پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزی
سال:1390 | دوره:4 | شماره:3 (پیاپی 15) |تعداد مقالات:9

هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر نگرش کشاورزان گندم کار هشتگرد پیرامون مدیریت ضایعات گندم بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 400 نفر از کشاورزان گندم کار شهرستان هشتگرد بود. از جامعه آماری فوق تعداد 90 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که میزان نگرش 53.4 درصد کشاورزان گندم کار پیرامون مدیریت ضایعات گندم منفی و نسبتا منفی بود و 46.6 درصد نسبت به مدیریت ضایعات گندم، نگرش مثبت و نسبتا مثبت داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین نگرش کشاورزان پیرامون کاهش ضایعات گندم با سن، سطح زیرکشت، فاصله مزرعه تا مرکز خدمات و شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی در زمینه گندم ارتباط معنی داری وجود دارد. آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که 33 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان گندم کار تحت تاثیر سه عامل سن (18 درصد)، شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی (9 درصد) و فاصله مزرعه تا مرکز خدمات (6 درصد) بوده است.

تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر پذیرش مدیریت تلفیقی سن گندم با تاکید بر رهیافت مدرسه در مزرعه در استان کرمانشاه انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن همبستگی می باشد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه و به منظور بررسی روایی ابزار تحقیق در اختیار اساتید راهنما، مشاور و کارشناسان صاحب نظر قرار گرفت و برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسشنامه به عمل آمد و ضریب کرونباخ آلفا 0.85 محاسبه گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 3787 نفر از گندم کاران استان کرمانشاه بودند که در کلاس های مدرسه در مزرعه شرکت نموده بودند که از این تعداد بر اساس فرمول کوکران 204 نفر به عنوان نمونه و به کمک روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای- تناسبی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل آماری پس از استخراج داده ها از طریق نرم افزار آماری  SPSSv12صورت گرفت. در بحث آمار استنباطی نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که دو متغیر تماس های ترویجی و کانال های ارتباطی به میزان 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته (میزان پذیرش مدیریت تلفیقی سن گندم) را تبیین می کنند و بقیه آن به عوامل دیگری بستگی دارد که در بین متغیرهای مستقل این تحقیق قرار نگرفته بود.

هدف کلی از این پژوهش بررسی دیدگاه کشاورزان کلزاکار نسبت به مهارت های فنی در مدیریت مزرعه در جهت افزایش تولید کلزا در استان قزوین بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کشاورزان استان قزوین که در سال زراعی 90-1389 اقدام به کشت کلزا نموده بودند، به تعداد 918 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 130 نفر به روش طبقه ای- تناسبی و با توجه به بزرگی هر شهرستان تعیین گردید. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه بود که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان جهاد کشاورزی استان قزوین به دست آمد. پایایی ابزار تحقیق بر اساس آلفای کرونباخ 0.78 محاسبه شد. یافته های این تحقیق نشان داد دیدگاه کلزاکاران استان نسبت به اهمیت مهارت های فنی در دوره کاشت در حد کم، در دوره داشت در حد متوسط رو به پایین و در دوره برداشت زیاد بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای مربوط به مهارت های فنی در ویژگی های زراعی دوره های کاشت، داشت، برداشت و عوامل آموزشی-ترویجی مجموعا 74.2 درصد عوامل تاثیرگذار بر متغیر افزایش تولید کلزا را تبیین می کنند.

هدف از این مطالعه برآورد ارزش تفریحی مجتمع نمک آبرود و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان به منظور استفاده تفریحی از این مجموعه گردشگری با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوبخشی، دوبعدی می باشد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از 140 پرسشنامه در سال های 89-1388 جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که 64.29 درصد افراد تحت بررسی در این مطالعه، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده تفریحی از این مجتمع هستند. متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این مجتمع 28819 ریال برای هر بازدید، برآورد شد و ارزش تفریحی سالانه مجتمع، برای هر خانواده 1,110,107 ریال (113 دلار) به دست آمد. نتایج بیان گر این است که مجتمع های تفریحی و تفرجگاه های طبیعی نظیر مجتمع نمک آبرود از ارزش و پتانسیل تفریحی بالایی برخوردار می باشند و ارزش گذاری چنین مکان های تفریحی سبب می شود تا کیفیت ناشی از برخورداری افراد از محیط های طبیعی با استفاده از شاخص های اقتصادی به صورت کمی برآورد و بیان گردد و از آن به عنوان ابزار مدیریتی موثری جهت تصمیم گیری در زمینه های حفاظت، توسعه، و بهبود وضعیت گردشگری پارک ها و مجتمع های تفریحی و ارتقا سطح رفاه اقتصادی و اوقات فراغت مورد استفاده مدیران مربوطه قرار گیرد.

هدف این تحقیق تحلیل نگرش دانشجویان در رابطه با آموزش سیار با استفاده از روش SWOT می باشد. پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه و با استفاده از روش سرشماری از 40 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی ورودی سال های 88 و 89 دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام گرفت و برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش SWOT استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSv17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعیین اولویت های گویه های تحقیق از طریق محاسبه ضریب تغییرات ترتیبی انجام گردید. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر سبک، کوچک و قابل حمل بودن، اولویت اول نقاط قوت و متغیر قدرت پردازش پایین تلفن همراه، اولویت اول نقاط ضعف، همچنین متغیر امکان ارسال پیامک توسط دانشگاه اولویت اول فرصت ها و متغیر عدم پوشش دهی شبکه، اولویت اول تهدیدها بود که نهایتا با استفاده از اطلاعات به دست آمده از ماتریسSWOT ، اولویت ها، استراتژی های تدافعی، تنوع، تهاجمی و بازنگری نوشته شد.

هدف از این پژوهش تحلیل بهره وری آب زراعی گندم کاران بخش شادروان شهرستان شوشتر بوده است. گندم کاران این بخش با جمعیت 1950 نفر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. بر اساس جدول گرجسی و مورگان 321 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مشخصات جامعه، روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شد و پس از تایید روایی ابزار تحقیق از طریق پانل متخصصان، به منظور تعیین پایایی، از ضریب کرونباخ آلفا استفاده شد که ضرایب حاصل برای تمام بخش های پرسشنامه بالای 0.7 محاسبه گردید. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و پیمایشی است و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی، همبستگی و تحلیلی از نوع علی، ارتباطی و از نظر کنترل متغیرها و از نظر زمانی، پیشین پژوهی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 6.85 درصد از نظر سطح بهره وری آب زراعی در سطح بسیار پایین، 25.23 درصد در سطح پایین، 41.13 درصد در سطح متوسط، 18.69 درصد در سطح بالا و 8.10 درصد در سطح بسیار بالا قرار گرفتند. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین دانش فنی، سطح نگرش در زمینه بهره وری آب زراعی، سطح مکانیزاسیون، رفاه و مشارکت اجتماعی، با متغیر بهره وری آب زراعی گندم کاران در سطح 0.01 رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق مشخص گردید که بهره وری آب زراعی گندم کاران بر حسب نوع زراعت، نوع کشت و نوع نظام بهره برداری از آب زراعی اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی، نوع نظام بهره برداری و سطح مکانیزاسیون به طور تعاملی 59.8 درصد از تغییرات متغیر وابسته بهره وری آب زراعی را تشکیل می دهند.

این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر دانش بومی در مصرف بهینه آب بخش کشاورزی صورت پذیرفته است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی، همبستگی است که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش 350 نفر بودند که کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی و وزارت کشور را در سال 1388-1389 شامل می شوند که از این تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان تاثیر عوامل اقتصادی در استفاده از دانش بومی مصرف بهینه آب در حد متوسطی بوده است که در این راستا، میزان درآمد کشاورزان، بیمه محصولات کشاورزی در معرض خطر خشکسالی، کمک های بلاعوض خشکسالی و تمدید بازپرداخت وام های خشکسالی دارای اهمیت زیادی بودند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون بیان گر آن است که بین متغیرهای مستقل، عوامل آموزشی– ترویجی، فرهنگی– اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی با میزان استفاده از دانش بومی در جهت مصرف بهینه آب رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره در خصوص بررسی تاثیر متغیرهای مستقل تحقیق بر میزان استفاده از دانش بومی مصرف بهینه آب نشان داد که متغیرهای عوامل آموزشی– ترویجی و عوامل اقتصادی نقش مثبتی بر میزان استفاده از دانش بومی مصرف بهینه آب داشته اند. به طور کلی متغیرهای مذکور 69 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودند.

پژوهش حاضر به شناسایی سازه های مطلوب ترویجی در تعاونی های کشاورزی و تدوین ساختار مناسب برای آنها از دیدگاه اعضا و مدیران تعاونی های کشاورزی استان تهران پرداخته است. این تحقیق به روش توصیفی، همبستگی انجام گرفته و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق اعضا تعاونی های کشاورزی استان تهران و مشتمل بر 5094 نفر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر نمونه انتخاب و برای آنها پرسشنامه ارسال شد که نهایتا 171 پرسشنامه جمع آوری گردید. 27 پرسشنامه نیز به صورت جداگانه به وسیله مدیران تعاونی ها تکمیل شد. با توجه به اهمیت مشارکت اعضا در اداره تعاونی های کشاورزی، شناسایی عوامل موثر در ارتقا مشارکت در تعاونی ها از دیدگاه اعضا نیز مدنظر قرار گرفت و مشخص شد که میزان دسترسی تعاونی به خدمات ترویجی، دفعات برگزاری مجمع عمومی در سال، میزان توجه به نظرات اعضا در مجمع عمومی و میزان دسترسی تعاونی به وام و اعتبارات بانکی، می تواند در ارتقا مشارکت اعضا در اداره تعاونی ها موثر باشد. همچنین سازه های ترویجی مناسب از دیدگاه اعضا و نیز مدیران تعاونی ها شناسایی، و در قالب ساختاری که دربرگیرنده محتوی و روش های ترویجی باشد، ارایه گردید.