عشق، پدیده ای روانی و حالتی روحی است که با تجربه شخصی و دریافتی درونی همراه است. وصف عشق و شرح حالات عاشق و معشوق در ادبیات، جلوه خاص و گسترده ای دارد. بسامد بالای موضوعات درباره عشق در فرهنگ و ادب ملل، گویای این ادعا است. در ادبیات ایران زمین نیز شرح و بیان عشق، چه در جلوه های گوناگون عشق مجازی و چه در میراث عرفان، در مرتبه ملکوتی عشق انسان به خدا و عشق خدا به انسان، از زیباترین و درخشان ترین گوهرهای تفکر و اندیشه بشری است. در این میان منظومه های غنایی و عاشقانه در توصیف صحنه های عشق و دلدادگی، حائز اهمیت فراوانی است. شرح ویژگی های عاشق و معشوق و تعاملات آنها در این آثار جایگاه ویژه ای دارد. یکی از ویژگی های عشاق و صفت اخلاقی برجسته آنها، پندناپذیری آنان است که این مطلب رویارویی آنان را با ناصحان و ملامتگران به دنبال دارد، اغلب این ناصحان نیز از خویشان و نزدیکان عاشق به شمار می روند و در پیشبرد داستان تاثیر مهمی دارند. در این مقاله به چرایی و علل و زمینه های پندناپذیری عشاق و اقسام ناصحان و نوع پندهای آنان توجه شده است.