پژوهش حاضر با هدف تعیین نیمرخ آسیب شناختی دانش آموزانی که با انواع مختلف رویدادهای آسیب زا مواجه شده بودند انجام گرفت. کلیه دانش آموزان پسر پایه های اول، دوم، و سوم دبیرستان های دولتی شهر ارومیه در سال تحصیلی 90-89 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند (.(N=10286 هزار نفر از این دانش آموزان، به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از مراجعه به آنها، 54 نفر از پاسخ دادن به پرسشنامه ها خودداری کردند و در نتیجه، از پژوهش خارج شدند. در مجموع، 946 نفر در محل تحصیل خود و به صورت گروهی به پرسشنامه های TESI-SR و SCL-90-R پاسخ دادند. آزمودنی ها بر اساس نمرات و با توجه به نوع رویدادی که تجربه کرده بودند به 7 گروه تقسیم شدند و میانگین نمره های آنها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که تقریبا در همه شاخص های آزمون SCL-90، گروه های دارای تجربه سوءاستفاده عاطفی، و بیش از یک نوع آسیب، سوء استفاده بدنی، و تصادفات/فجایع، به ترتیب میانگین بالاتری نسبت به سایر گروه ها داشتند. این امر، به ویژه در شاخص های افسردگی و وسواس بارز بود. نتایج همچنین نشان دادند که بین گروه های دارای تجربه آسیب های مختلف از نظر شاخص های آزمون SCL-90 و همچنین نمره کلی این آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. این یافته ها بیان می کنند که تجربه رویدادهای آسیب زای مختلف پیامد های آسیب شناختی یکسانی را به دنبال ندارند.