی و شناختی راهگشا می بایست از ابزارهای مناسب بهره برد. مدل خودسازماندهی به عنوان مدلی که نگاهی ژرف و همه جانبه از عناصر و عوامل اثرگذار و برهم کنش این عوامل ارائه می دهد شناخته شده است. این مدل با تشریح دقیق و نگاهی سیستمی همه عناصر محیطی این صنعت را چه در داخل صنعت و چه در محیط بیرونی صنعت به صورت یکپارچه و نظام مند بررسی کرده و دیدی عمیق به تصمیم گیران و متخصصان بازاریابی ارائه می دهد. پدیده ی کوید19 از نگاه مدل خودسازماندهی، آثار متقابلی را بر فرهنگ، قانون، کاهش سطح درآمدی افراد، کوچکتر شدن بازار خدمات گردشگری، نقش گردشگری انسان اقتصادی-اجتماعی، عملکرد انسان اقتصادی-اجتماعی به عنوان گردشگر و فناوری های مرتبط با صنعت گردشگری بر جای گذاشته است. پژوهشگران با بررسی آنچه که بر این صنعت رفته تلاش داشته اند بر اساس سه سناریو برای آینده(آینده خوشبینانه، آینده بدبینانه و آینده محتمل)، متخصصین بازاریابی را برای دستیابی به دیدی بهتر و عمیق تر و برنامه-ریزی دقیق تر یاری رسانند.

هدف از تحقیق حاضر بررسی جهت گیری برند و ساختار رفتار برندینگ کارکنان با نقش میانجی ساز و کار برندینگ داخلی و تعدیل گری ارتباطات بین عملکردی در مجتمع کارخانجات سینتاش چوب اردبیل می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی، پیمایشی و از نوع همبستگی محسوب می گردد. جامعه آماری تحقیق شاغلین کارخانجات سینتاش چوب اردبیل در سال1397 به تعداد 220نفر می باشند و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. حجم نمونه بر اساس فرمول جدول مورگان 136 نفر می باشد. روش جمع آوری داده ها نیز میدانی و کتابخانه ای و ابزار آن پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته می باشد. ضریب آلفای کرونباخ بالای 0. 7 پرسشنامه های حاکی از پایایی مناسب این پرسشنامه می باشد و روایی پرسشنامه ها توسط اساتید مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب فرضیه های این پژوهش، از روش معادلات ساختاری نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد مدل به کار گرفته شده، از لحاظ بارعاملی و اعداد معنی داری مورد تأیید است و تمام فرضیه ها جز فرضیه چهارم تایید شد.

بازاریابی در کسب وکارها عمدتاً به عنوان فعالیت هایی در نظر گرفته می شود که محصول تولید شده یا خدمت ارائه شده را هر چه بیشتر به بازار عرضه کند، به فروش برساند و در انتها تولید کننده درامد باشد. این تعریف به عنوان بخش دوم از بازاریابی درست است ولی کامل نیست. بخش دیگر بازاریابی به فعالیت هایی مربوط می شود که پیش از تولید محصول یا ارائه خدمت باید انجام بگیرند. قسمتی که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و علتی است که هزینه های زیادی هدر می رود و ممکن است نه تنها بازدهی نداشته باشند بلکه حتی نتایج منفی هم در بازار داشته باشند. در این مقاله قصد داریم تغییراتی را در بازاریابی معرفی کنیم یا به عبارت دیگر در بازاریابی، بازسازی انجام دهیم. به این منظور ابتدا آمیخته بازاریابی را مرور و با مهم ترین عناصر بازسازی ترکیب می کنیم تا در نهایت بتوانیم به بهترین نتایج دست پیدا کنیم و کسب وکار را به بهترین نسخه خود تبدیل کنیم.

بی شک تمامی سازمانها و شرکتهای تولیدی و خدماتی از هر نوعی همانند یک تابع ریاضی یک یا چند ورودی دارند که با انجام تغییراتی روی آنها به دنبال یک خروجی هستند که از طریق آن کسب سود نمایند و به بقا و رشد ادامه دهند. مسأله مهمی که در این فرآیند وجود دارد فروش خروجی و کسب سود است چرا که اگر تمامی این فرآیند درست عمل کند و خروجی بیش از حد انبار شود و به فروش نرود طبیعی است گه کاری از پیش نمی رود و تمامی فرآیندهای کاری با مشکل مواجه می شود. در طی سالیان متمادی فروش به صورت سنتی و در معرض دید قراردادن کالا به صورت فیریکی و قابل لمس انجام می گرفت و فروشگاهی که بیشتر در معرض دید قرار داشت و به اصطلاح بازاری پاخور بیشتری داشت طبیعی بود که از فروش بیشتری نسبت به سایرین برخوردار باشد و به سود بالاتری دست پیدا کند، اما همچنان که تمامی مدلهای کسب و کار با گذشت زمان و با توجه به نیازهای متغیر مشتریان مورد بازبینی و تغییر قرار گرفته اند مقوله فروش نیز مدتی است که دگرگونی شدیدی را تجربه کرده است و به سمت فروش آنلاین رفته به طوری که اگر کسب و کاری خود را با آن تطبیق ندهد بدون شک با خطر نابودی مواجهه خواهد شد. دی کار سیلور اشاره می کند که فناوری هایی مانند اینترنت، افراد را از دیدار مستیقم مغازه ها دور می کند و در عوض، آنها به دنبال مفهوم خرید الکترونیکی هستند، این مهم از فشار ساعت های طولانی کار و در نتیجه وقت کمتر برای فعالیتهای اجتماعی ناشی شده است، لذا افراد به دنبال راه های جدید خرید هستند( باقری کنی و آذر، 1384). به نظر می رسد در حال حاضر با وجود تأثیر ویروس کرونا بر کسب و کارها و مقوله فروش، برد با کسب و کارهایی است که به صورت آنلاین و غیر حضوری محصولات و خدمات خود را به فروش می رسانند و از این فرصت بیشترین استفاده را می برند به عنوان مثال فروش شرکت آمازون در دوره شیوع ویروس کرونا از مجموع فروش هفت سال پیش بیشتر بوده بنابراین در این مسأله هیچ شکی نیست که نیاز کنونی جامعه فروش آنلاین است. در این مقاله سعی بر آن است که روشها و راهکارهایی مورد بحث قرار گیرند که کسب و کارها با استفاده از آنها بتوانند به فروش بیشتری دست یابند.

با توجه به افزایش روزافزون استفاده از ابزارهای دیجیتال توسط مصرف کننده و مشتریان و حضور نسل جدید، به نظر می رسد نسل جدیدی و تحولی عظیم در بازاریابی سنتی لازم است که این تحول توسط بازاریابی دیجیتال انجام شده است. ابزارها، استراتژی ها و راهبردهای آن متناسب با عصر جدید و همراستا با انقلاب صنعتی چهارم است و سازمان ها برای بقا و ماندگاری لازم است که در تدوین استراتژی های بازاریابی خود، رویکرد بازاریابی دیجیتال را جدی بگیرند تا بتوانند مصرف کننده که نسل موبایلی است، را تحت تاثیر قرار داده و محصول و خدمات خود را برای برآورده سازی نیاز او، معرفی کند.