دانشکده فنی دانشگاه تبریز
سال:1386 | دوره:34 | شماره:2 (پیاپی 47) ویژه مهندسی مکانیک |تعداد مقالات:9

در جوشکاری انفجاری، منبع تامین کننده انرژی، ماده منفجره است که انفجار خود یکی از فلزات جوشکاری شونده را به شتاب بالایی رسانیده و آنرا به فلز دیگر جوش می دهد. متغیرهای مهم در این فرایند عبارت از فاصله توقف، مقدار خرج انفجاری و ضخامت لوله پرنده می باشد. در این مقاله استحکام برشی فصل مشترک جوش های انفجاری آلومینیوم به فولاد که در شرایط مختلف جوشکاری شده اند، مطالعه شده است. برای این منظور جهت آزمایش استحکام برشی فصل مشترک، از قطعات جوشکاری شده نمونه های کشش مخصوصی تهیه شده است. پس از مقایسه استحکام نمونه های جوشکاری شده در شرایط مختلف معلوم شد که افزایش فاصله توقف، افزایش نسبت خرج انفجاری و کاهش ضخامت لوله پرنده آلومینیومی همگی در محدوده انجام آزمایش های این تحقیق باعث افزایش استحکام فصل مشترک جوش می گردند.

در این مقاله، تاثیر شعاع لبه ماتریس و شعاع لبه سنبه بر روی انرژی شکل دهی، شامل نیروی کشش عمیق و نیروی ورقگیر و نیز تاثیر آنها بر هندسه محصول شامل شکل نهایی و نازک شدگی محصول، در فرآیند کشش عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است. ماده مورد بررسی آلومینیوم 1050 آنیل شده است و از روش شبیه سازی اجزای محدود برای تحلیل استفاده شده است. برای اطمینان از نتایج شبیه سازی، آزمایش های تجربی انجام شده اند و نتایج آن با نتایج شبیه سازی مورد مقایسه گرفته و نشان داده شده است که همخوانی خوبی میان نتایج بدست آمده وجود دارد. برای انجام شبیه سازی از بسته نرم افزاری ANSYS 6.1 استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داده است که شعاع لبه ماتریس تاثیر چشم گیری در تمام پارامترهای مورد مطالعه در فرآیند کشش عمیق داشته است، اما شعاع لبه سنبه تنها در شکل محصول نهایی موثر بوده است.

تروارس پس از ریل مهمترین المان روسازی راه آهن می باشد که نقش آن حفظ هندسه خط، مقاومت در برابر بارهای قایم و جانبی و انتقال آنها به لایه بالاست می باشد. اتصال تراورس به لایه بالاست به صورت تماسی بوده و نقش مهمی را در زوال خط راه آهن بازی می کند. به همین دلیل نحوه آنالیز، طرح و ساخت تراورس ها و همچنین بکارگیری آنها در روسازی خط آهن در تحقیقات مهندسی راه آهن بسیار حایز اهمیت است. در این مقاله بررسی توزیع تنش تماسی در سطح زیرین تراورس به وسیله انجام آزمایش هایی در خط آهن صورت گرفته است. در این آزمایش ها تراورسی حاوی نیروسنج های جاسازی شده در خط آهن واقع در ایستگاه بهرام نصب گردید. پس از نصب تراورس، با عبور قطارهای با بار محوری مشخص، نیروهای وارده بر تراورس قبل از زیرکوبی و بعد از زیرکوبی مورد بررسی قرار گرفت. از نتایج حاصل از این آزمایش ها می توان به تعیین الگوی توزیع واقعی تنش تماسی در سطح زیرین تراورس در حالت های مختلف (بعد از زیرکوبی و قبل و بعد از پایدارسازی) و تاثیر و اهمیت تراکم مورد نیاز بالاست در زیر تراورس اشاره کرد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مقدار مناسب بالاست و تراکم کافی آن در زیر تراورس و عملکرد ماشین های نگهداری و تعمیر خط آهن بسیار حایز اهمیت است و ناهمگونی در پخش نیروها را کاهش می دهد.

اثر افزودن MgO و B2O3 بر تشکیل، خواص فیزیکی، آنالیز فازی و ریزساختار تیتانات آلومینیوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج چگالی نشان داد که ترکیب حاوی مخلوط 2 درصد وزنی MgO و 1 درصد وزنی B2O3 بالاترین افزایش چگالی و ترکیب حاوی 1 درصد وزنی B2O3 کمترین افزایش چگالی را نسبت تیتانات آلومینیوم از خود نشان می دهد. با توجه به نتایج آنالیز اشعه X، MgO بیشترین تاثیر را در تشکیل تیتانات آلومینیوم از طریق تشکیل فازهای میانی دارد. همچنین اکسید بور B2O3 در دمای بالاتر از 1350°C تاثیر زیادی در تشکیل تیتانات آلومینیوم دارد. نتایج بررسی های ریزساختاری نشان داد افزودنی MgO تاثیر مشخصی در ریزدانه کردن و پیشرفت انجام واکنش دارد. ضریب انبساط نمونه های حاوی MgO و B2O3 بالاتر از نمونه های تیتانات آلومینیوم بدون افزودنی می باشد. نمونه های تیتانات آلومینیوم خالص و نمونه های حاوی B2O3 بعد از 5 ساعت عملیات حرارتی در 1150°C تجزیه شده و نمونه های حاوی 2 درصد منیزیم تا 25 ساعت عملیات حرارتی در مقابل تجزیه مقاوم بودند.

در این کار تجربی، ابتدا مواد خالص Te, Sb, Bi با درجه خلوص 99.999 به روش تبخیر و چگالش در خلا فراهم گردید. محلول جامد (Bi2Te3)x(Sb2Te3)1-x با xهای 0.20≤x≤0.30 در کپسول های کوارتز در خلا 10-6Torr ذوب و به منظور بلور کردن محلول جامد به دست آمده، با روش رشد ناحیه ای با آهنگ رشد 8mm/h (سرعت حرکت کوره) در دمای 720°C رشد داده شد و جهت تنش زدایی در دمای 370°C به مدت 24 ساعت مورد عملیات گرمایی قرار گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی گرفته شده از نمونه ها بلور شدن آرمانی آنها را در راستای رشد نشان می دهد. در مرحله بعد رسانندگی الکتریکی σ، ضریب سیبک α و رسانندگی گرمایی κ، قطعات نیمرسانای ساخته شده اندازه گیری شد و بیشینه ضریب بهره Z=α2σ/κ برای نمونه با x=0.25 برابر Z=2.654×10-3K-1 به دست آمد.

در تحقیق حاضر اتیل بنزن به عنوان یک نمونه شاخص ترکیبات آلی فرار برگزیده شد و با ساخت یک نمونه آزمایشگاهی حوضچه هوادهی به روش حبابی در یک شرکت پتروشیمی، آزمایشهای بررسی تاثیر غلظت اتیل بنزن بر حذف بیولوژیکی آن مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. نتایج مرحله انتقال به هوا حاکی از آن بود که میزان انتقال به هوا به غلظت درون حوضچه وابسته می باشد و شیب تغییرات غلظت خروجی، به دلیل تغییر مکانیزم انتقال، از انتقال به حباب ها به تبخیر سطحی و انحراف از قانون هنری، افزایش می یابد و میزان انتقال به هوا حدود 27-11 درصد غلظت داخل حوضچه می باشد. همچنین مقایسه نتایج تئوری و عملی حاکی از آن است که فرض برابری مقاومت کلی انتقال جرم با مقاومت فاز مایع برای محلول اتیل بنزن در آب متغیر می باشد.

در این تحقیق ابتدا مشخصه پمپ گریز از مرکز هنگام انتقال سیالات لزج آب با لزجت سینماتیکی 9×10-7 m2/s و دو نوع روغن با لزجت های سینماتیکی 43×10-6 m2/s و 62×10-6 m2/s تحت شرایط زیر بار (PL)، بهترین بازده (BEP) و بالای بار (OL) به صورت تجربی مشخص و ضرایب تصحیح دبی، هد و بازده برای سیال های روغن بدست آمده اند. همچنین جریان سیال های فوق در شرایط مختلف کاری با استفاده از روش عددی حجم کنترل در حالت سه بعدی و با استفاده از تکنیک چارچوبه مرجع چندگانه (MRF) شبیه سازی شده اند. در روش عددی از مدل آشفتگی RNG k-ε و الگوریتم سیمپل سی برای حل معادلات جریان آشفته لزج و تراکم ناپذیر استفاده شده است. پس از مقایسه نتایج حاصل از حل عددی با نتایج تجربی، جریان داخل پمپ برای زوایای خروجی پره شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که عملکرد با افزایش زاویه خروجی به دلیل کاهش دنباله بهبود می یابد.

پژوهش حاضر بر یافتن روشی برای کاهش دود سیاه در موتورهای دیزل متمرکز گشته است. احتراق در این موتورها با تولید دود سیاه همراه است. این به علت همگن نبودن نسبت سوخت به هوا در نقاط مختلف اتاق احتراق با توجه به مخروط پاشش سوخت همزمان با شروع احتراق در این موتورها است. در صورتی که احتراق در این موتورها طولانی شود امکان دوباره سوزی دود سیاه در فاز نهایی احتراق در این موتورها کاهش یافته و میزان دود سیاه خروجی از اگزوز افزایش می یابد. در این پژوهش موتور دیزل تنفس طبیعی OM314 به توربوشارژ همراه با W.G. مجهز شده است. با توجه به تاثیر W.G. برعملکرد توربوشارژ و موتور دیزل، W.G. در سه بازه عملکرد مختلف با تغییر در راه انداز آن مورد آزمایش واقع شده است. در هر بازه عملکرد W.G.، موتور OM314 با روش تست استاندارد ECE-R49 مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج نشان می هد میزان آلودگی مخصوص دود سیاه خروجی از اگزوز در بازه عملکرد شماره 2 که حداکثر فشار گیج مانیفولد ورودی را در 0.23 bar کنترل می نماید به علت دمای بیشتر محصولات احتراق و امکان بیشتر دوباره سوزی دوده نسبت به بازه عملکرد شماره 1 که حداکثر فشار گیج مانیفولد ورودی را در 0.26 bar نگه می دارد، به میزان (17%) کاهش یافته است و نسبت به بازه عملکرد شماره 3 با فشار گیج ماکزیمم مانیفولد %21, 0.52 bar کاهش نشان می دهد. این نتیجه نشان می دهد، تغییرات فشار مانیفولد ورودی با هدف کاهش دود سیاه در موتورهای دیزل متغیر حساس و دقیقی است. بهتر است بازشدگی دریچه میانبر جهت کنترل این متغیر در مراحل مختلف کار موتور با کمک یک برد الکترونیکی انجام شود.

در این مقاله یک الگوریتم شبیه سازی برای تحلیل دینامیکی و غیرخطی موتورهای سوخت مایع ارایه می شود. کاربرد این الگوریتم در یک موتور سوخت مایع خاص گسترش یافته و نتایج شبیه سازی ارایه شده است. مدل غیرخطی موتور شامل یک مجموع معادلات جبری و یک مجموعه معادلات دیفرانسیل می باشد و این معادلات ضمنی می باشند. تا این زمان، هیچگونه الگوریتمی برای شبیه سازی این نوع از مدل موتور وجود نداشته و بر خلاف الگوریتم های موجود برای شبیه سازی یک موتور سوخت مایع، الگوریتم گسترش یافته وابسته به نوع مدل ریاضی موتور نیست. الگوریتم شبیه سازی شامل 6 گام اصلی می باشد. مقایسه نتایج شبیه سازی در شرایط نامی با آنچه که می بایستی بدست آید ارایه شده است. زبان نرم افزار فرتون می باشد و کد شبیه سازی تقریبا شامل 250 زیربرنامه و اکثر زیر برنامه ها 10 خطی می باشند.