مقدمه: هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا استفاده از معیار سال 2003 قند ناشتای مختل (IFG) در مقایسه با تعریف سال 1997 انجمن دیابت آمریکا، باعث بهبود قدرت پیش بینی دیابت نوع 2 (T2DM)در آینده در یک جمعیت شهری می شود یا خیر.مواد و روش ها: همه افراد غیر دیابتی شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران (5794 فرد، 42±13 ساله) به مدت 6.5 سال پیگیری شدند. بروز دیابت نوع 2 بر اساس معیارهای سال 1999 سازمان جهانی بهداشت تعریف شد. برای محاسبه خطر نسبی (RR) بروز دیابت، از تحلیل رگرسیونی کاکس استفاده شد. تمایز بین مدل ها، با محاسبه سطح زیر منحنی راک (AUC) ارزیابی شد.یافته ها: در دوره پیگیری، 351 مورد جدید دیابت نوع 2 تشخیص داده شد. در تحلیل تک متغیره، خطر نسبی بروز دیابت بر اساس معیارهای 1997 و 2003 به ترتیب (7.5-12.3) 9.6 و (6.4-10.0) 8.4 بود. پس از تعدیل سازی برای همه عوامل خطرساز دیابت، RR با معیار 2003 بیشتر از تعریف 1997 شد ]به ترتیب RR با فاصله اطمینان 95%: (2.62-4.27) 3.34 در برابر (1.85-3.28)[2.46 . وارد نمودن معیار 2003 در مدل چند متغیره، میزان تمایز را نسبت به تعریف 1997بهبود بخشید AUC] با فاصله اطمینان 95%: (0.74-0.83) 0.78 در مقابل (0.70-0.79) 0.74، [P<0.01. مدل هایی که شامل معیار 2003 یا اختلال تحمل گلوکز بودند، دارای تمایز مشابهی بودند (AUC 0.786 در مقابل 0.780، P=0.7).نتیجه گیری: وقتی در غربالگری جمعیت از نظر وضعیت دیابت، از گلوکز ناشتا استفاده می شود، عملکرد معیار 2003 برای اختلال گلوکز ناشتا در پیش گویی بروز آتی دیابت، به طور قابل توجهی بهتر از معیار سال 1997 است.