حجاب به مثابه کنشی اجتماعی، از سویی تحت تأثیر ساختار های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از کنش گران اجتماعی. در سال های پس از انقلاب، به دلیل آسیب پذیری درونی جامعه و تهدید های بیرونی، یکی از معضلات مهم کشور کم رنگ شدن تدریجی فرهنگ عفاف و حجاب بوده است. هر مسئله عمومی علل مختلفی دارد؛ به نظر می رسد یکی از علل مهم در ایجاد، تداوم و همچنین عدم حلّ مسئله، می تواند خط مشی و عملکرد مسئولان آن جامعه باشد. در مسئله بدحجابی نیز در کنار علل مختلفی که وجود دارد یکی از ضعف های اصلی در سطح خط مشی گذاران و مجریان و در مرحله تحقّق خط مشی هاست. با بررسی ها مشخص شد که مهم ترین عامل مشکل ساز در این سطح، «اختلاف نظر خط مشی گذاران و مجریان عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی» است. هدف اصلی این پژوهش «شناخت و دسته بندی ذهنیت های خط مشی گذاران و مجریان عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی در ایران» است. برای نیل به این هدف از «روش شناسی کیو» استفاده شد؛ جامعه آماری شامل خط مشی گذاران و مجریان در عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی بود. به 26 نفر از این مسئولان مراجعه و در نهایت با «تحلیل عاملی»، پنج گونه ذهنیتی حاصل گردید که با عناوین «اجراگرایان»، «خط مشی گرایان»، «نگرش گرایان»، «عامّه گرایان» و «متحیّران» نامگذاری شدند.