هدف اساسی از انجام این پژوهش، شناسایی نیازهای اقشار مختلف جامعه زنان ایرانی نسبت به ورزش های همگانی است. نیاز سنجی های انجام شده به دنبال تشخیص نیازهای بانوان مناطق مختلف جغرافیایی کشور، نسبت به ورزش های همگانی، شناسایی ضعف های جسمانی احتمالی بانوان مورد بررسی و نگرش انان نسبت به اثرهای ورزش در این زمینه، تشخیص انتظارها و خواسته های بانوان کشور از مسوولان ورزش های همگانی و در نهایت بررسی انتقادها و پیشنهادهای بانوان نسبت به وضعیت موجود ورزش های همگانی کشور بوده است. در این پژوهش 1000 زن ایرانی شاغل و غیرشاغل (خانه دار و بازنشسته) از 10 استان کشور که در نواحی مختلف اصلی و فرعی جغرافیایی قرار داشتند، مورد نظر سنجی قرار گرفتند، به گونه ای که از هر استان 100 زن به طور اتفاقی انتخاب شدند. استان های منتخب عبارت بودند از تهران، مازندران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، کرمانشاه، مرکزی، آذربایجان شرقی، همدان و خوزستان. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مطالعه پرسشنامه های استاندارد نیازسنجی در زمینه های مختلف فرهنگی، آموزشی و اجتماعی طراحی شد. پس از مطالعه آزمایشی (Pilot study) و تایید اعتبار آن (آلفای کرونباخ 0.82) و همچنین ارسال پرسشنامه به استادان متخصص در زمینه نیازسنجی و مدیریت تربیت بدنی به منظور تعیین روایی ظاهری پرسشنامه، پرسشنامه نهایی پس از اصلاحات و تغییرات لازم، آماده توزیع در میان بانوان مورد نظر شد و روش های آماری توصیفی و استنباطی برای استخراج و تحلیل نتایج، مورد استفاده قرار گرفت.نتایج تحقیق حاکی از نارضایتی بانوان مورد بررسی از وضعیت موجود ورزش های همگانی در سطح نمونه تحقیق است، به گونه ای که نیازهای اصلی آنان معطوف به کمبود امکانات ورزشی ویژه بانوان، گران بودن فضاهای ورزشی برای استفاده، کمبود مربیان زن آگاه و با تجربه، کمبود تبلیغات موثر برای گسترش ورزش های همگانی و عدم فرهنگ سازی مناسب در میان بانوان کشور نسبت به اهمیت فعالیت های ورزشی است. همچنین بانوان مورد بررسی، پیشنهادهایی مفید و قابل اجرایی را مطرح کردند که در بخش یافته های تحقیق به آنها اشاره خواهد شد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و اطلاعات علمی موجود در این زمینه، محقق در این پژوهش به بررسی تحلیلی نتایج به دست آمده می پردازد و پیشنهادهایی را به مسوولان گسترش ورزش های همگانی بانوان ارایه می دهد.