مقدمه و هدف: جنگی تحمیلی عوارض متعددی بر روی جانبازان و خانواده های آنان به ویژه همسر به وجود آورده؛ که در سیر طبیعی سلامتی و کیفیت زندگی جانباز و همسر مراقبت دهنده اش اختلال ایجاد می کند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش معنوی در کیفیت زندگی همسران جانبازان با میانجی راهبردهای مقابله ای انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی همسران جانبازان تحت پوشش بنیاد شهید و ایثارگران منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که بر اساس جدول گجرسی و مورگان نیز 225 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس و پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران (2010)، راهبردهای مقابله ای لازاروس فولکمن (1984) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (2000) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Amos جهت تحلیل مدل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش معنوی به صورت مستقیم بر راهبرد مسیله مدار (01/0>p، 516/0= β, ) تاثیر مثبت و بر راهبرد هیجان مدار (01/0>p، 536/0-= β, ) تاثیر منفی دارد. هوش معنوی هم به صورت مستقیم (01/0>p، 227/0= β, ) و هم به صورت غیرمستقیم (01/0>p، 296/0= β, ) و با نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای بر کیفیت زندگی تاثیر دارد. راهبرد مسیله مدار نیز به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی (01/0>p، 361/0= β, ) تاثیر مثبت و راهبرد هیجان مدار نیز به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی (01/0>p، 204/0-= β, ) تاثیر منفی دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت، با ارتقای هوش معنوی و راهبردهای مقابله ای، می توان کیفیت زندگی همسران جانبازان را بهبود بخشید.