مقاله ی حاضر مبتنی است بر پژوهشی مسئله محور حول مسئله ی نوشتار و سواد دانشگاهی در ایران؛ و بر اساس روش «تحلیل ثانویه» و «مرور نظام مند» انجام شده است. «نظریه ی تحصلی شناختی» و «نظریه ی سواد آکادمیک» در زمینه ی نوشتار دانشگاهی را در اینجا صورت بندی کرده ام و کاستی های رویکرد تحصلی شناختی را شرح داده ام. سپس رویکرد سواد دانشگاهی را به صورت رویکرد کارآمد و بدیل برای ارتقای نوشتار دانشگاهی در ایران معرفی و در انتها نیز راهبردهایی برای بهبود نوشتار دانشگاهی براساس رویکرد سواد دانشگاهی ارائه کرده ام. این مقاله از «مقدمه»، «جمع بندی» و چهار بخش اصلی تشکیل شده است؛ در «مقدمه» اهمیت موضوع و روش شناسی را توضیح داده ام: 1) مسئله ی نوشتار دانشگاهی در ایران و ویژگی های رویکرد شناختی و نوشتار تحصلی؛ 2) چالش های نوشتار دانشگاهی در ایران با تکیه بر داده های تحقیقاتی و دیدگاه های نظری؛ 3) تبیین چالش های نوشتار دانشگاهی؛ و 4) سواد دانشگاهی به عنوان نظریه ای نو برای فهم پذیرکردن و مواجهه با مسئله ی نوشتار دانشگاهی. نهایتاً در«جمع بندی» دلالت های نظریه ی سواد دانشگاهی را برای سیاست نوشتار دانشگاهی در ایران معرفی کرده ام.