پژوهش های مشاوره (تازه ها و پژوهش های مشاوره)
سال:1389 | دوره:9 | شماره:34 |تعداد مقالات:10

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر دیدگاه فرانکل بر افزایش سلامت عمومی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) صورت گرفته است. در این پژوهش جامعه آماری بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS تهران هستند. تعداد اعضای نمونه 20 نفر هستند که به صورت نمونه گیری در دسترس و بر اساس نمرات آنها در پرسشنامه) GHQ نمره 23 و بالاتر) انتخاب شده اند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) قرار گرفته اند. ابزار سنجش پرسشنامه GHQ است که دارای روایی و پایایی مناسبی است. روش تحقیق به صورت نیمه تجربی است و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. این پژوهش دارای 5 فرضیه در زمینه تاثیر معنادرمانی به شیوه گروهی در کاهش افسردگی، اضطراب، علایم جسمانی و افزایش سلامت عمومی و کارکرد اجتماعی است که در تمامی آنها فرض صفر رد شده است.

پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی مداخلات درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر و تجربی ویته کر در کاهش احتمال وقوع طلاق در زوج های متعارض در آستانه طلاق صورت گرفته است. در این پژوهش از بین زوج های متعارض در آستانه طلاق مراجعه کننده به دفاتر شورای حل اختلاف شهر کرج، 24 زوج به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی به طور مساوی در گروه های آزمایشی یک و دو و گروه کنترل قرار داده شدند. بعد از تعیین نمرات پیش آزمون به وسیله پرسشنامه بی ثباتی ازدواج، مداخلات درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر طی 8 جلسه زوج درمانی به شیوه مشاوره فردی برای گروه آزمایشی یک و مداخلات درمانی مبتنی بر رویکرد تجربی ویته کر هم طی 8 جلسه زوج درمانی به شیوه مشاوره فردی برای گروه آزمایشی دو اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنامه ای اجرا نشد. بعد از اتمام جلسات درمانی مجددا پرسشنامه بی ثباتی ازدواج بر روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. بعد از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، مشخص شد که هر دو رویکرد به طور معناداری احتمال وقوع را کاهش داده اند ولی در هنگام مقایسه اثربخشی دو رویکرد معلوم شد که مداخلات درمانی رویکرد ستیر نسبت به مداخلات درمانی رویکرد ویته کر در کاهش احتمال وقوع طلاق موفق تر و موثرتر بوده است.

اصول اخلاقی از دغدغه های بسیار مهم مشاوره و روان درمانی است. بر این اساس، این تحقیق با هدف بررسی میزان آشنایی با ضوابط اخلاقی در بین مشاوران و روانشناسان انجام گرفته است. در این پژوهش تعداد 150 نفر از شاغلین مشاوره و روان درمانی مراکز خصوصی و دولتی شهر تهران به روش تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه 37 سوالی بود. این پرسشنامه با استفاده از اصول و معیارهای اخلاقی مطرح شده در مشاوره و روان درمانی تهیه شد. نتایج نشان داد که از 37 نمره کل آزمون، میانگین نمره آزمودنی ها 25.07 با انحراف معیار 3.28 بود. بنابراین میزان شناخت افراد مورد بررسی در زمینه ضوابط اخلاقی دارای کشیدگی منفی بوده و لذا می توان گفت که بیشتر افراد مورد بررسی از شناخت خوبی نسبت به ضوابط اخلاق حرفه ای برخوردار بودند. همچنین ملاحظه شد که نوع جنسیت، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات مشاور و روانشناس با میزان شناخت ضوابط اخلاق حرفه ای در ابعاد تماس بدنی، مسایل بین فرهنگی و سودمندی جلسات تفاوت معناداری وجود دارد.

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی تاثیر مشاوره فردی به شیوه عقلانی - عاطفی، بر کاهش باورهای غیرمنطقی زوج های متعارض شهرستان فروس، با حجم نمونه بیست زوج صورت گرفت. روش نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام شد. آزمودنی ها از میان زوج هایی که به مراکز قضایی مراجعه کرده بودند، بر اساس مصاحبه تشخیصی و تمایل به شرکت در پژوهش، انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری موردنظر، پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز می باشد. این پرسشنامه دارای ده خرده مقیاس است که در پژوهش حاضر نمره کلی و چهار خرده مقیاس انتظار بیش از حد از خود، واکنش به درماندگی، توجه مضطربانه و اجتناب از مشکل مورد تحلیل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها در معرض پیش آزمون قرار گرفتند. سپس، عمل آزمایشی موردنظر روی گروه آزمایش اعمال شد. در این مدت برای گروه کنترل هیچ گونه عمل آزمایشی اعمال نشد. در پایان هر دو گروه به وسیله پس آزمون مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شده است. پژوهش حاضر دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه می باشد. پس از اجرای پژوهش و تجزیه و تحلیل، داده های آماری بیانگر آن است که فرضیه های پژوهش با %95 اطمینان مورد تایید قرار گرفتند.

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر شرکت در جلسات کلوپ شغلی بر افزایش رفتار کاریابی بیکاران شهر اصفهان و نهایتا ارایه مدلی جهت ایجاد کلوپ شغلی بود. جامعه آماری بیکاران شهر اصفهان بودند. حجم نمونه 261 نفر بیکار بود که به طور داوطلب در جلسات کلوپ شغلی شرکت کردند. نمونه متشکل از شش گروه در قالب گروه های جداگانه مذکر و مونث با تحصیلات مختلف که با اعلامیه ها و اطلاع رسانی به فرهنگ سراهای شهرداری اصفهان مراجعه نموده بودند. در همه گروه ها افراد به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و پژوهش طی شش مرحله صورت گرفت. هر دو گروه با آزمون های باورهای کاریابی، خودکارآمدی کاریابی، و فعالیت کاریابی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شدند. گروه آزمایش در جلسات کلوپ شغلی شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد و مشخص شد که شرکت در کلوپ شغلی بر رفتار کاریابی شامل نگرش، خودکارآمدی و فعالیت کاریابی موثر بوده است.

پژوهش حاضر ابعاد اسنادهای علی و مسوولیت پذیری - سرزنش را به عنوان پیش بین موفقیت و شکست رابطه زناشویی زنان متقاضی طلاق و عادی بررسی کرده است. تهیه مدلی برای پیش بینی موقعیت زناشویی (موفقیت در برابر شکست) از روی ابعاد اسناد ارتباطی هدف دیگر پژوهش حاضر می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است و با هدف پیش بینی عضویت گروهی (زنان طلاق و عادی) و دستیابی به معادله ممیز طراحی شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 204 نفر زن (102 نفر زن متقاضی طلاق و 102 نفر زن عادی) ساکن شهر آبادان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اسناد ارتباطی زنان در ازدواج (RAM) می باشد. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده، فرضیه پژوهش مبنی بر پیش بینی موفقیت و شکست رابطه زناشویی بر اساس اسنادهای ارتباطی را تایید کرد.

در این پژوهش رابطه ساده و چندگانه اضطراب امتحان و مولفه های آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع راهنمایی بهبهان در سال تحصیلی 87-1386 و نمونه آن را 180 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ایی انتخاب شده تشکیل می دهند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتست از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیل برگر و معدل نیمسال اول دانش آموزان به عنوان عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی نظیر میانگین، انحراف معیار و حداقل و حداکثر نمره از روش های آمار استنباطی همانند ضریب همبستگی ساده و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ضریب همبستگی ساده نشان داد که اضطراب امتحان و مولفه های آن با عملکرد تحصیلی رابطه منفی معنادار دارد. به علاوه، مولفه های اضطراب امتحان (نگرانی و هیجان پذیری) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان همبستگی چندگانه معنادار دارند.