مقدمه و هدف پژوهش: جهانی شدن در زمره واژگانی است که بستر شکل دهنده ماهیت عرصه های گوناگون انسانی در قرن حاضر است و از آنجا که مقوله فرهنگ مفهوم بس حساس و پراهمیت است و سرنوشت یک جامعه را مشخص می کند بر این اساس فرهنگ حاکم بر جامعه می بایست هدایت و کنترل شود و به بیان دیگر مدیریت گردد؛ و هدف پژوهش حاضر این است که آیا مدیران فرهنگی می توانند در مسیر جهانی شدن نقش داشته باشند؟روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و کتابخانه ای می باشد و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است که با سنجش نگرش از مدل لیکرت استفاده گردیده و جهت تجزیه و تحلیل داده با توجه به دو نوع آزمون مقایسه و آزمون درصد برای استانداردسازی از آزمون Z استفاده گردیده است.یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده مدیران فرهنگی کشور نسبت به جهانی شدن نگرش مثبت دارند از عواملی که به نظر مدیران فرهنگی در جهت دهی تصمیم گیری های آنان نقش بسزایی دارد، افکار عمومی است و مدیران فرهنگی کشور می توانند بر روند جهانی شدن تاثیر بگذارند مدیران فرهنگی با سیاست گذاری و اقدام درست فرهنگی می توانند ضمن حفظ ارزش های فرهنگی خود معیارهای درست و ارزشمند دیگر فرهنگ ها را پذیرفته و با برنامه ریزی درست و صحیح قادر خواهند بود در روند جهانی شدن فرهنگ سهم داشته باشند.نتیجه گیری: جهانی شدن فرهنگ نتیجه ای گریزناپذیر ساختارهای مشترک اجتماعی و نیازهای فردی و جمعی نیرومندی است و در این زمینه نقش مدیران فرهنگی و برنامه ریزی برای حفظ فرهنگ حائز اهمیت است.