توسعه در واقعیت خود فرایندی است چندسویه و چندوجهی. از سویی یک فرایند تاریخی-اجتماعی است که تبارشناسی خاص خود را در حوزه تمدن غرب دارد و از سوی دیگر سیمایی اینجایی و اکنونی دارد و نیم رخ پدیدارشناسانه آن را می توان به مثابه واقعیتی قابل احراز در همه جای جهان امروزین توصیف و ردیابی کرد، از منظری می توان آن را فرایندی مرتبط با ابعاد زندگی اقتصادی هر جامعه دانست و از منظری دیگر خواهی نخواهی باید آن را مقوله ای فرهنگی اندیشگی به شمار آورد، از سویی به جهت گیری های ایدئولوژیک یا شبه ایدئولوژیک نظام سیاسی وابسته است و از سوی دیگر از جامعه مدنی و مطالبات نیروهای اجتماعی تحول خواه الهام می گیرد...