این مقاله یک چارچوب مفهومی باهدف اجرای اصول پایداری در صنعت ساختمان ارائه می کند. این چارچوب به تیم های طراحی اجازه می دهد تا تعادل مناسبی بین مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی داشته باشند و طرز فکر متخصصان ساخت وساز را در مورد اطلاعاتی که هنگام ارزیابی پروژه های ساختمانی استفاده می کنند تغییر می دهد و درنتیجه پایداری صنعت ساختمان را تسهیل می کند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در افزایش عمر مفید ساختمان و درنتیجه آن رسیدن به توسعه پایدار شهری است. روش مقاله توصیفی تحلیلی و کاربردی است. برای رسیدن به هدف پژوهش ابتدا به تحلیل کتابخانه ای پرداخته و سپس برای سنجش تحقیقات از پرسش نامه استفاده شد. جامعه آماری در این تحقیق شامل 30 پرسش از شاخص های تأثیرگذار در این مقوله از تعداد 150 نفر از مهندسان و کارشناسان دست اندرکار صنعت ساخت وساز شامل مهندسان مشاور، کارفرمایان، مالکان، سازندگان و مجریان بود. روش نمونه گیری مورداستفاده، نمونه گیری طبقه ای بوده که به شیوه های تقسیم مساوی، انتساب بهینه و انتساب متناسب است که برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد. پس از تحلیل پرسش نامه ها در این میان، به کارگیری اختصاص زمان و هزینه لازم و کافی برای تهیه نقشه های اجرایی لازم، استفاده از طراحان و پیمانکاران باسابقه، تغییرات سلیقه ای در طرح های جامع و تفصیلی که با افزایش ارزش زمین تخریب ساختمانی با عمر کم را توجیه پذیر می سازد، احداث یا ایجاد تغییر در طرح های توسعه ای حمل ونقل زمینی و زیرزمینی، برآورد دقیق و کامل از مقادیر کار و جریان نقدینگی اجرای پروژه، استفاده از عوامل اجرایی ذی صلاح در اجرای کارهای ساختمانی، تأسیسات مکانیکی و تأسیسات برقی، قطع ارتباط مجری و مهندس طراح با ساختمان پس از اتمام کارهای اجرایی، بازسازی و نوسازی ساختمان خارج از مسئولیت بخش های فنی ذی صلاح طراحی، نظارت و اجرا دارای بیش ترین سهم در طراحی مسکن پایدار را دارد.