زاویه دید، یکی از عناصر اصلی داستان است که روش نویسنده یا گفته پرداز، در جهت مندی ارائه اطلاعات به گفته یاب است، منظور از جهت مندی، مسیر توجه و سیر نگاه به سوی کسی یا چیزی است و زمانی آن ارزشمند است که غایت و هدفی را در متن دنبال کند. در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، مطابق با نظریه ژاک فونتنی، زاویه های دید به چهار گروه تقسیم می شود. هدف این پژوهش، بررسی انواع زاویه های دید در داستان«صلح» مجید قیصری، بر اساس نظریه ژاک فونتنی است. پرسش اصلی پژوهش این است که کاربرد هر یک از این زوایا برای ایجاد شناخت از شخصیت ها، زمان و مکان در گفته یاب چگونه است. این پژوهش با فیش برداری از کتاب ها، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. بررسی ها نشان می دهد که گفته پرداز از هر چهار زاویه دید برای ایجاد شناخت بهره برده است، به گونه ای که انتخاب نوع زاویه دید با هدف گفته پرداز و تاثیری که گفتمان بر دریافت کننده متن (گفته یاب) دارد، مرتبط است.