تنظیم روابط کارگر و کارفرما از مهم ترین و تاثیرگذارترین اقدامات دولت ها در عرصه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر کشوری است. اهمیت این بحث به تفاوت جایگاه دو قشر کارگر و کارفرما در جامعه، تعداد بالای افراد درگیر و تاثیرگذاری عمیق آن ها در اقتصاد کشورها باز می گردد. بدیهی است اگر در مسیر رابطه میان کارگر و کارفرما اختلالی به وجود آید، باید ساز و کاری قانونی پیش بینی شود تا اختلافات را برطرف کرده، حرکت این دو قشر را در کنار هم تداوم بخشد. مراجع حل اختلاف کار و نظام دادرسی مربوط به آن ها، راه حل قانون گذاران است. بااینکه چنین ساختاری در جوامع مختلف بر مبنای اصول مشخصی طراحی شده است، اما تفاوت های مهمی دارند که بر کارایی این سیستم ها تاثیرگذارند. در این مقاله، نظام دادرسی کار در چند کشور اروپایی را بر مبنای چهار محور استقلال مراجع رسیدگی کار، صلاحیت این مراجع، ساز وکار پیش بینی شده برای مصالحه میان طرفین پیش از ورود به مرجع رسیدگی، و نیز تعداد و کیفیت قضات کار به لحاظ آشنایی با دانش حقوق و مسائل تخصصی و صنفی، بررسی نموده، با دقت در اسناد بین المللی، وجود یا امکان سنجی وجود نکات مثبتی را که در این پژوهش به آن ها رسیده ایم، برای ساختار دادرسی کار در ایران بررسی می نماییم.