مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سال:1389 | دوره:12 | شماره:1 |تعداد مقالات:16

زمینه و هدف: ایمونوگلوبولین A بزاقی (S-IgA) اصلی ترین بخش سیستم ایمنی در مجاری تنفسی فوقانی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر سطوح استراحتی و پاسخ سریع ایمنی مخاطی انجام شده است.روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 20 بسکتبالیست مرد به مدت هشت هفته تمرینات تداومی و تناوبی را انجام دادند. پنج میلی لیتر بزاق تحریک نشده قبل، بلافاصله و یکساعت پس از پایان یک جلسه فعالیت در آغاز و پایان دوره جهت تعیین پاسخ سریع ایمنی مخاطی جمع آوری شد. همچنین هر دو هفته یکبار قبل از تمرین نمونه های بزاقی جمع آوری شد. میزان ایمنوگلوبولین A و پروتئین تام بزاق اندازه گیری و داده ها به کمک آزمون های آماری اسمیرنوف - کولموگروف، تحلیل واریانس یک طرفه و t زوجی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یک جلسه فعالیت در آغاز هفته اول موجب کاهش معنی دار S-IgA شد (P<0.001). در حالی که در پایان هفته هشتم تفاوتی دیده نشد. غلظت پروتئین تام در پاسخ به یک جلسه فعالیت در هفته اول تغییر معنی داری نیافت ولی در پایان هفته هشتم بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معنی دار یافت (P<0.01). مقایسه سطوح S-IgA بلافاصله بعد از فعالیت، پروتئین تام و نسبت آن دو نشان از کاهش معنی دار پس از هشت هفته داشت (P<0.01).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد با توجه به کاهش سطوح استراحتی S-IgA، انجام تمرینات فزاینده موجب سرکوب ایمنی مخاطی شده و پاسخ ایمنی مخاطی به تمرین بدنی تابعی از شدت فعالیت بدنی می باشد. لذا فرضیه اثر جمع شوندگی جلسات تمرین منفرد بر سیستم ایمنی مخاطی مورد تایید قرار می گیرد.

زمینه و هدف: مقاومت به کلیندامایسین در استافیلوکوک به دو صورت بنیادی و القایی است. این مطالعه با هدف بررسی شیوع مقاومت بنیادی و القایی نسبت به کلیندامایسین در سویه های استافیلوکوک جدا شده از بیماران در بیمارستان های هاجر و کاشانی شهرکرد انجام شد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی - تحلیلی بر روی 230 ایزوله استافیلوکوک انجام شد. برای سویه های با فنوتیپ مقاوم به اریترومایسین و حساس به کلیندامایسین، تست D انجام گردید. در این تست دو دیسک اریترومایسین (15mg) و کلیندامایسین (2mg) با فاصله مراکز 15 میلی متر، بر روی پلیت قرار داده شدند. پس از انکوباسیون، وجود هاله عدم رشد به شکل D بررسی گردید. داده ها به کمک آزمون های آماری کای دو و فیشر تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: از بین 230 ایزوله استافیلوکوکی، %55.6 حساس به کلیندامایسین بودند و %37.5 مقاومت بنیادی و %5.2 مقاومت القایی به کلیندامایسین داشتند. میزان مقاومت بنیادی و القایی به کلیندامایسین در ایزوله های استافیلوکوک مقاوم به متی سیلین (MRSA) به ترتیب %66 و %9 و در ایزوله های حساس به متی سیلین (MSSA) به ترتیب %15.4 و %2.3 بود. میزان مقاومت القایی در سویه های  4.2MRSAبرابر نسبت به سویه های حساس بود (P<0.05) [OR=4.2, CI95% (1.1-15.9)]. همچنین میزان مقاومت القایی در سویه های MRSA نسبت به سویه های MSSA، 10.8 برابر بود (P<0.001) [OR=10.8, CI95% (1.1-15.9)].نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه تعیین مقاومت القایی در تمام سویه های استافیلوکوک مقاوم به متی سیلین و همچنین سویه های استافیلوکوک با فنوتیپ مقاوم به اریترومایسین، حساس به کلیندامایسین توسط تست D ضروری می باشد.

زمینه و هدف: تا چند سال اخیر درمان اصلی فیشر مزمن آنال، روشهای جراحی جهت اسفنکتروتومی لترال به روش باز یا بسته بود. در طی سال های اخیر استفاده از درمان طبی در درمان این بیماری مطرح شده است که هر یک دارای محدودیت هایی می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه دو روش جراحی و درمان طبی لیدوکائین در درمان فیشر مزمن آنال انجام شده است.روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 180 بیمار مبتلا به فیشر مزمن آنال که با علایم بیش از 6 هفته به درمانگاه جراحی بیمارستان الزهرا (س) اصفهان مراجعه کرده بودند به روش در دسترس انتخاب شدند. پس از اخذ شرح حال از بیماران و معاینه و تایید فیشر مزمن دو روش درمان جهت بیماران توضیح داده می شد و بر اساس انتخاب ایشان بیمار در گروه یک (جراحی) و یا دو (درمان طبی با لیدوکائین) قرار می گرفت. روش درمان جراحی شامل اسفنکتروتومی لترال اسفنکتر داخلی به روش بسته بود. روش درمان طبی شامل رژیم پر فیبر، طشت آب گرم، قرص سی لاکس هر شب، قرص ناپروکسن 250 میلی گرم هر 12 ساعت و استعمال پماد لیدوکائین 5 درصد قبل از اجابت مزاج و شستشوی مداوم ناحیه مقعد در حین اجابت مزاج بود. در هر دو گروه بیماران به مدت 8 هفته پی گیری شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری کای دو، فیشر و من ویتنی تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: تعداد بیمارانی که مورد عمل جراحی قرار گرفتند 100 نفر و تعداد بیمارن گروه درمان طبی 80 نفر بود. مدت علایم بیماری در گروه جراحی 8.1±2.5 هفـته و در گروه درمان طبی 7.9±3.1 هفته بود (P>0.05). در گروه جراحی عوارض پس از عمل شامل 10 مورد اکیموز پوستی 2 (%10) مورد هماتوم بزرگ (%2) و 10 مورد (%10) بی اختیاری خفیف نسبت به باد بود. در گروه دوم هیچ عارضه ای دیده نشد. میزان بروز ترمیم زخم در گروه اول %93 و در گروه دوم %75 بود (P<0.05).نتیجه گیری: استفاده از درمان طبی با لیدوکائین 5 درصد می تواند به عنوان یک روش موثر و بدون عارضه در درمان خط اول فیشر مزمن آنال مورد استفاده قرار گیرد.

زمینه و هدف: پوکی استخوان به یک مشکل عمومی سلامت در تمام جهان تبدیل شده است. روش جذب دوگانه پرتو ایکس، به عنوان مطمئن ترین روش برای تشخیص به دلیل هزینه بالا و عدم سهولت دسترسی، جهت غربالگری پوکی استخوان توصیه نمی گردد. بر اساس عوامل خطر، ابزارهایی برای غربالگری و سنجش میزان خطر ابتلا به استئوپروز ابداع، که مشهورترین آنها ابزار محاسبه ساده تخمین خطر پوکی استخوان (SCORE) می باشد، این مطالعه با هدف بررسی کارآیی این ابزار در غربالگری زنان یائسه ایرانی برای ابتلا به استئوپروز انجام گردیده است.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 341 زن یائسه که جهت سنجش تراکم استخوان به مرکز تشخیصی سنجش تراکم استخوان اصفهان مراجعه نموده بودند، مورد پرسش قرار گرفته و فرم پایش پوکی استخوان (SCORE) بر اساس خصوصیات افراد برای آنان تکمیل گردید. نتایج فرم ها و امتیاز بدست آمده با نتایج تراکم استخوان بدست آمده در هر فرد، با هم مقایسه و حساسیت، اختصاصی بودن و ارزش اخباری این روش غربالگری مشخص گردید.یافته ها: از 341 زن یائسه مورد مطالعه، 71 نفر دچار استئوپروز (%20.8)، 135 نفر (%39.6) دارای تراکم استخوان پایین (استئوپنی) در یک یا هر دو ناحیه مورد بررسی و 135 نفر (%39.6) نیز دارای سنجش تراکم استخوان نرمال بودند. ابزار SCORE دارای حساسیت %87.2 و اختصاصی بودن %37.9 برای مشخص کردن زنان دارای تراکم استخوان پایین بود.نتیجه گیری: ابزار SCORE برای غربالگری زنان یائسه ایرانی نیز با حساسیت قابل قبول می تواند مورد استفاده قرار گرفته و برای پایش زنان یائسه ایرانی و ارجاع آنها برای سنجش تراکم استخوان مناسب و قابل اطمینان می باشد.

زمینه و هدف: سارکوسیستوزیس یک عفونت تک یاخته ای مشترک بین انسان و دام است که توسط گونه های مختلف سارکوسیستیس ایجاد می شود. این انگل شیوع جهانی داشته و در بسیاری از حیوانات آلودگی ایجاد می نماید و از نظر بهداشتی و اقتصادی ضررهای زیادی را وارد می کند. هدف از این مطالعه تعیین میزان آلودگی سارکوسیستیس در دام های کشتارشده در کشتارگاه شهرکرد با استفاده از روش هیستوپاتولوژی می باشد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی – آزمایشگاهی قلب 70 راس بز و 70 راس گوسفند سالم، اندام های مری، ران، دیافراگم و قلب دام ها به صورت ماکروسکوپی از نظر وجود کیست سارکوسیستیس بازرسی شدند. در صورت مشکوک و یا سالم نبودن این اندام ها، قلب جهت تهیه مقطع پاتولوژی در فرمالین نگهداری و پس از تهیه مقطع مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده به صورت توزیع فراوانی گزارش گردید.یافته ها: از تعداد 140 دام مورد بررسی در بازرسی ماکروسکپی وجود کیست در دیافراگم %15.7 در گوسفند و %2.8 در بز، مری %7.1 در گوسفند و %1.4 در بز یافت شد. در بررسی میکروسکوپی میزان آلودگی سارکوسیستیس در قلب های به ظاهر سالم در گوسفند %80 و بز %70 نشان داده شد.نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای آلودگی سارکوسیستیس در جهان و ایران، همچنین گزارشات مختلف تا %100 آلودگی، بنظر می رسد مطالعات بیشتری جهت تعیین حساسیت و ویژگی این روش در مقایسه با سایر روش ها ضروری می باشد. همچنین با توجه به میزان آلودگی بدست آمده در قلب های سالم نیاز به دقت در نگهداری صحیح گوشت و پخت کامل گوشت و همچنین تغییر نگرش در نحوه نگهداری دام ها از نوع سنتی به روش صنعتی دام ها توصیه می شود.

زمینه و هدف: کم خونی فقر آهن یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای مخصوصا در بین زنان جوان است. راه های مختلفی برای مبارزه با کم خونی فقر آهن وجود دارد که از بین آنها تغییر در عادات غذایی مردم و دادن آموزش های تغذیه ای می تواند راه حل مناسبی باشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر آموزش تغذیه بر کم خونی ناشی از فقر آهن در دختران دبیرستانی بود.روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 68 دختر دبیرستانی مبتلا به کم خونی فقر آهن به مدت 4 ماه تحت آموزش های تغذیه ای قرار گرفتند. مواد آموزشی از طریق بروشور، جزوه و سخنرانی و حاوی نکات تغذیه ای مربوط به شناسایی گروه های مختلف غذایی، افزاینده ها و کاهنده های جذب آهن، منابع غنی از آهن و سایر نکات تغذیه ای مفید بود. در آغاز و پایان مطالعه شاخص های هموگلوبین خون، فریتین و روی سرم مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین میزان آگاهی و نگرش افراد شرکت کننده در آغاز و پایان مطالعه مورد سنجش قرار گرفت. از آزمون های t زوجی و ویلکاکسون و همبستگی اسپیرمن برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد.یافته ها: میزان هموگلوبین در آغاز و پایان مطالعه به ترتیب 109.5±10، 123.3±13 گرم در لیتر (P<0.001) و میزان فریتین به ترتیب 4.5±3.2 و 25.4±36.9 میکروگرم بر لیتر (P<0.001) بود. این میزان در مورد روی سرم 1.4±0.5 در مقابل 3.7±1 میلی گرم در دسی لیتر (P<0.001) بدست آمد. امتیاز میزان آگاهی قبل و بعد از مداخله به ترتیب 5.7±2.7 در مقابل (P<0.01) 6.8±1.9 و در مورد نگرش 25.1±3.4 در مقابل (P>0.05) 25.4±3.7 بود.نتیجه گیری: آموزش تغذیه ای می تواند باعث بهبودی در شاخص های خونی آهن و روی سرم در دختران مبتلا به کم خونی فقر آهن شود.

زمینه و هدف: گل گلرنگ (Carthamus tinctorius) غالبا به عنوان رنگ غذا و چاشنی استفاده می شود، و در طب سنتی به آن اثراتی از جمله اثرات ضدروماتیسم و ضد دیابت نسبت داده می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی گل گلرنگ بر سطح آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) در حیوانات دیابتی شده با آلوکسان انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی 18 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه شش تایی، غیر دیابتی (گروه 1) دیابتی شده با آلوکسان (گروه 2) و دیابتی تیمار شده با عصاره هیدروالکلی گل گلرنگ به میزان 200mg/kg به صورت تزریقی داخل صفاقی (گروه 3) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه دو هفته بعد و شش هفته بعد خونگیری به عمل آمد و سطح آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) تعیین گردید. نتایج به دست آمده توسط آزمون آماری ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: قبل از مطالعه سطح آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت. در هفته دوم میزان این آنزیم ها در دو گروه دیابتی بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). در هفته ششم میزان این آنزیم ها در گروه دیابتی تیمار شده با عصاره گلرنگ به طور معنی داری کمتر از گروه دیابتی بود (P<0.05).نتیجه گیری: این گیاه به دلیل مهار آسیب کبدی ناشی از دیابت، به عنوان داروی ضد دیابتی پیشنهاد می گردد. هر چند جزییات مکانیسم عمل این گیاه ناشناخته است و مطالعات بیوشیمیایی و فارماکولوژیکی بسیاری جهت تایید اثرات آن مورد نیاز است.

زمینه و هدف: دیابت یکی از مشکلات جامعه است که در قسمت های مختلف بدن بیمار تاثیرات سوء می گذارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات دیابت مادری روی ناحیه شبکه کمری - خاجی نخاع شوکی در نوزادان متولد شده از مادران دیابتی (ODM) در مقایسه با مادران سالم (گروه کنترل) بود.روش بررسی: در این مطالعه تجربی شانزده سر موش صحرایی ماده سالم به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در یکی از گروه ها با تزریق آلوکسان (145mg/kg) دیابت ایجاد گردید. هر دو گروه توسط جفتگیری طبیعی باردار شدند. پس از زایمان از نوزادان آنها در روزهای 7 و 14 و 21 و 28 نمونه گیری از ناحیه کمری - خاجی نخاع بعمل آمد و پارامترهای بافتی مختلفی مورد بررسی قرار گرفت. همزمان با نمونه گیری وزن نوزادان اندازه گیری شد. داده ها به کمک آزمون آماری t دانشجویی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: وزن نوزادان مادران دیابتی در مقایسه با کنترل به طور متوسط %21.2 بیشتر بود (P<0.05). در گروه نوزادان مادران دیابتی کاهش معنی داری در قطر عرضی و عمودی نخاع و همچنین در تعداد نورون های ماده خاکستری نخاع نسبت به گروه کنترل وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: هیپرگلسیمی ناشی از دیابت مادری در دوران جنینی می تواند سبب اختلال در تشکیل طبیعی نخاع شوکی و بویژه در ناحیه کمری - خاجی شود و این اختلال موجب بروز ناهنجاری های مختلفی از جمله تغییر در شکل نخاع و تعداد نورون های موجود در ماده خاکستری می گردد.

زمینه و هدف: بیمارستان به عنوان یکی از سازمان های اصلی ارایه خدمات بهداشتی درمانی، یکی از عمده ترین عوامل رشد هزینه ها است. این مطالعه به منظور بررسی و شناخت وضعیت نیروی انسانی شاغل در بیمارستان های کشور انجام گرفت. هدف ما بدست آوردن اطلاعاتی بود که مبنای سیاستگذاری و تصمیم گیری و تخصیص منابع مبتنی بر شواهد قرار گیرند و آنها را تا حدودی به واقعیت نزدیک نمایند.روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعه تجزیه و تحلیل سیاستگذاری سلامت بود که در سال 1387 در 139 بیمارستان کشور انجام شد. از نظر تعداد تخت، بیمارستان ها به 4 دسته تقسیم شدند (الف – بیمارستان های زیر 50 تخت، ب– بیمارستان های 51 تا 150 تخت، ج – بیمارستان های 151 تا 300 تخت، د – بیمارستان های بالای 300 تخت). برای جمع آوری داده ها از جداول جامع گردآوری اطلاعات بیمارستان که به صورت تحت وب، طراحی شده بود استفاده گردید.یافته ها: بیمارستان های مورد پژوهش دارای 23674 تخت فعال و 48238 نفر پرسنل بودند. سرانه نفر به تخت 2.04 بود که این نسبت در بیمارستان های آموزشی (2.09) بیشتر از بیمارستان های درمانی (1.9) بود و در مناطق محروم (2.17) اندکی بیشتر از مناطق برخوردار (2.02) بود. از نظر تحصیلات %48.4 فوق دیپلم و کمتر، %40 لیسانس و بقیه بالاتر از لیسانس بودند. گروه پرستاری و مامایی با %48.1 بیشترین گروه پرسنلی را تشکیل می داد. ولی تراکم کارکنان حوزه پشتیبانی از سایر بخش ها بالاتر بود (%29.1). نسبت کادر درمانی به کل کارکنـــان در بیمارستـــان های آموزشی (%71.1) بیشتر از بیمارستان های درمانی (%70.4) و در بیمارستان های مناطق برخوردار (%71.2) بیشتر از بیمارستان های مناطق محروم (%68.7) بود. میانگین ضریب اشغال تخت کل بیمارستان ها %57.8 بود که کمترین میزان مربوط به بیمارستان های زیر 50 تخت (%31.4) بود.نتیجه گیری: تراکم بالای پرسنل در واحد پشتیبانی بیمارستان ها مؤید تاثیر منفی این حجم نیرو بر تولید خدمت در این بیمارستان ها می باشد. با وجود افزایش نسبت کادر درمانی به کل کارکنان، نسبت گروه پزشکی با افزایش تخت های بیمارستانی کاهش می یابد که مطلوب نیست. بیمارستان های بزرگ از نظر اشغال تخت وضعیت بهتری دارند.

زمینه و هدف: بیماری کیست هیداتید یکی از شایع ترین بیماری های مشترک انسان و دام است که ناشی از ابتلای انسان به مرحله لاروی انگل اکی نوکوکوس گرانولوزوس می باشد. شناخت جنبه های اپیدمیولوژیکی بیماری در کنترل و پیشگیری از بیماری ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی ده ساله فراوانی بیماران مبتلا به کیست هیداتید جراحی شده در بیمارستان های استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، بیماران مبتلا به کیست هیداتید استان طی سالهای 1386-1377 که در بیمارستان های آیت اله کاشانی شهرکرد، سیدالشهدا (ع) فارسان و ولی عصر بروجن (عج) بستری و جراحی شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات به کمک پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (کای دو) تجزیه و تحلیل گردیدند.یافته ها: از مجموع 144 بیمار بررسی شده 98 نفر (%68) زن، 93 نفر (%65) ساکن روستاها و عشایر و 51 نفر (%35) شهرنشین بودند. دامنه سنی بیماری بین 92-11 سال و بیشترین شیوع در گروه سنی 41-27 سال (44 مورد) و کمترین شیوع در گروه سنی بالای 72 سال (6 مورد) دیده شد. بیشترین فراوانی در بین زنان خانه دار (%60) و کمترین میزان در افراد کارمند (%3) دیده شد. از نظر چگونگی محل قرار گرفتن کیست، کیست ها به ترتیب در لوب راست کبد (%67) و لوب چپ کبد (%10)، قسمت های راست و چپ ریه (%6) بودند.نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای این بیماری در بین روستاییان و عشایر و همچنین ارتباط نزدیک انسان، دام و سگ در این مناطق ضرورت آموزش جهت شناخت بهتر بیماری در آنان و شناسایی سگ های آلوده عشایر و درمان آنها جهت کنترل بیماری اجتناب ناپذیر است.

زمینه و هدف: لوسمی لنفوسیتی مزمن سلول (B-CLL) B یک بیماری بدخیم لنفوسیت های B است که همراه با تغییرات متعددی در لنفوسیت های T غیر بدخیم می باشد. با توجه به اینکه آنتی ژن های ویروسی می توانند تغییرات قابل توجهی در لنفوسیت های T ایجاد نمایند و سیتومگالوویروس (CMV) در افراد پیر سالم باعث تغییرات گوناگون در لنفوسیت های T بوده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین تغییرات این سلول ها و CMV در بیماران CLL انجام شده است.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 79 بیمار مبتلا بهB-CLL  وارد مطالعه شدند (41 بیمار CMV+ و 38 بیمار CMV-). بررسی زیر گروه های لنفوسیت های T و تعیین فنوتیپ سلول ها با استفاده از آنتی بادی های منوکلونال و فلوسایتومتری انجام شد. ترشح سیتوکسین ها پس از تحریک آنتی ژنیک و کشت کوتاه مدت و سپس با روش رنگ آمیزی داخل سلولی سیتوکین ها تعیین گردید. از آزمون آماری من ویتنی جهت مقایسه دو گروه استفاده شد.یافته ها: در بیماران CMV+، زیر گروه لنفوسیت های (Cluster of differentiation) CD8+ و CD4+ CD8dim به صورت معنی داری نسبت به بیماران CMV- بیشتر بود (P<0.001). لنفوسیت های T تولید کننده اینترفرون گاما (IFN-g) در بیماران CMV+ بیشتر (P<0.05) و در مقابل لنفوسیت های تولید کننده اینتر لوکین  (IL2) 2در بیماران CMV- بیشتر بود (P<0.01). کاهش قابل توجه بیان شاخص های فنوتیپی CD45RA, CD28, CD27 و CCR7 در بیماران CMV+ مشاهده شد (P<0.001)، در حالی که CD45RO و CD57 در این بیماران افزایش داشت (P<0.001).نتیجه گیری: مثبت بودن CMV در بیماران B-CLL باعث بروز تغییرات گسترده در لنفوسیت هایT  و بروز فنوتیپ کاملا تمایز یافته می گردد. بنابراین چنین تغییراتی در B-CLL تا حد زیادی وابسته به سرولوژی مثبت CMV است.

مقدمه: تومور تروفوبلاستیک حاملگی (GTT) متعاقب حاملگی خارج رحمی یک رویداد بسیار نادر است. در این مقاله یک مورد مول مهاجم که از یک حاملگی خارج رحمی لوله ای نشات گرفته بود معرفی می شود.گزارش مورد: بیمار خانم 26 ساله با حاملگی دوم و اولین حاملگی خارج رحمی (G2L1EP1) بود که به خاطر افزایش میزان هورمون گنادوتروپین جفتی (BHCG) بعد از عمل حاملگی خارج رحمی (EP) به بیمارستان شهید بهشتی اصفهان ارجاع شد. درمان اولیه EP بیمار با عمل سالپنژکتومی بوده است. پیگیری پاتولوژی سالپنژکتومی مول مهاجم تشخیص داده شد که بیمار تحت دو دوره درمان با متوترکسات قرار گرفت و با توجه به گزارش توده در آدنکس راست در سونوگرافی یک نوبت لاپاراتومی  شد که باز هم تشخیص مول مهاجم بود. بنابراین بیمار تحت رژیم درمانی (etoposide, methotrexate, actinomycin D, cyclophosphamide, vincristine) EMA/CO قرار گرفت و نهایتا باBHCG  معادل 1 مرخص شد.نتیجه گیری: پیگیری عدد BHCG بعد از عمل جراحی EP هم برای تشخیص EP پا برجا و هم برای رد GTT بسیار مهم است هم چنین پیگیری جواب پاتولوژی اعمال جراحی در صورتی که از تشخیص نیز مطمئن هستیم ضرورت دارد.