در سال های اخیر با افزایش بی رویه و بدون برنامه جمعیت بسیاری از بافت های داخلی شهر به تدریج کارکرد اصلی خود را از دست داده و با کارکرد نامناسب مواجه گشته است و با از بین رفتن شرایط مناسب زندگی به بافت فرسوده مبدل گشته اند. این بافت های فرسوده و قدیمی نظر بسیاری از نوسازان شهری را به خود جلب کرده است اما کارنوسازی شهری با مسایل و مشکلات عدیده ای در بسیاری از مناطق مواجه گشته و در بعضی زمان ها به کندی پیش رفته است. با توجه به نظریات نظریه پردازان نوسازی که در چارچوب نظری آمده است این بافت ها به دلیل فقر ذهنی ساکنین و مالکین آنها امکان نوسازی خود به خودی را نداشته و به دلیل ذهنیت خاص افراد و شیوه وسبک سنتی در این بافت ها تغییر سریع با رشد شتابان در این مناطق می تواند آثار روانی و اجتماعی نامطلوبی را برجای گذارد.با توجه به این که شهر بدون دگرگونی شهر نیست، انسان شهرنشین نیز برای پذیرفتن این دگرگونی نیاز به دگرگونی فکری دارد، در نتیجه درگذر توسعه و نوسازی لازم است یکسری باورهای فرهنگی عمده و اساسی در درون انسانها ایجاد کرد تا بتوان انتظار نوسازی موفق را داشت و لازم است نوسازی فرهنگی به عنوان پیش زمینه نوسازی کالبدی بافت های فرسوده شهری مد نظر قرار گیرد لذا به نظر می رسد که بین نوسازی اندیشه و پیشبرد کار نوسازی شهری در بافت های فرسوده شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد.