پژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش
سال:1396 | دوره:9 | شماره:4 |تعداد مقالات:12

در برابر سازوکارهای طردکننده اجتماعی، ورزش به عنوان یک سازوکار جذب اجتماعی مورد توجه بوده است. اجتماعی شدن از طریق ورزش عاملی در جهت ایجاد حس تعلق به جامعه در میان گروه های در معرض خطر در جامعه است که نمود آن را می توان در میزان بزهکاری جوانان مشاهده کرد. با استفاده از داده های حاصل از مصاحبه با 183 دانش آموز دبیرستانی در محلات محروم شهری، نقش ورزش در ایجاد باورها و نگرش های موافق ارزش های پذیرفته شده جامعه بررسی شده است. فاکتورهای تغییردهنده رفتار در تحلیل رگرسیون با مشارکت ورزشی تحلیل شده و تاثیر ورزش بر کاهش رفتار پرخطر مثبت به دست آمده است. اگرچه یافته های تحقیق تاثیر ورزش بر کاهش جرم را تایید می کند، این مطالعه در خصوص نتیجه گیری های خوش بینانه در مورد تاثیر ورزش در حل مسائل اجتماعی هشدار می دهد.

التهاب می تواند با سازوکارهای متنوعی موجب آترواسکلروز شود که از جمله شاخص های التهاب عمومی می توان به پروتئین واکنشگرC-، سایتوکاین های پیش التهابی و مولکول های چسبان اشاره کرد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته الگوی متفاوت تمرین مقاومتی بر سطوح CRP، IL-6 و ICAM-1 زنان سالم تمرین نکرده بود. بدین منظور 31 زن سالم تمرین نکرده داوطلب شرکت در تحقیق در سه گروه تمرین مقاومتی بالاتنه، پایین تنه و کنترل دوره تمرین هشت هفته ای را به اتمام رساندند. نمونه های خونی پیش و پس از اتمام دوره تمرینی جمع آوری و سطوح شاخص های مورد نظر تعیین شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در مورد شاخص های CRP و ICAM-1 حاکی از تفاوت غیرمعنادار بین گروه ها بود، ولی بین دامنه تغییرات IL-6 گروه تمرین مقاومتی پایین تنه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد. تغییرات درون گروهی و بین گروهی BMI، درصد چربی و WHR هیچ یک از گروه ها معنادار نبود. با توجه به نتایج تحقیق از میان شاخص های التهابی مورد نظر، IL-6 نسبت به تمرین مقاومتی پایین تنه تفاوت معناداری نشان داد که دلیل احتمالی آن درگیر ساختن گروه عضلات بزرگ تر است. دیگر شاخص های التهابی مورد مطالعه نسبت به دو شیوه تمرین مقاومتی بالاتنه و پایین تنه پاسخ های مشابهی را نشان دادند.

در روند پرشتاب جهانی، رسانه ها و فناوری های ارتباطی با سرعتی تصورناپذیر پیشرفت کرده و تمام سطوح فعالیت های انسانی را تحت سیطره خود قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و رسانه های ورزشی درباره نقش رسانه های جمعی در توسعه گردشگری ورزشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و میراث فرهنگی و رسانه های ورزشی در شهر تهران بود که با در نظر گرفتن 500 مدیر و متخصص در هر حوزه با استفاده از فرمول کوکران و با 0.05 ضریب خطا 306 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که شامل 102 متخصص در هر زمینه بود. ابزار پژوهش، به سبب دسترسی نداشتن به پرسشنامه استاندارد که با اهداف پژوهش سازگار و منطبق باشد، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که پس از تایید روایی توسط استادان مدیریت ورزشی و گردشگری در یک مطالعه مقدماتی بین 30 نفر از آزمودنی ها توزیع و پایایی آن a:0.89 گزارش شد. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، داده های 267 پرسشنامه برگشتی توسط نرم افزارهای SPSS V.21 با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و فریدمن تجزیه وتحلیل شد. نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال نبودن توزیع داده ها را نشان داد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رسانه های جمعی بیشترین نقش را به ترتیب در «آموزش نیروی انسانی در گردشگری» با میانگین رتبه ای 5.79 و «بازاریابی گردشگری» با میانگین رتبه ای 5.63 دارند.

تغییر عوامل همودینامیک حین ورزش به نوع و حجم تمرین وابسته است. اما این تغییرات پس از ورزش با محدودیت جریان خون (BFR) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ حاد برخی عوامل همودینامیک به یک جلسه راه رفتن روی تردمیل با BFR در دختران جوان بود. 30 دختر جوان سالم با میانگین سنی 20.27±1.76 سال و وزن 53.61±3.80 کیلوگرم، که داوطلب شرکت در مطالعه بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه: 1. راه رفتن روی تردمیل با BFR (با شدت 2 مایل بر ساعت، 5 ست 2 دقیقه ای با یک دقیقه استراحت بین هر ست)، 2. راه رفتن روی تردمیل بدون BFR (با همان حجم گروه (BFR و 3. کنترل (با BFR و بدون ورزش) قرار گرفتند. ضربان قلب (HR)، فشارخون سیستولیک (SBP)، فشارخون دیاستولیک (DBP)، فشار متوسط شریانی (MAP) و حاصل ضرب فشارخون سیستولیک در ضربان قلب (RPP) پیش از شروع جلسه ورزش و 20 دقیقه پس از پایان جلسه اندازه گیری شد. برای محدود کردن جریان خون از دستگاه تورنیکت استفاده شد. MAP با استفاده از فرمول زیر برای هر فرد محاسبه شد: MAP= (DBP+0.33 (SBP-DBP)). برای تجزیه وتحلیل داده ها از ANOVA استفاده شد. سطح معناداری آماری P<0.05 تعیین شد. تحلیل داده ها نشان داد هر دو برنامه ورزشی موجب افزایش معنادار HR، SBP و RPP در مقایسه با مقادیر پیش از تمرین شد (P<0.05). پس از یک جلسه ورزش، بین RPP، HR و SBP سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0.05) و میزان افزایش در گروه BFR بیشتر از گروه بدون BFR بود. این در حالی است که بین مقادیر DBP و MAP در گروه های مختلف پس از یک جلسه راه رفتن روی تردمیل با BFR تفاوت معناداری وجود نداشت (P>0.05). نتایج نشان داد BFR موجب تغییر برخی عوامل همودینامیک می شود، که بیانگر افزایش نیازهای عضله قلب در پاسخ به ورزش BFR است.

تحقیق حاضر با هدف تدوین الگوی گزینش مربیان تیم های فوتبال لیگ برتر کشور ایران طراحی و اجرا شده است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن با توجه به اهداف تحقیق شامل مربیان نخبه، بازیکنان نخبه، مدیران، استادان دانشگاهی و کارشناسان متخصص در زمینه فوتبال است. به علت نبود اطلاعات مشخص در مورد تعداد کل جامعه آماری و بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران در شرایطی که جامعه مشخص نباشد، 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مطالعه جامع منابع بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روش های رایج ارزیابی شد. به منظور تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق از آزمون تحلیل عاملی و همچنین آزمون تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها نشان داد که در مجموع 86.298 درصد از کل واریانس ها شامل چهار دسته ویژگی است. نتایج تحقیق نشان داد که برخورداری از ویژگی های ارتباطی- اجتماعی با تاثیر 0.528 بیشترین اثر را بر انتخاب اصلح تر مربیان لیگ برتر فوتبال ایران دارد.

چگونگی تغییرات مولکولی وابسته به شکل پذیری سیناپسی در پی انواع مختلف تمرین ناشناخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی دایره ای با شدت بالا بر سطح پلاسمایی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) مردان غیرفعال بود. بدین منظور 20 مرد غیرفعال 18 تا 25 ساله و با وزن 60 تا 80 کیلوگرم به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت شش هفته تمرین مقاومتی دایره ای (شدت 75 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه) را انجام دادند. 24 ساعت ساعت پیش از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و تغییرات سطح BDNF با روش الایزا اندازه گیری شد. برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون t وابسته و t مستقل در سطح معناداری P<0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که شش هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطح BDNF آزمودنی ها شد (P=0.022). همچنین سطح BDNF پلاسما در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود (P=0.024). احتمالا تمرینات مقاومتی از طریق افزایش سطح BDNF نقش سودمندی در شکل پذیری سیناپسی در افراد غیرفعال دارد.

پژوهشگران معتقدند که نتیجه افزایش اعتماد در سازمان، افزایش بهره وری و تقویت تعهد سازمانی و سازگاری شغلی است. هدف پژوهش ارتباط بین اعتماد سازمانی و سازگاری شغلی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و به شیوه میدانی انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مرد و زن اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان (N=58) بودند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی بر اساس مدل الون و همکاران (2008) و سازگاری شغلی بر اساس مدل اچ ام بل (1998) استفاده شد. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری، پرسشنامه اعتماد سازمانی a=0.87 و سازگاری شغلی a=0.81 به دست آمد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شدند. نتایج گویای آن است که بین اعتماد سازمانی و مولفه های آن (عمودی، افقی و نهادی) با سازگاری شغلی رابطه مثبت و معنی داری در سطح  p<0.05و p<0.01 وجود دارد. همچنین نتایج تجلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مولفه های اطمینان، b=0.43؛ خیرحواهی، b=0.30 (اعتماد افقی)، اطمینان (اعتماد عمودی) (b=0.45) اطمینان ساختاری (اعتماد نهادی) (b=0.38) می توانند به طور مثبت و معنادار سازگاری شغلی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وجود جو اعتماد سازمانی در اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان سبب افزایش سازگاری شغلی کارکنان می شود که این مساله خود می تواند در پیشرفت ورزش استان نقش داشته باشد.

هدف این تحقیق، بررسی تعیین اثر سه هفته تمرین رکاب زدن با و بدون انسداد عروق بر غلظت پلاسمایی آیریزین و PGC-1a مردان سالم بود. 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به سه گروه (8 نفری) رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا، رکاب زدن بدون انسداد و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد حداکثر وات (Wmax) با 30 ثانیه استراحت بین هر وهله، به مدت 3 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته و آنالیز واریانس یکطرفه در سطح P£0.05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مقادیر آیریزین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری گروه انسداد (P=0.001) و بدون انسداد (P=0.011) تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین مقادیر آیریزین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (P<.05). همچنین، بین مقادیر PGC-1a پیش آزمون و پس آزمون سازگاری گروه انسداد (P=0.001) و بدون انسداد (P=0.04) تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05)، اما بین پیش آزمون و پس آزمون مقادیر PGC-1a سازگاری گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (P<.05). با توجه به یافته های تحقیق حاضر به نظر می رسد هر دو نوع تمرین آثار سودمندی بر عوامل درگیر در متابولیسم انرژی در افراد فعال دارند و بین اثر دو نوع تمرین تفاوتی وجود ندارد.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سبک های رهبری مربیان بر رضایتمندی ورزشکاران حاضر در لیگ برتر دو و میدانی بود. بدین منظور از پرسشنامه های مقیاس رهبری در ورزش چلادورای و صالح (1980)، و رضایت مندی ورزشکاران ریمر و چلادورای (1998) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ورزشکاران حاضر در لیگ برتر دو و میدانی ایران متشکل از 224 ورزشکار بود؛ که 144 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثرات متغیرهای تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8.8 استفاده شد. یافته ها نشان داد، اثرسبک های رهبری آموزش و تمرین (b=0.45، t=3.22)، و آمرانه (b=-0.46، t=-2.23) بر رضایتمندی ورزشکاران معنادار است. همچنین نتایج نشان حاکی از معنی دار نبودن اثر سبک های رهبری دموکراتیک (b=0.36، t=0.94)، حمایت اجتماعی (b=-0.52، t=-0.66)، و بازخورد مثبت (b=0.55، t=0.80) بر رضایت مندی ورزشکاران بود. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت با توجه به نقش رضایت مندی ورزشکاران در موفقیت فردی ورزشکار و تیم، استفاده از سبک رهبری مناسب برای ارتقای رضایت مندی آنها از سوی مربیان امری ضروری است.

هدف از تحقیق حاضر مقایسه واکنش هواداران تیم خودی و رقیب نسبت به حامیان مالی در دو تیم فوتبال سپاهان و ذوب آهن اصفهان بود. روش تحقیق توصیفی و روش اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه هواداران تیم های سپاهان و ذوب آهن در فصل سیزدهم لیگ برتر بودند و حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 367 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن را هشت تن از استادان مدیریت ورزشی تایید کردند و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای حامی مالی تیم سپاهان و ذوب آهن به ترتیب r=0.83 و r=0.86 به دست آمد و پایایی پرسشنامه ها تایید شد. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی فرضیه ها در سطح 0.05 از آزمون های یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان داد حمایت حامیان مالی از فوتبال در هواداران تیم خودی و تیم رقیب تفاوت معناداری دارد (0.0001)، همچنین بین تصویر عمومی حامیان مالی دو تیم و علاقه مندی به حامی و تبلیغات توصیه ای در هواداران سپاهان و ذوب آهن ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد (0.0001)، تنها بین تصویر عمومی حامی تیم ذوب آهن و تبلیغات توصیه ای در هواداران ذوب آهن ارتباطی مشاهده نشد (0.23). به باشگاه ها پیشنهاد می شود برای اینکه شرکت های حامی به هدف خود از حمایت برسند، با هماهنگی با هم تصویر مطلوب و مثبتی از حامی در هواداران دو تیم ایجاد کنند تا شرکت ها به مزیت رقابتی دست یابند و درنتیجه میزان حمایت آنها از فوتبال بیشتر شود.

امروزه جذب و حفظ هواداران توسط باشگاه های فوتبال از دغدغه های اصلی در فوتبال حرفه ای و صنعت ورزش است که می تواند پتانسیل بالایی را برای درآمدزایی باشگاه ها ایجاد کند. هدف کلی پژوهش حاضر، مطالعه میزان تاثیر مولفه های آمیخته بازاریابی بر رضایت مندی هواداران به عنوان مشتریان عمده در صنعت ورزش فوتبال بوده است. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی، و از انواع تحقیقات کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات آن، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه آمیخته بازاریابی) و ساختاریافته (رضایت مندی زبکار و همکاران (2010)) است که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش هواداران تیم های فوتبال در شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 381 نفر به عنوان نمونه پژوهش بررسی شدند. پایایی سوالات پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0.91 ارزیابی شد و به منظور سنجش روایی پرسشنامه ها از روایی محتوا و نظرهای متخصصان مدیریت ورزشی و مدیریت بازاریابی استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای 18SPSS و 18AMOS استفاده شد. همچنین به منظور سنجش روایی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد و بر اساس نتایج تحلیل مسیر تاثیر همه مولفه های آمیخته بازاریابی خدمات به جز مولفه ترویج بر رضایت مندی هواداران تایید شد. با توجه به اهمیت درآمدهای مالی در ورزش حرفه ای پیشنهاد می شود که مدیران ورزشی در حوزه فوتبال با مدیریت موثر آمیخته بازاریابی خدمات در جلب رضایت هواداران اقدام کنند.

هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط عوامل بازدارنده با میزان مشارکت دانشجویان در فعالیت های ورزشی فوق برنامه دانشگاه نظامی است. روش تحقیق آمیخته، از نوع تشریحی بود. به منظور گردآوری داده ها از دو روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. نتایج نشان داد که حدود 66 درصد دانشجویان اذعان داشته اند که در هیچ یک از فعالیت های ورزشی شرکت نمی کنند. در میان دانشجویان سه عامل زمان، مهارت و علاقه فردی به ترتیب از سطح بازدارندگی بالاتری برخوردار بودند. همچنین رابطه معناداری بین کمبود زمان، علاقه فردی، جایگاه اقتصادی، سطح آمادگی جسمانی و روابط اجتماعی با میزان شرکت دانشجویان در فعالیت های ورزشی به دست آمد، ولی بین عوامل امکانات، کیفیت مدیریت، مهارت با میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین در نتایج تحقیق کیفی دو دسته عوامل فردی و سازمانی شناسایی شدند که بر عدم شرکت دانشجویان در فعالیت های فوق برنامه ورزشی نقش داشتند. بخش اعظمی از نتایج به دست آمده در تحقیق کمی توسط نتایج تحقیق کیفی تایید شد، ضمن اینکه چرایی آنها به طور دقیق، عمیق و کاربردی تر بررسی شد. از آنجا که شرکت در فعالیت های ورزشی موجب ارتقای سلامت افراد می شود، به مسوولان بخش مربوط پیشنهاد می شود به منظور رفع این موانع تدابیری بیندیشیند و شرایط را برای شرکت هرچه بیشتر دانشجویان فراهم سازند.