تبادل میان نرخ تغییر دستمزد ها (با نرخ تورم) و نرخ بیکاری تحت عنوان منحنی فیلیپس شهرت یافته است. از سال 1958 که پروفسور ا.دابلیو فیلیپس از مدرسه اقتصاد لندن، مطالعه جامع و کاملی را درباره رفتار دستمزد در انگلستان منتشر کرد، تا به امروز مجادلات زیادی بین مکاتب اقتصادی در مورد منحنی فیلیپس وجود داشته است که منجر به پیشبرد هایی در این زمینه شده است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی منحنی فیلیپس، مدل منحنی فیلیپس کینزی های جدید (که بر گرفته از مقاله منکیو درسال 2000 می باشد) برای اقتصادی ایران مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان از تبادل میان تورم و بیکاری در کوتاه مدت و بلند مدت است. ولی در بلند مدت این رابطه ضعیف تر از کوتاه مدت می باشد. این مطلب اثر گذاری سیاست های طرف تقاضا را در کوتاه مدت و بلند مدت تایید می کند (این اثر گذاری در کوتاه مدت بیشتر از بلندمدت است).