هدف این پژوهش بررسی ارتباط نگرش نوجوانان به والدین خود با تمایل به ارتباط با جنس مخالف و سطح سازش یافتگی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر رگرسیون بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 92-1393 بودند که از میان آنها 110 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به پرسش نامه های نگرش فرزند نسبت به والدین، گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و سازش یافتگی تحصیلی پاسخ دادند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد رابطه نگرش نسبت به مادر اما نه پدر با گرایش به جنس مخالف مثبت و معنادار بود (01/0>P). همچنین، بین نگرش نسبت به پدر با هر سه نوع سازش یافتگی عاطفی، آموزشی و اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت (05/0>P). همچنین بین نگرش نسبت به مادر با هر سه نوع سازش یافتگی عاطفی، آموزشی و نیز اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت (01/0>P). رابطه گرایش به جنس مخالف با متغیرسازش یافتگی عاطفی و سازش یافتگی آموزشی؛ اما نه سازش یافتگی اجتماعی مثبت و معنادار بود (01/0>P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که نگرش فرزند نسبت به مادر، گرایش به ارتباط با جنس مخالف را پیش بینی می کند. پژوهش حاضر نشان دهنده اهمیت احساس و عواطف دختران نوجوان با والدین شان به خصوص مادرشان است. به نحوی که مشکل تعامل مادر-دختری پیش بین خوبی برای ارتباط های خارج از چارچوب فرهنگی و میزان سازش یافتگی دختران نوجوان است.