طرح مساله: در این پژوهش رابطه بین توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی، با استفاده از روش تحلیل ثانویه داده ها، مورد بررسی قرار گرفته است.روش: داده های آماری این پژوهش از یافته های پژوهش های تجربی سال های اخیر، به ویژه پیمایش ملی پیمایش ملی رفتارهای فرهنگی ایرانیان در سال 1378 و پیمایش های ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال های 1379 و 1382، استخراج شده اند. برای سنجش توسعه فرهنگی عناصری همچون دانش، آگاهی و اطلاعات گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، که به واسطه مطالعه یا استفاده از رسانه های ارتباطی گوناگون به دست می آیند، مورد بررسی قرار گرفته اند، و برای سنجش توسعه اجتماعی نیز عناصری همچون میزان روحیه مشارکت جویی در گروه ها و تشکل های اجتماعی، تحقق عدالت، آزادی، امنیت، آسایش و رفاه در جامعه و احساس تحقق چنین عناصری در جامعه از سوی افراد جامعه، وفاداری افراد به جامعه و تلاش برای آبادانی آن مورد نظر بوده اند.یافته ها: این پژوهش نشان می دهد که توسعه فرهنگی در ایران با موانع متعددی همچون آسیب های هویتی و فرهنگی، فقدان روحیه فردگرایی، در معنای اصالت فردیت، فقدان شرایط تکثر فکری و فرهنگی و ضعف سرمایه فکری و فرهنگی، مواجه است. مسلما چنین پدیده ای می تواند نقش اساسی در عدم توسعه اجتماعی داشته باشد.نتایج: فرض اساسی این پژوهش این است که فرهنگ یک متغیر بسیار مهم در دگرگونی های اجتماعی است؛ در نتیجه، تحقق توسعه فرهنگی پیش شرط بنیادی توسعه اجتماعی است. دیدگاه های نظری و یافته های پژوهش های تجربی در ایران، به ویژه پژوهش حاضر، نیز این قضیه را مورد تایید قرار داده اند.