پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مشخصه های آوایی و واجی واکه های ساده زبان فارسی و واقعه های عصب شناختی متناظر با آن در دستگاه شناختی بشر می پردازد. بدین منظور با طراحی آزمایشی تجربی، از 20 نفر از گویشوران زبان فارسی خواسته شد تا به توالی هایی از واکه های ساده زبان فارسی با ترتیب تصادفی گوش کنند و همزمان پاسخ دستگاه عصبی آنان به شنیدن این واکه ها با استفاده از روش الکتروانسفالوگرافی ثبت شد. سپس با استخراج پتانسیل های وابسته به رخداد متناظر با پردازش هر واکه در قشر شنوایی اولیه مغز آنان، ویژگی ها و مشخصات این واکنش ها و نسبت آنان از یک سو با برجستگی های پنجره طیفی سیگنال صوتی (F1, F2 و F2-F1) و از سوی دیگر با مشخصه های ممیز واجی محل تولید و ارتفاع زبان بررسی شد. در این بررسی ها مشخص شد قرار گرفتن در معرض هر یک از محرک های مورد استفاده در این آزمایش دستکم در دو مرحله پاسخ عصبی برجسته ای تولید می کند که هر دو، هم با مشخصات طیفی-زمانی محرک و هم با مشخصه های انتزاعی-مقوله ای واکه ها همبستگی آماری دارند. نتایج این پژوهش تاییدی بر این فرضیه است که فرآیند تفکیک ادراکی واکه ها از یکدیگر حاصل روندی تدریجی از نشان گذاری بر اساس برجستگی های صوت شناختی تا مقوله بندی مشخصات واجی است که در مرحله اول در دو نیمکره مغز به صورت متقارن انجام می شود و با برجستگی های صوت شناختی نسبت به مشخصه های واجی همبستگی بالاتری دارد، اما در مرحله دوم بار اصلی پردازش به نیمکره چپ منتقل شده و ویژگی های پاسخ عصبی به هر واکه در این مرحله مطابقت بالاتری با مشخصه های واجی نشان می دهند. بدین ترتیب برجسته ترین ماحصل این پژوهش دست یابی به نقشه «زمان نواختی» پردازش عصبی واکه های زبان فارسی و حوزه ادراکی مشخصه محل تولید واکه در دستگاه شنوایی گویشوران این زبان است. هرچند توان تفکیک اندازه گیری انجام شده در این آزمایش برای بیرون آوردن همبسته عصبی پردازش مشخصه ارتفاع زبان از زیر سایه اثر بزرگ تر مشخصه محل تولید کافی به نظر نمی رسد.