سابقه و هدف: ادراک بیماری و رفتارهای خودمراقبتی عنصر اساسی در درمان و مدیریت بیماران مبتلا به دیابت است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری نسبت به رفتارهای خودمراقبتی و ادراک بیماری در زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع 2 است مواد و روش ها: مطالعه حاضر, نیمه تجربی با دو گروه مداخله و کنترل به صورت موازی و با طرح پیش آزمون, پس آزمون و کنترل یک ماهه در مراکز جامع سلامت اصفهان در سال 1398انجام گرفت. برای هر گروه 32 زن میانسال مبتلا به بیماری دیابت نوع 2به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. هر دو گروه مراقبتهای معمول بیماران دیابتی را دریافت کردند ولی گروه آزمون تحت برنامه مشاوره گروهی با رویکرد شناختی رفتاری قرار گرفت. داده ها از طریق پرسشنامه مشخصات فردی, پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری بردبنت و فعالیت های خود مراقبتی دیابت جمع آوری گردید. سپس از طریق نرم افزار spss نسخه 16 با استفاده از آزمون آماری توصیفی و آزمون کای اسکویر و آزمون tمستقل و با سطح معنی دار 05/0 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: گروه ها از نظر دموگرافیک اختلاف چندانی نداشتند. میانگین سنی 23/4± 65/38 و 87/4 ± 19/39 یکسان بودندو مدت زمان تشخیص بیماری 2سال و کمتر بود.، 77% سابقه ابتلا به فشارخون یا چربی خون و یا هر دو را در هر دو گروه داشتند. در پیش آزمون از لحاظ رفتارهای خود مراقبتی( 022/0-t= و 859/0= P-value) و ادراک بیماری (178/0-t= و 859/0= P-value) با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. اما در پس آزمون گروه مداخله بطور معنا داری از نظر رفتارهای خود مراقبتی ( 25/4t= و 001/0= P-value) و ادراک بیماری (93/3 t= انحراف معیار=87/0) بهبود داشتند. همچنین در دوره پیگیری رفتارهای خود مراقبتی ( 41/4t= و001/0= P-value) و ادراک بیماری ( 414t= و 001/0= P-value) بهبود داشته که این نشاندهنده ماندگاری تغییرات در اثر مشاوره است. نتیجه گیری: اجرای برنامه مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری می تواند باعث بهبودی رفتارهای خود مراقبتی و ادراک از بیماری در زنان میانسال مبتلا به بیماری دیابت نوع 2شود. لذا می توان استفاده ازاین روش را به همراه روش های درمان دارویی در این بیماران توصیه کرد.