پژوهش های مشاوره (تازه ها و پژوهش های مشاوره)
سال:1379 | دوره:2 | شماره:8-7 |تعداد مقالات:7

در این پژوهش، عملکرد خانواده دانش آموزان مستقل و وابسته با یکدیگر مقایسه شده است. نمونه تحقیق 180 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه (به روش نمونه گیری خوشه ای) و ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه وابستگی فردی (IDI) بود. فرضیه اصلی پژوهش: "عملکرد خانواده دانش آموزان مستقل و وابسته در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده و همچنین در کل مقیاس با یکدیگر متفاوت است".نتایج پژوهش در مورد فرضیه اصلی نشان داد که دانش آموزان وابسته در ابعاد ارتباط، مشارکت عاطفی، کارایی عمومی و همچنین کل مقیاس FAD عملکرد خانوادگی ضعیفتری گزارش کردند. نتیجه سه فرضیه دیگر از این قرار است: 1- دانش آموزان با "اتکاء عاطفی" بیشتر در ابعاد نقشها، واکنش عاطفی، مشارکت عاطفی، مهار رفتار، کارایی عمومی و کل مقیاس، ناکارایی خانوادگی بیشتری گزارش کردند؛ 2- دانش آموزان با "اعتماد به نفس" کمتر در ابعاد واکنش عاطفی، مشارکت عاطفی، کارایی عمومی و کل مقیاس، عملکرد خانوادگی ضعیفتری گزارش کردند؛ و بالاخره، 3- دانش آموزان با "ابزارخودمختاری" کمتر به جز بعد مهار رفتار در ابعاد دیگر ابزار سنجش خانواده تفاوتی نشان ندادند.

این پژوهش به بررسی تأثیر مشاوره گروهی بر بحران وجودی نوجوانان شهر شیراز در سال تحصیلی 79- 78 می پردازد. بدین منظور از طرح تحقیق تجربی دو گروهی شامل گروه آزمایش (یک گروه دختران و یک گروه پسران) و گروه کنترل (یک گروه دختران و یک گروه پسران) استفاده شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای صورت گرفت. از بین 4 ناحیه آموزش و پرورش شهر شیراز یک ناحیه انتخاب و از مدارس این ناحیه 2 دبیرستان پسرانه و 2 دبیرستان دخترانه انتخاب و دانش آموزان کلاسهای اول این مدارس در معرض پیش آزمون بحران وجودی قرار گرفتند (200 نفر). انتخاب آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل بر اساس کسب بالاترین نمره آزمون بحران وجودی بود. 50 نفر که بالاترین نمره را در آزمون بحران وجودی کسب کرده بودند انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر (10 پسر و 10 دختر) برای دو گروه آزمایش و 20 نفر (10 نفر پسر و 10 نفر دختر) برای دو گروه کنترل به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند. برنامه مشاوره گروهی طی 10 جلسه در دو گروه آزمایش اجرا شد. محتوای مطالب بر اساس مشاوره گروهی با ساختار و تلفیقی از روشهای درمانی شناختی و نظریات وجودی با توجه به دیدگاههای ارزشی نوجوانان بود. پس از اتمام جلسات هر چهار گروه در معرض پس آزمون بحران وجودی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مانوا نشان داد که پس از کنترل سایر متغیرها میانگین نمرات بحران وجودی در گروه آزمایش بطور معنی داری کمتر از گروه). کنترل بود (0.001=p). اثر مشاوره گروهی بر کاهش بحران وجودی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نشان نداد(0.56>p)

این مقاله درصدد است بخشودگی را به عنوان یک ابزار، یا مداخله درمانی معرفی نماید. نویسندگان ابتدا سعی کرده اند به موانع بررسی بخشودگی در حوزه روان شناسی بپردازند. سپس به تحقیقاتی که بخشودگی را در حیطه های متفاوت بررسی نموده اند، اشاره شده است. در ادامه به مفهوم بخشودگی و تعاریف ارایه شده در باره آن در حد ایجاز پرداخته می شود. آنگاه مقاله با پرداختن به انواع بخشودگی و ابعاد آن به ارائه مدلی از بخشودگی که در مداخلات درمانی به ویژه در دو عضوی های خانواده از آن استفاده می شود، پرداخته است. و سرانجام مقاله با بحث و نتیجه گیری مختصری به اتمام می رسد.

تحقیق حاضر به منظور بررسی رضایت مراجعان از وضعیت مراکز مشاوره حضوری سازمان بهزیستی کشور، شناخت نظر مراجعان درباره جنبه های مثبت و کاستی های این مراکز و ارائه پیشنهادها جهت ارتقای کیفی مراکز انجام شده است. گروه نمونه این پژوهش، 898 زن و مرد مراجعه کننده به مراکز مشاوره حضوری است که به روش تصادفی انتخاب شده اند.چهار مقوله دسترسی به مراکز مشاوره، آگاهی از خدمات مراکز، رضایت از خدمات غیر تخصصی و تخصصی مراکز را می سنجد. یافته ها با استفاده از روش توصیفی بدست آمده و نشان می دهد مراجعان از دسترسی به مراکز مشاوره رضایت دارند، بیشتر مراجعان از ارائه خدمات مشاوره گروهی و برگزاری کلاسهای آموزش خانواده در مراکز مشاوره آگاهی ندارند و در عین حال از خدمات تخصصی و غیرتخصصی مراکز مشاوره رضایت دارند. به طور کلی یافته ها نشان می دهد که مراکز مشاوره با وجود آن که از امکانات محدودی برخوردارند ولی توانسته اند نیازهای مراجعان را تا حدی برطرف سازند. در پایان پیشنهادهایی ارایه شده که برای رفع نقایص لازم است به آنها توجه شود.

پژوهش حاضر با استفاده از محتواهای مذهبی در طرحنمای شناخت درمانی در قالب روان درمانی گروهی به اجرا درآمده است. این پژوهش از نوع مطالعه شبه آزمایش با گروه کنترل می باشد. آزمودنیهای پژوهشی را بیماران مرد بستری مبتلا به اختلالات خلقی در بخش روانپزشکی مرکز پزشکی نور شهر اصفهان تشکیل می دهند که طی دوره درمانی، گروه هایی با تعداد 7 نفر تشکیل گردید. تعداد نمونه گروه آزمایش و گواه هر کدام 14 نفر بود. ارزیابی تاثیر روش درمانی توسط آزمونهای SAS و BDI در قبل و بعد از مداخله درمانی از گروه های آزمایش و گواه به عمل آمد. هر دو گروه آزمایش و گواه با روشهای رایج درمانی دارویی تحت درمانی بودند. گروه آزمایش علاوه بر درمان دارویی در جلسات گروه درمانی شناختی- مذهبی نیز شرکت می کردند. نتایج بدست آمده نشان داد که گروه درمانی شناخت مذهبی تأثیر معنی داری در کاهش افسردگی (P<0.05) و اضطراب (P<0.05) بیماران بستری مبتلا به اختلالات خلقی در مقایسه با گروه گواه دارد.